طرح صلح ترامپ برای غزه؛ استقبال محتاطانه فرانسه میان امید به پایان جنگ و هشدار درباره حقوق فلسطینیان
طرح صلح ترامپ برای غزه در فرانسه با واکنش دوگانه همراه بوده است. دولت مکرون آن را گامی ارزشمند برای توقف خونریزی میداند، اما در عین حال هشدار داده که این ابتکار نباید به حذف راهحل دو کشوری یا جابهجایی اجباری فلسطینیان بینجامد. رسانههای جریان اصلی فرانسه همچون لوموند بر ابهامها و ریسکهای حقوقی طرح انگشت گذاشتهاند، در حالی که نشریات راستگرا بیشتر بر جنبههای امنیتی آن تمرکز دارند. شکاف میان جناحهای سیاسی نیز روشن است: راستگرایان طرح را فرصتی برای تضمین امنیت اسرائیل میبینند، در حالی که چپها آن را ابزاری یکجانبه و ناکافی برای صلحی پایدار میدانند. این واکنشها نشان میدهد فرانسه، هرچند طرح ترامپ را نقطه شروعی مهم تلقی میکند، همچنان نگران است که بدون رعایت اصول حقوق بینالملل و آینده سیاسی فلسطین، هیچ توافقی به صلح واقعی نینجامد.

طرح صلح بیستمادهای که دونالد ترامپ در روز ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۵ به همراه بنیامین نتانیاهو برای پایان دادن به جنگ غزه ارائه کرد، مورد استقبال گستردهای در سطح جهان قرار گرفت. بسیاری از رهبران جهانی آن را «پروژهای بلندپروازانه» و «تلاشی صادقانه» برای برقراری صلح توصیف کردند. در اروپا، اتحادیه اروپا ضمن قدرنهادن به اراده ترامپ برای خاتمه دادن به خونریزی در غزه، از همه طرفها خواست به این طرح اعتماد کنند و خود نیز تعهد کرده است که در اجرای آن مشارکت کند.
طرح ترامپ طیف وسیعی از مطالبات سخت را شامل میشود: آزادسازی تمام گروگانها طی ۷۲ ساعت، خلع سلاح حماس، انتقال حاکمیت غزه به هیأت تکنوکرات به نظارت یک «هیئت صلح» بینالمللی به ریاست ترامپ (با حضور چهرههایی چون تونی بلر) و آغاز بازسازی غزه تحت نظارت بینالمللی. در عین حال، این طرح نقاط مبهمی دارد: مشخص نبودن زمانبندی دقیق خروج نظامیان اسرائیلی، وضعیت بلندمدت حکومت فلسطینی، و جایگاه نهایی غزه در چارچوب وضعیت کلی فلسطین از جمله مواردی هستند که میان کشورهای عربی و اسلامی نگرانی ایجاد کردهاند.
در سطح منطقهای، کشورهای عربی و اسلامی—از جمله مصر، قطر و ترکیه—واکنش مثبتی به طرح نشان داده و از تلاش برای پایان دادن به درگیری حمایت کردهاند. اما همزمان این کشورها به دخل و تصرفهایی که از سوی اسرائیل وارد شده تبعاتی انتقاد کردهاند؛ از جمله اینکه طرح بازتابگر خواستههای اسرائیل است و بسیاری از پیشنهادهای کشورهای منطقه از متن نهایی حذف شدهاند. هنوز پاسخی رسمی از سوی حماس صادر نشده؛ این گروه در حال بررسی متن و مشورت داخلی است. ترامپ و نتانیاهو هم تا کنون مواضع هشدارآمیز اتخاذ کردهاند؛ ترامپ گفته است اگر حماس طرح را نپذیرد «پایان غمانگیزی» در انتظار خواهد بود و نتانیاهو نیز بر لزوم ادامه فشار تا تحقق هدف تاکید کرده است.
