preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

پیاده‌روی عاشورایی در کربلا: در هم تنیده شدن مذهب و سیاست

اربعین حسینی در کربلا، در سال‌های اخیر به عرصه‌ای فراتر از یک آیین مذهبی تبدیل شده و در متن تحولات خاورمیانه، کارکردی سیاسی و ژئوپلیتیک یافته است. ایران با بهره‌گیری از این رویداد میلیونی، شبکه‌ای از پیوندهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی را در عراق شکل داده که هم انسجام هویت شیعی را تقویت می‌کند و هم پیام قدرت نرم به رقبای منطقه‌ای می‌فرستد. این تجمع علاوه بر تأثیر اقتصادی و اجتماعی، به نمادی از توان بسیج فراملی بدل شده که موازنه قدرت در عراق و خلیج فارس را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با وجود این، حساسیت جریان‌های ملی‌گرای عراقی، نگرانی کشورهای سنی‌نشین و خطرات امنیتی، نشان می‌دهد که اربعین نه‌تنها عرصه همبستگی مذهبی، بلکه میدان رقابت سیاسی و استراتژیک در منطقه است.

اربعین حسینی در کربلا نه‌تنها بزرگ‌ترین تجمع مذهبی شیعیان جهان است، بلکه در گذر زمان به صحنه‌ای برای تلاقی دین، سیاست و هویت جمعی بدل شده است.

اربعین، چهلمین روز پس از شهادت امام حسین(ع) در واقعه عاشورا، از نخستین قرون اسلامی در میان شیعیان جایگاه ویژه‌ای یافت. با وجود فشار خلفای عباسی و سپس محدودیت‌های سیاسی در دوران معاصر، این آیین همواره به شکل‌های مختلف ادامه یافته است.

پیاده‌روی اربعین ترکیبی از معنویت، ایثار جمعی و مهمان‌نوازی بی‌قیدوشرط است. در مسیرها، هزاران موکب به ارائه غذا، اسکان، خدمات پزشکی و حتی خدمات فرهنگی به‌صورت رایگان می‌پردازند. این همیاری داوطلبانه، علاوه بر ارزش معنوی، انسجام اجتماعی شیعیان را تقویت می‌کند.

با توجه به حضور میلیونی زائران و نمادگرایی پررنگ اربعین، این آیین به یک سرمایه سیاسی تبدیل شده است:

برای دولت عراقفرصتی برای نمایش ثبات نسبی و توانایی میزبانی امن از بزرگ‌ترین تجمع مذهبی جهان است، برای ایران ابزاری در دیپلماسی عمومی و تقویت شبکه نفوذ فرهنگی-مذهبی در عراق و جهان شیعه و برای مخالفان منطقه‌ای به نگرانی از استفاده از این مراسم برای گسترش ایدئولوژی سیاسی شیعه و بسیج اجتماعی تبدیل شده است.

پیاده‌روی اربعین در کربلا، نمونه‌ای بی‌همتا از پیوند دین، اجتماع و سیاست در عصر مدرن است. این آیین همزمان که یادآور فاجعه کربلا و پیام عدالت‌خواهی امام حسین(ع) است، به ابزاری برای نمایش قدرت نرم و انسجام هویتی شیعیان در مقیاس جهانی تبدیل شده است.

سقوط صدام حسین و فروپاشی رژیم بعث، فضای تازه‌ای برای بازگشت آیین‌های شیعی فراهم کرد. ایران از نخستین بازیگرانی بود که با بسیج سازمان‌های مذهبی، کاروان‌های زائران، و شبکه‌های امدادی، حضور خود را در عراق تثبیت کرد. این روند همزمان با ضعف دولت مرکزی عراق و خلأ امنیتی، امکان شکل‌گیری زنجیره‌ای از نهادهای مذهبی-اجتماعی با پیوند مستقیم به تهران را فراهم ساخت.

پیاده‌روی اربعین برای ایران یک «صحنه نمایش» از همبستگی فراملی شیعیان است:

  • دیپلماسی مذهبی: اربعین بستری برای ارتباط مستقیم میان روحانیون، مراجع تقلید و پیروان آن‌ها از کشورهای مختلف است.
  • شبکه‌سازی اجتماعی: سازماندهی کاروان‌ها، موکب‌ها و خدمات داوطلبانه توسط نهادهای وابسته به ایران، نوعی «پیوستگی عاطفی و مذهبی» با جمهوری اسلامی ایجاد می‌کند.
  • قدرت نمایی جمعیتی: حضور میلیون‌ها زائر ایرانی در خاک عراق، به نمایش ظرفیت بسیج اجتماعی ایران در خارج از مرزهایش بدل می‌شود.

برای عربستان و شورای همکاری خلیج فارس اما اربعین یادآور این واقعیت است که ایران توانایی بسیج یکی از بزرگ‌ترین تجمعات مذهبی جهان را دارد؛ امری که در برابر کنترل کامل عربستان بر حج، یک نقطه توازن قدرت نرم ایجاد می‌کند. برای ایالات متحده هم اربعین به‌عنوان صحنه‌ای که گروه‌های نزدیک به ایران حضور پررنگ دارند، نشانه‌ای از عمق نفوذ تهران در عراق و دشواری حذف این نفوذ از معادلات امنیتی بغداد است.

اربعین برای ایران یک «سرمایه ژئوپلیتیک» است که در کنار بعد معنوی، نقش راهبردی در سیاست منطقه‌ای ایفا می‌کند. این آیین نه‌تنها نماد انسجام فراملی شیعیان است، بلکه پیام روشنی به رقبا و متحدان منطقه‌ای درباره ظرفیت نفوذ ایران ارسال می‌کند. تداوم این روند، آینده اربعین را از یک آیین صرفاً مذهبی به یک «میدان نرم قدرت» در خاورمیانه بدل می‌سازد.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *