بحران سیاسی بیسابقه در فرانسه؛ بازگشت لکورنو و بنبست مکرون
بحران سیاسی بیسابقه در فرانسه با انتصاب دوبارهی لکورنو، نشانگر انزوای مکرون، فروپاشی مکرونیسم و خطر صعود راست افراطی است.

انتصاب دوبارهی «سباستین لکورنو» به عنوان نخستوزیر فرانسه، تنها چند روز پس از استعفای دولت ۸۳۶ دقیقهای او، موجی از تمسخر، خشم و نگرانی در فضای سیاسی این کشور ایجاد کرده است. تصمیم امانوئل مکرون برای واگذاری دوبارهی مأموریت تشکیل دولت به همان چهرهای که هفتهی پیش در مأموریتش شکست خورد، برای بسیاری از ناظران، نشانهای از سرسختی، انزوا و ناتوانی او در درک واقعیتهای سیاسی کنونی فرانسه است.
در حالی که مکرون پس از مذاکرات طولانی شبانه بار دیگر لکورنو را مأمور تشکیل دولت کرد، مخالفان او این اقدام را «اعترافی تلخ به پایان گزینهها» دانستند. رهبر حزب سبزها، مارین توندلیه، پس از دیدار با رئیسجمهور گفت: «هرچه مکرون تنهاتر میشود، بیشتر بر موضع اولیهی خود پافشاری میکند.»
این سرسختی در کشوری که خود را قدرتی هستهای و یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت میداند، به بحران نهادی و بیاعتباری سیاسی انجامیده است. شکست دولت پیشین در کمتر از یک روز، تصویری تراژی-کمدی از نظام سیاسی فرانسه به نمایش گذاشت؛ تصویری که رقیب اصلی مکرون، مارین لوپن، آن را «نمایشی ناامیدکننده و تأسفبار» خواند.
ژردن باردلا، رهبر حزب راست افراطی «اجتماع ملی»، انتصاب دوبارهی لکورنو را «توهینی دموکراتیک و تحقیر ملت فرانسه» دانست و خواستار انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات زودهنگام شد؛ انتخاباتی که در صورت برگزاری، احتمالاً به پیروزی قاطع جناح راست افراطی میانجامد.
مکرون طی سال جاری، در شرایطی از ضعف، سه نخستوزیر از اردوگاه میانهرو یا راست میانهی خود برگزیده است؛ تصمیماتی که به گفتهی ناظران، بیانگر اصرار او بر تمرکز قدرت در دستان خویش و بیتوجهی به توازن سیاسی کشور است. او با وجود از دست دادن اکثریت در مجلس ملی، حاضر نشده با جناح چپ میانه همکاری کند، چرا که بیم دارد اصلاحات اقتصادیاش — از جمله افزایش سن بازنشستگی و کاهش مالیات شرکتها — به چالش کشیده شود.
در نتیجه، رئیسجمهوری با تکیه بر آرای کمتر، در پی اِعمال قدرت بیشتر است؛ رویکردی که از دید بسیاری از فرانسویان نوعی تحقیر ارادهی عمومی به شمار میرود. گابریل آتال، نخستوزیر پیشین و از نزدیکترین متحدان سابق مکرون، در اظهاراتی بیسابقه گفت: «دیگر تصمیمات رئیسجمهور را درک نمیکنم؛ این رفتارها نشان از عطش بیمارگونه برای حفظ قدرت دارد.»
آلن دوئامل، تحلیلگر برجستهی سیاسی، این وضعیت را «نوسان خطرناک میان بحران سیاسی و بحران نظام» توصیف کرده و هشدار داده است که یا باید با دولتی شکننده و ناپایدار ادامه داد، یا به انتخاباتی تن داد که پیروزی جناح افراطی در آن تقریباً قطعی است.
مکرون در حالی از اختیار قانونی برای تعیین نخستوزیر و انحلال پارلمان برخوردار است که هیچ اکثریتی در مجلس ندارد و حزب میانهرویش عملاً از هم پاشیده است. ایدئولوژی موسوم به «مکرونیسم» — آمیزهای از آرای متغیر برای عبور از دوگانگی چپ و راست — فروپاشیده و جای خود را به سردرگمی سیاسی داده است.
محبوبیت رئیسجمهور نیز به پایینترین سطح تاریخ جمهوری پنجم رسیده است. نظرسنجی مؤسسهی Elabe نشان میدهد تنها ۱۴ درصد مردم از عملکرد مکرون رضایت دارند؛ رقمی بیسابقه که او را در جایگاه یکی از نامحبوبترین رؤسایجمهور فرانسه قرار میدهد. با این حال، او همچنان از تغییر روش یا امتیاز دادن به مخالفان امتناع میورزد و انتصاب دوبارهی لکورنو شاهدی دیگر بر همین لجاجت است.
در شرایطی که احزاب راست افراطی و چپ تندرو قاطعانه در برابر او ایستادهاند و حتی سوسیالیستها و جمهوریخواهان نیز از تصمیم اخیرش ناراضیاند، آیندهی دولت دوم لکورنو بیش از پیش مبهم به نظر میرسد. دو استاد حقوق عمومی، دنی بارانژه و اولیویه بو، در مقالهای در روزنامهی لوموند نوشتند: «مکرون هنوز درک نکرده که بدون اکثریت پارلمانی نمیتواند حکومت کند؛ به همین دلیل اکنون کاملاً منزوی شده و کشور را به بنبست نهادی بیسابقهای کشانده است.»
گزارشها حاکی از آن است که اختلاف بر سر انتصاب برونو لومر — وزیر دارایی سابق و یکی از مسئولان بدهی ۴ تریلیون دلاری فرانسه — به عنوان وزیر دفاع، موجب فروپاشی دولت نخست لکورنو شد. لومر، که روابط نزدیکی با صدراعظم آلمان دارد، برای مکرون چهرهای کلیدی در تقویت همکاریهای دفاعی اروپا محسوب میشد، اما تصمیم ناگهانی برای گماردن او موجب خشم وزیر کشور راستگرای وقت، برونو روتایو، شد و کابینهای را که لکورنو یک ماه برای تشکیلش زمان صرف کرده بود، در کمتر از یک روز از هم پاشاند.
این رشته از ناکامیها، از جمله تصمیم غیرقابل توضیح مکرون برای برگزاری انتخابات زودهنگام در ژوئن ۲۰۲۴، فرانسه را در وضعیتی بنبستگونه قرار داده است. پارلمان کنونی میان سه قطب اصلی تقسیم شده: راست افراطی ملیگرا، چپ و چپ افراطی، و یک مرکز ضعیف که وفاداریاش به مکرون در حال زوال است.
در حالی که کشور نیاز فوری به تصویب بودجه برای مقابله با کسری فزاینده و بدهی سنگین دارد، بعید است لکورنو بتواند لایحهی بودجه را با چنین مجلسی پیش ببرد. با این حال، مکرون نمیخواهد پارلمان را منحل کند، زیرا بیم دارد نتیجهی انتخابات جدید، تحویل نخستوزیری به ژردن باردلا، شاگرد سیاسی لوپن، باشد.
برای کشوری که از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون مانع از رسیدن راست افراطی به قدرت شده، چنین چشماندازی یادآور سایهی دولت ویشی است. رهبر حزب سبزها در پایان هشدار داد: «این داستان پایان خوشی نخواهد داشت.»