طرح ترامپ اگرچه دریچهای برای پایان یافتن فوری منازعه و کاهش تحریمهای انسانی است، اما ریسکها و چالشهای بزرگی نیز به همراه دارد. اول اینکه اجرای خلع سلاح کامل حماس و تضمین اینکه پس از آن خلا امنیتی ایجاد نشود، نیازمند پشتیبانی جدی بینالمللی است. دوم آنکه چارچوب حکمرانی غزه، بدون دخالت مستقیم حماس، با مقاومت بالا مواجه خواهد شد، به ویژه اگر پروژه بازسازی با تبعیض یا کنترل خارجی همراه باشد. سوم، کنار گذاشته شدن موضوع کرانه باختری و مسئله قدس از تمرکز طرح، این نگرانی را به وجود میآورد که طرح نوعی «صلح محدود به غزه» باشد و راه حل جامع برای مسأله فلسطین ارائه ندهد.
در نهایت، طرح ترامپ میتواند نقطه عطفی باشد اگر همه طرفها حسن نیت داشته باشند و جامعه جهانی پشت آن بایستد؛ اما اگر تبدیل به آرزویی دستنیافتنی شود، ممکن است فقط فرصتی برای جمهوریاسلامی قدرتهای منطقهای فراهم آورد که به منازعه ادامه دهند. اینکه حماس با طرح موافقت کند یا نه، و چه اصلاحاتی بر آن وارد شود، تعیینکننده آینده درگیریها خواهد بود.
در داخل فرانسه، واکنشها به طرح صلح ترامپ برای غزه بازتابی از شکافهای سیاسی و ایدئولوژیک موجود در این کشور است. دولت فرانسه به رهبری امانوئل مکرون موضعی نسبتاً متوازن اتخاذ کرده و در حالی که از «تلاش صادقانه» ترامپ برای پایان دادن به جنگ استقبال کرده، در عین حال بر لزوم پایبندی اسرائیل به تعهدات و آزادسازی فوری گروگانها تأکید کرده است. مکرون همچنین هشدار داده که آینده غزه نباید به قیمت نادیده گرفتن راهحل دو کشوری یا حقوق بنیادین مردم فلسطین تمام شود. این نگاه دولت بر اساس سیاست سنتی فرانسه است که تلاش میکند خود را در جایگاه میانجی بیطرف نگه دارد، هرچند همواره زیر فشار روابط نزدیک پاریس با تلآویو و نیز حمایت تاریخی از حق تعیین سرنوشت فلسطینیان قرار دارد.
در جناح راست فرانسه، بهویژه نیروهای راست میانه و محافظهکار، استقبال بیشتری از طرح ترامپ دیده میشود. برخی از سیاستمداران راستگرا معتقدند که این طرح با تمرکز بر امنیت اسرائیل و خلع سلاح کامل حماس میتواند گامی عملی برای بازگرداندن ثبات به منطقه باشد. این طیف اغلب بر این باور است که بدون تضمین امنیت اسرائیل هیچ توافقی پایدار نخواهد ماند و به همین دلیل بهطور ضمنی از لحن ترامپ و نتانیاهو حمایت میکنند. با این حال حتی در این اردوگاه هم نگرانیهایی نسبت به ابعاد انسانی و آینده سیاسی فلسطینیان مطرح شده است، زیرا افکار عمومی فرانسه نسبت به رنج غیرنظامیان غزه حساس است.
در جناح چپ و احزاب پیشرو، رویکردی انتقادی به چشم میخورد. احزاب سوسیالیست، سبزها و بخش بزرگی از جناح چپ رادیکال معتقدند که طرح ترامپ بیش از حد با منافع اسرائیل همسویی دارد و در واقع جایگزینی برای یک راهحل واقعی سیاسی نیست. آنان هشدار دادهاند که اگر فلسطینیان احساس کنند این طرح به حذف تدریجی مسئله ملیشان منجر میشود، نه تنها صلحی برقرار نخواهد شد بلکه زمینه برای خشونتهای تازه فراهم خواهد آمد. در این طیف، نقدهای تندتری به شخصیت ترامپ و نگاه او به سیاست خارجی مطرح میشود و برخی حتی آن را ابزاری برای اهداف انتخاباتی داخلی او میدانند.
