preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

ساماندهی یا کنترل؟ نقدی بر طرح بحث برانگیز برچسب اعتماد برای رسانه ها در فرانسه

طرح تازه‌ای که با هدف تفکیک رسانه‌های «قابل اعتماد» از دیگران مطرح شده، در ظاهر تلاشی برای مقابله با آشفتگی فضای خبری است، اما در بنیان خود نظامی تازه از تمایزگذاری می‌آفریند که می‌تواند پیامدهایی گسترده‌تر از آنچه طراحانش می‌پندارند داشته باشد. این برچسب نه تنها رسانه‌ها را در سلسله‌مراتبی رسمی قرار می‌دهد، بلکه به تدریج مسیر جریان آزاد اطلاعات را باریک می‌کند و فضای رسانه‌ای را به سوی یکدستی و احتیاط سوق می‌دهد. چنین ابتکاری، اگرچه با نیت سامان‌بخشی آغاز می‌شود، اما در عمل ممکن است به کوچک شدن میدان نقد، کاهش استقلال، و حذف آرام صداهای کمتر همسو با ساختار قدرت بینجامد.

پیشنهاد امانوئل مکرون رییس جمهور فرانسه برای ایجاد برچسب اعتماد برای رسانه‌ها از این پیش‌فرض ناشی می شود که می‌توان با نشانه‌ای رسمی، مرزی روشن میان رسانه معتبر و رسانه غیرمعتبر ترسیم کرد. این تصور ساده به نظر می‌رسد، اما در واقعیت آنچه اعتبار یک رسانه را شکل می‌دهد، آمیزه‌ای پیچیده از استقلال تحریری، روش کار، پیشینه حرفه‌ای و اعتماد عمومی است و نمی‌توان آن را در قالب نشانی ثابت و یکسان خلاصه کرد. جامعه‌ای که بر پایه آزادی بیان شکل گرفته است، تعیین‌کننده اعتبار رسانه باید خود مردم و میدان رقابت آزاد باشد نه سازوکاری که از بالا تعریف می‌شود.

مهم‌ترین نگرانی در این طرح، شکل‌گیری یک طبقه ممتاز از رسانه‌های برخوردار از برچسب است. این رسانه‌ها، به سبب برخورداری از مهر تأیید رسمی، در سکوهای پرمخاطب دید بیشتری پیدا می‌کنند و به تدریج جایگاه مسلطی در افکار عمومی می‌یابند. رسانه‌هایی که چنین برچسبی دریافت نکنند، حتی اگر دقت حرفه‌ای بالایی داشته باشند، در رقابت نابرابر قرار می‌گیرند و با فاصله‌ای روزافزون به حاشیه رانده می‌شوند. این تغییر، آرام و بی‌سروصدا رخ می‌دهد و مخاطب نیز شاید تنها کاهش تدریجی حضور برخی صداها را احساس کند، بی‌آنکه ممنوعیتی رسمی اعلام شده باشد.

این وضعیت زمانی پیچیده‌تر می‌شود که بدانیم نهادهای اعطاکننده چنین برچسبی کاملاً بی‌تأثیر از فضای سیاسی و منافع قدرت نیستند. هر نهادی که مسئولیت ارزیابی و تأیید رسانه‌ها را بر عهده گیرد، ناگزیر با برداشت‌ها، نگاه‌ها و محدودیت‌های خود عمل می‌کند. این امر می‌تواند رسانه‌هایی را که رویکردی پرسشگرانه‌تر، تندتر یا کمتر همنوا با جریان غالب دارند، در معرض فشار قرار دهد. در نتیجه رسانه‌های کوچک‌تر، محلی یا مستقل ـ که غالباً بیشترین نقش را در افشای فساد، سوءمدیریت و کاستی‌های قدرت ایفا می‌کنند ـ ممکن است نخستین گروهی باشند که از این الگو آسیب می‌بینند.

افزون بر این، طرح برچسب اعتماد به شکل‌گیری فضای رسانه‌ای کم‌خطر و محتاط نیز می‌انجامد. رسانه‌ها برای حفظ یا کسب این نشان، خود را با معیارهایی منطبق می‌کنند که معمولاً محافظه‌کارانه و مبتنی بر کمینه‌سازی ریسک است. این روند نگاه انتقادی را کاهش می‌دهد و تمایل به گزارش‌های تحقیقی جسورانه را کم‌رنگ می‌کند. در نتیجه، آن شور جست‌وجوگرانه‌ای که اساس کار رسانه در جامعه آزاد است، به تدریج جای خود را به رویکردی پیروی‌گرانه می‌دهد.

به مرور، این روند می‌تواند به یکدست شدن میدان اطلاع‌رسانی منجر شود. صداهای متفاوت، روایت‌های جایگزین و تحلیل‌های بیرون از دایره رسمی کم‌رنگ می‌شود و مخاطب با مجموعه‌ای محدود از دیدگاه‌ها روبه‌رو می‌گردد. حتی اگر این انسداد ساختاری نباشد، اثر روانی و اجتماعی آن به همان اندازه نگران‌کننده است، زیرا جامعه‌ای که تنوع دیدگاه در آن کاهش یابد، قدرت خود را برای نقد، اصلاح و بازاندیشی از دست می‌دهد.

اگرچه طراحان این پیشنهاد قصد دارند با اطلاعات نادرست مقابله کنند، اما نباید فراموش کرد که آزادی اطلاع‌رسانی با ابزارهای کنترلی حفظ نمی‌شود. تکیه بر نشان‌های رسمی برای تشخیص حقیقت، راه را برای سوءاستفاده‌های سیاسی و جناحی باز می‌کند، زیرا هر سازوکار متمرکزی دیر یا زود تحت فشار قدرت‌ها قرار می‌گیرد یا به بخشی از رقابت‌های پنهان سیاسی تبدیل می‌شود. تاریخ نشان داده است که سازوکارهایی از این دست، هرچند با نیت خیر آغاز شوند، در عمل به مسیرهایی می‌افتند که با آزادی سازگار نیست.

راه سالم‌تر برای مقابله با آشفتگی اطلاعات، از مسیر تقویت سواد رسانه‌ای، ایجاد دسترسی گسترده‌تر به منابع گوناگون، تقویت استقلال تحریری و حمایت از رسانه‌های کوچک و تحقیقی می‌گذرد. هنگامی که مردم بتوانند معیارهای تشخیص خبر درست را خود بیاموزند، نیازی به برچسب‌های رسمی نخواهد بود. حقیقت در جامعه‌ای آزاد از مسیر گفت‌وگوی عمومی، رقابت سالم و شفافیت شکل می‌گیرد نه از راه تقسیم رسانه‌ها به «معتبر» و «نامعتبر».

در نهایت، این طرح بیش از آنکه پاسخی به بحران خبر نادرست باشد، می‌تواند به ابتکاری تبدیل شود که آرام و تدریجی جریان آزاد اطلاع‌رسانی را محدود می‌کند. پرسش اصلی این نیست که چه کسی برچسب می‌دهد، بلکه این است که چرا باید چنین ابزاری ایجاد شود. جامعه‌ای که به تنوع صداها و نقد بی‌پروای قدرت نیاز دارد، باید برای آزادی رسانه سپری فراهم کند، نه دیواری که برخی صداها را پشت آن پنهان کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *