احیای دشوار روابط فرانسه و آلمان
نشست مشترک فرانسه و آلمان با وجود بحرانهای سیاسی داخلی، اختلافات دفاعی و انرژی، آیندهی روابط اروپایی را مبهم ساخته است.

نشست مشترک هیئت دولتهای فرانسه و آلمان که قرار است روزهای پنجشنبه و جمعه (۲۸ و ۲۹ اوت) در برگانسون و تولون برگزار شود، در یکی از بدترین مقاطع سیاسی ممکن فرا میرسد. در حالی که دولت فریدریش مرتس، صدراعظم محافظهکار آلمان، تازه سه ماه است بر سر کار آمده، دولت فرانسوا بایرو در فرانسه در آستانهی رأی اعتماد ۸ سپتامبر قرار دارد؛ رأیی که سرنوشت سیاسی او را بهشدت مبهم کرده است. در چنین فضایی، سایهی بحران داخلی پاریس بر نشست وزرای دو کشور سنگینی خواهد کرد، حتی اگر برلین ترجیح دهد اهمیت زیادی به این موضوع ندهد.
این نشست بیستوپنجمین شورای وزرای مشترک فرانسه و آلمان محسوب میشود؛ چارچوبی نمادین که هدفش همواره تحکیم روابط دوجانبه و گاه اتخاذ تصمیمهای مشترک بوده است. حدود ده وزیر از هر دو طرف به همراه فریدریش مرتس و امانوئل مکرون در این مراسم حاضر میشوند. دو رهبر در ماههای گذشته تلاش کردهاند نشان دهند که همچنان به شراکت استراتژیک باور دارند و از زمان انتخابات آلمان در ۲۳ فوریه دیدارهای متعددی داشتهاند. حتی به وزرای خود دستور دادهاند که ارتباطات مستقیم با همتایانشان برقرار کنند. با این حال، همانطور که کارشناسان هشدار دادهاند، این زمانبندی اصلاً مناسب نیست.
این وضعیت یادآور مه ۲۰۲۴ است؛ زمانی که آخرین نشست مشابه درست دو هفته پیش از انحلال پارلمان فرانسه توسط مکرون برگزار شد. به گفتهی یکی از مشارکتکنندگان، خطر تکرار همان سناریو وجود دارد: «حرکتی آغاز میشود اما خیلی زود در بنبست فرو میماند.» نمونهی روشن این مشکل، انصراف اریک لومبار، وزیر اقتصاد فرانسه، از حضور در نشست اقتصادی اویان است که درست چند روز پیش از رأی اعتماد بایرو برنامهریزی شده بود.
هرچند دیپلماتهای فرانسوی تأکید میکنند که «حتی در چنین شرایطی هم میتوان همکاریهای دوجانبه را پیش برد»، اما هیچ دستاورد بزرگی از این نشست انتظار نمیرود. دستور کار رسمی بر رقابتپذیری اقتصادی اروپا و مسائل دفاعی متمرکز است، موضوعاتی که به زمان طولانی و ارادهی مشترک نیاز دارد. الیزه نیز اعلام کرده است که خروجی این نشست نه یک بیانیهی رسمی بلکه صرفاً فهرستی از پروژهها و اقدامات خواهد بود.
اختلافها همچنان عمیق است: از تسلیحات گرفته تا انرژی و تجارت. برلین امیدوار بود که پاریس دربارهی آیندهی پروژهی جنگندهی مشترک فرانسه، آلمان و اسپانیا (SCAF) موضع شفافتری ارائه دهد. شرکت داسو در فرانسه خواهان سهم بیشتری از این پروژه است، اما توافقات فعلی چنین امکانی را نمیدهد. مرتس صریحاً اعلام کرد که این موضوع در نشست تولون مطرح نخواهد شد و تصمیمگیری نهایی را به پایان سال ۲۰۲۵ موکول کرده است. با این حال، پاریس ساعتی بعد تأکید کرد که موضوع «بهطور حتم» روی میز خواهد بود. برخی کارشناسان و اقتصاددانان، معتقدند که پروژههای جنگنده و تانک آینده عملاً به بنبست رسیدهاند و بهتر است کنار گذاشته شوند.
در فرانسه نیز امیدهای اولیه به پیروزی مرتس، که تصور میشد بهطور جدی به ایدهی «اروپای مستقل» متعهد باشد، اکنون جای خود را به تردید داده است. مرتس که در آغاز از ضرورت کاهش وابستگی به ایالات متحده سخن میگفت، اکنون بیشتر بر حفظ روابط با واشنگتن تأکید دارد و گاه پشت اصطلاح «ابهام استراتژیک» پنهان میشود. در واقع، مرتس امروز بیش از هر چیز اسیر محدودیتهای داخلی است.
در هر دو طرف، نداشتن جاهطلبی محسوس است. انتظار میرفت پس از نشست اخیر ناتو، دستکم گامهایی در زمینهی بازدارندگی هستهای یا انرژی هستهای غیرنظامی برداشته شود، اما چنین نشد. برخی دیپلماتها حتی میپرسند: آیا مرتس صرفاً بهخاطر ائتلاف شکنندهاش محتاط است یا واقعاً تصور میکند آلمان به تنهایی میتواند در چارچوب اروپا پیش برود؟
با این حال، نباید تغییرات تاریخی در سیاست آلمان را نادیده گرفت. مرتس موضوع اعزام احتمالی نیروی زمینی به اوکراین را مطرح کرده و همچنین تصمیم به توقف ارسال سلاح به اسرائیل گرفته است؛ تحولاتی که در مقیاس سیاست خارجی آلمان بیسابقه تلقی میشود.
نشست تولون و برگانسون بیش از آنکه صحنهای برای تصمیمهای بزرگ باشد، آزمونی برای ارزیابی وضعیت فعلی روابط فرانسه و آلمان است؛ روابطی که سالها ستون فقرات اتحادیهی اروپا بوده، اما اکنون با تردیدها و شکافهای فراوان دستوپنجه نرم میکند. نتیجه هر چه باشد، پرسش اصلی باقی است: آیا دو کشور قادر خواهند بود دوباره موتور مشترک اروپایی را به حرکت درآورند، یا اینکه مسیرهای جداگانهای در پیش خواهند گرفت؟