افکار عمومی فرانسه نیز از این بحثها جدا نیست. جامعه مدنی، گروههای حقوق بشری و نهادهای حامی فلسطین در فرانسه بهشدت نگران جنبههای انسانی طرح هستند و بر خطر انتقال اجباری یا تحت فشار قرار دادن مردم غزه تأکید میکنند. همزمان، جامعه یهودی فرانسه و گروههای حامی اسرائیل بر ضرورت پایان تهدید امنیتی علیه اسرائیل و بازگشت آرامش به مرزها تأکید دارند. این تضادها بازتاب همان چندصدایی سیاسی فرانسه است که در موضوع اسرائیل و فلسطین همواره دیده میشود.
در نهایت، فرانسه طرح ترامپ را فرصتی برای باز کردن مسیر گفتگو میبیند، اما خطوط قرمز خود را هم بهروشنی ترسیم کرده است: رد هرگونه جابهجایی اجباری فلسطینیان، اصرار بر راهحل دو کشوری و ضرورت رعایت کامل حقوق بینالملل. اینکه این مواضع چگونه در سطح داخلی میان جریانهای سیاسی بازتاب پیدا میکند، نشان میدهد که پرونده غزه در فرانسه نه فقط موضوعی خارجی، بلکه عاملی برای شکل دادن به جدالهای سیاسی و هویتی در درون کشور نیز هست.
سانههای فرانسوی در مواجهه با طرح جدید ترامپ برای غزه مواضعی نه چندان همگن گرفتهاند که بازتابی از تفاوت رویکردها درونی آنها و حساسیت افکار عمومی نسبت به موضع فرانسه در پرونده فلسطین است. مثلاً روزنامه لوموند با تحلیل مفصل طرح، بر نقاط مبهم آن تأکید کرده است؛ اینکه جدول زمانی خروج نیروهای اسرائیلی مشخص نیست، روند حکومتداری در غزه نامعلوم است و جایگاه تعامل با کرانه باختری و فلسطین گستردهتر اندکی دیده شده است.
لوموند در مقالهای با عنوان «غزه، ترامپ و ما» به نقد سیاست غرب و ضعف رویکردهای اروپایی پرداخته و هشدار داده است که اگر اروپا و فرانسه نتوانند نقش مؤثری در بازتعریف نظم بینالملل ایفا کنند، غزه تبدیل به سناریویی خواهد شد که ارزشهای دموکراسی و حقوق بشر را به چالش میکشد.
در مقابل، رسانههایی مانند فرانس ۲۴ در پوشش اخبار بینالمللی بیشتر به روایت تحولات لحظهای و بازتاب واکنشها پرداختهاند، از جمله مرور فشار ترامپ بر حماس برای پاسخ دادن به طرح در مهلت تعیینشده و بررسی اینکه رسانههای غربی و خاورمیانه چه مواضعی اتخاذ کردهاند.
در روزنامههایی با گرایش میانه یا راست میانه فرانسه، گرچه تحلیلهای انتقادی دیده نمیشود، اما محتوا اغلب بر لزوم تضمین امنیت اسرائیل، فشار بر حماس و تأکید بر اینکه طرح ترامپ فرصت موقتی برای پایان دادن به جنگ است تاکید دارد. در این رسانهها کمتر به نقد حقوقی یا ابعاد انسانی طرح پرداخته میشود و بیشتر بر جنبههای استراتژیک و امنیتی تأکید دارند.
در لایه عمومی رسانهای فرانسه، خبرنگاران و روزنامهنگاران نیز در بیانیهای مشترک خواستار حمایت دولت از خبرنگاران فلسطینی شدند و نسبت به وضع خطیر پوشش اخبار در غزه اعتراض کردند. آنها تأکید کردند که در طول جنگ، بیش از ۲۰۰ خبرنگار فلسطینی جان خود را از دست دادهاند و قطع امکان فعالیت رسانهای آزاد در غزه، هم نقض آزادی مطبوعات است و هم مانع شفافسازی حقایق.