ماداگاسکار در برزخ قدرت: بحران سیاسی تازه پس از شورش نظامی و فرار احتمالی رئیسجمهور
بحران سیاسی ماداگاسکار پس از شورش نظامیان علیه اندری راژولینا، کشور را در آستانهی فروپاشی نهاده و گفتوگو برای انتقال قدرت آغاز شده است.

در روزهای اخیر، ماداگاسکار بار دیگر در آستانهی فروپاشی سیاسی قرار گرفته است. دو هفته پس از آغاز تظاهرات جوانان موسوم به «نسل Z» علیه فقر و قطع مکرر آب و برق، بخشی از ارتش از فرمان دولت سر باز زد و با معترضان همصدا شد. این اقدام که به سرعت به شورش نظامی انجامید، کشور را در وضعیتی بیثبات قرار داده است؛ تا جایی که در صبح روز دوشنبه، ۱۳ اکتبر، هیچکس نمیدانست چه کسی واقعاً قدرت را در دست دارد.
گزارشها حاکی از آن است که «آندری راژولینا»، رئیسجمهور ماداگاسکار، ساعاتی پیش از اوج گرفتن بحران، با بالگرد از آنتاناناریوو به جزیره «سنت-ماری» گریخته و سپس سوار بر هواپیمای نظامی فرانسوی خاک کشور را ترک کرده است؛ هرچند نزدیکان او این خبر را تکذیب کرده و گفتهاند او همچنان در مقام خود باقی است. سخنگوی ریاستجمهوری نیز تأکید کرده است که راژولینا «تنها رئیسجمهور قانونی ماداگاسکار» است و قصد دارد گفتوگویی ملی زیر نظر شورای کلیساهای مسیحی کشور (FFKM) برای حل بحران برگزار کند.
اما شواهد حاکی از آن است که حلقهی انزوای سیاسی او تنگتر شده است. پس از آنکه یگانهایی از ارتش زمین صبح شنبه سرپیچی از دستورات دولت را اعلام کردند، دو تن از نزدیکترین چهرههای سیاسی او — «مامی راواتومانگا» تاجر پرنفوذ و «کریستین نتسای» نخستوزیر سابق — با جت خصوصی به جزیرهی موریس گریختند. ساعاتی بعد، نیروهای زمینی، دریایی و هوایی با یگان فنی و اداری ارتش (Capsat) که جرقهی شورش را زده بود، اعلام همبستگی کردند و ژنرال «دموستن پیکولاس» را به عنوان رئیس جدید ستاد ارتش برگزیدند.
در همین حال، ژاندارمری کشور که نقش اصلی در سرکوب تظاهرات را داشت، ضمن اعتراف به «خطاهای سنگین» خود، اعلام کرد از وزارت کشور تبعیت نخواهد کرد و مستقیماً تحت فرماندهی ستاد خود عمل خواهد نمود. این چرخش نظامی، در میدان معروف «۱۳ مه» در مرکز پایتخت به صحنهای نمادین بدل شد. هزاران معترض از نسلهای گوناگون، از جمله فعالان سیاسی مخالف راژولینا و رهبران جوان نسل Z، گرد آمدند تا از سربازان شورشی استقبال کنند. سه تانک نظامی در میان جمعیت پیش رفتند و با استقبال و شعارهای ضد دولتی مواجه شدند.
در همین میدان، چهرهای آشنا نیز ظاهر شد: «مارک راوالومانانا»، رئیسجمهور پیشین که خود در سال ۲۰۰۹ با حمایت همین نیروهای Capsat توسط راژوئلینا سرنگون شده بود. اکنون او در کنار مخالفان و معترضان، خواستار کنارهگیری رئیسجمهور شد. در میان جمعیت، جوانی ۱۹ ساله به نام «میکولو» نیز به نمادی از خیزش نسل جدید بدل شده است. فیلمی از گریه و دعای او در برابر نیروهای پلیس در شبکههای اجتماعی میلیونها بار دیده شد و به الهامبخش جنبش جوانان تبدیل گردید.
در میانهی شور و شعف عمومی، سرهنگ «مایکل راندریانیرینا»، رهبر شورش نظامی، بر صحنه رفت و با لحنی پیروزمندانه گفت:
«شهروندان عزیز، از حمایت شما سپاسگزاریم. هیچکس نمیتواند مانع پیروزی ما شود. پیروزی نزدیک است.»
اما او در گفتوگویی خصوصی اذعان کرده است که هدف اصلی از نافرمانی، نه کسب قدرت، بلکه حفظ شأن ارتش و جلوگیری از دستورات «غیرقانونی و غیراخلاقی» بوده است. او تأکید کرده که قصد ندارد از چارچوب قانون اساسی خارج شود و بر ضرورت یافتن «راهحلی آبرومند» در چارچوب مشروعیت سیاسی تأکید کرده است.
خاطرهی تلخ کودتای ۲۰۰۹ هنوز در حافظهی جمعی ماداگاسکار زنده است؛ زمانی که راژولینا خود با تکیه بر حمایت ارتش به قدرت رسید و نتیجهی آن، تعلیق کمکهای بینالمللی و فرو رفتن کشور در فقر و بحران اجتماعی بود. بسیاری بیم دارند که اکنون نیز همان چرخه تکرار شود.
در میدان ۱۳ مه، معترضان با وجود شادی از فروپاشی نظم پیشین، نگران آیندهاند. زنی ۲۹ ساله به نام «آئینا» میگوید: «همه خواهان تغییر حکومت هستند، اما میترسم اوضاع از کنترل خارج شود.» جوانانی که هفتهها زیر گلوله و گاز اشکآور ایستادگی کردهاند، نگراناند که سیاستمداران فرصتطلب، ثمرهی جنبش آنها را مصادره کنند.
در پشت صحنه، مذاکراتی میان رهبران Capsat، رئیس جدید ستاد ارتش و گروهی از نمایندگان پارلمان آغاز شده تا راهی برای خروج از بحران بیابند. گزینههای مختلفی مطرح است: از اعلام «خلأ قدرت» توسط مجلس در صورت استعفای رئیسجمهور گرفته تا تصویب «طرح عدم صلاحیت» او. با این حال، هیچیک از این راهها هنوز از پشتوانهی کافی برخوردار نیست.
برخی تحلیلگران معتقدند تشکیل یک دولت موقت با حمایت همه جناحها و نظارت شورای کلیساها میتواند راهی میانه برای گذار به انتخابات آزاد و جلوگیری از فروپاشی کامل باشد.
یکی از چهرههای سیاسی نزدیک به گفتوگوها در پایان گفته است:
«شاید برخی از این راهحلها از نظر حقوقی دشوار باشند، اما هر چیزی بهتر از یک کودتای تمامعیار است. ماداگاسکار دیگر توان یک سقوط دیگر را ندارد.»