preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

تلاش مکرون برای بقا: اتکای رئیس‌جمهور فرانسه به سیاست خارجی و دیپلماسی فعال

امانوئل مکرون برای جبران بحران مشروعیت داخلی و شکست‌های انتخاباتی، سیاست خارجی فعال و میانجی‌گری در بحران‌هایی مانند جنگ ایران و اسرائیل را به آخرین اهرم اقتدار خود تبدیل کرده است. اما این رویکرد بلندپروازانه در اروپا با شکاف‌های عمیق و خطر خستگی افکار عمومی روبه‌رو است و آینده سیاسی او را به قمار بزرگی بدل کرده است.

در شرایطی که امانوئل مکرون با بی‌ثباتی فزاینده در صحنه سیاست داخلی فرانسه روبروست، تلاش‌های او برای تثبیت جایگاه خود و ائتلاف‌های شکننده، بیش از پیش به سیاست خارجی گره خورده است. آخرین انتخابات پارلمان اروپا که نه ماه پیش برگزار شد شکست سختی را به حزب «رنسانس» او تحمیل کرد و جناح راست افراطی به رهبری مارین لوپن و متحدانش، دست بالا را پیدا کردند. این شکست، مکرون را وادار کرد تا با رویکردی هجومی‌تر در دیپلماسی بین‌المللی، قدرت نرم و جایگاه رهبری فرانسه را برجسته کند و بخشی از فشارهای داخلی را خنثی سازد.

میدان‌های اصلی تحرکات دیپلماتیک

اوکراین و تقویت نقش میانجی‌گری اروپا
مکرون در ماه‌های اخیر چندین سفر غیرمنتظره به کی‌یف، برلین و ورشو انجام داده تا همبستگی اتحادیه اروپا با اوکراین را حفظ و هم فرانسه را به‌عنوان محور ابتکارات صلح معرفی کند. به‌رغم تنش با برخی رهبران اروپای شرقی که رویکرد او را بیش از حد «میانه‌روانه» می‌دانند، مکرون تلاش می‌کند ابتکار تازه‌ای برای آتش‌بس موقت و تبادل اسرا مطرح کرد.

پرونده غزه و روابط با اسرائیل و کشورهای عربی
در بحران ادامه‌دار غزه، رئیس‌جمهور فرانسه سعی دارد وجهه «میانجی بی‌طرف» را بازسازی کند. او در ماه می ۲۰۲۵ میزبان نشست چهارجانبه با قطر، مصر و اسرائیل بود. برخی تحلیلگران معتقدند این اقدامات کمتر ناشی از دغدغه انسانی و بیشتر تلاشی برای منحرف کردن افکار عمومی فرانسه از تورم و بحران انرژی است.

چین و رقابت تکنولوژیک
سیاست خارجی مکرون در آسیا هم شتاب گرفته است. او اخیراً توافقنامه‌ای با چین برای کاهش محدودیت‌های صادراتی فناوری سبز امضا کرده و در عین حال موضع فرانسه را درباره تایوان مبهم نگه داشته تا همزمان دسترسی به بازار چین را حفظ و مناسبات امنیتی با آمریکا را تخریب نکند.

قفقاز و بازگشت فرانسه به نقش تاریخی
مکرون کوشیده است در بحران ارمنستان و آذربایجان، فرانسه را به بازیگر کلیدی بازگرداند. با ارسال کمک نظامی محدود به ایروان، او پیام روشنی به مسکو داده که فرانسه خلأ روسیه را پر خواهد کرد.

تهاجم اسرائیل علیه ایران

در پی تشدید درگیری مستقیم میان اسرائیل و ایران—که ابتدا با حمله پهپادی گسترده به پایگاه‌های اسرائیل و سپس پاسخ موشکی اسرائیل به تأسیسات نظامی در خاک ایران آغاز شد—اروپا با بحرانی بی‌سابقه روبه‌رو شده است. این جنگ نه‌تنها باعث جهش قیمت نفت و گاز شد، بلکه نگرانی عمیقی درباره امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز و حملات سایبری به زیرساخت‌های اروپایی ایجاد کرده است.

فرانسه که هم منافع اقتصادی در خلیج فارس دارد و هم در چارچوب برجام (هرچند نیمه‌جان) نقش ایفا کرده بود، سعی کرده موضع «میانجی فعال اما منتقد سیاست‌های تهران» را اتخاذ کند.

چرا سیاست خارجی آخرین سنگر مکرون شده است؟

با سقوط محبوبیت داخلی مکرون زیر ۳۰ درصد، بسیاری از مشاورانش بر این باورند که تنها برگ برنده باقی‌مانده، تصویر یک رهبر جهانی مقتدر است. او می‌کوشد نشان دهد فرانسه بدون او دچار انزوا خواهد شد. رسانه‌های نزدیک به الیزه، دائماً سفرهای بین‌المللی و نشست‌های سطح بالا را برجسته می‌کنند. این راهبرد اما با دو چالش روبروست:

  • افکار عمومی خسته از «سیاست نمایش» و بی‌تفاوت نسبت به ماجراجویی‌های خارجی.
  • صعود کم‌سابقه جناح‌های مخالف که هرگونه دستاورد دیپلماتیک را «تلاش ناامیدانه برای بقا» می‌خوانند.

اما در این شرایط این سوال مطرح می شود که با این رویکرد مکرون چه چشم اندازی پیش رو دارد؟

احتمال انتخابات زودهنگام پارلمانی در پاییز ۲۰۲۵ جدی است. رقبای اصلی مکرون—حزب راست افراطی مارین لوپن و چپ‌های رادیکال ژان لوک ملانشون—هر دو حملات سنگینی به سیاست خارجی او دارند: راست افراطی او را متهم می‌کند «فرانسه را اسیر جنگ‌های آمریکا» کرده است و چپ رادیکال او را به «سیاست دوگانه در برابر اسرائیل و چشم‌پوشی بر بحران انسانی غزه» متهم می‌کند.

این وضعیت سبب شده مکرون عملاً با مین‌گذاری سیاسی روبه‌رو شود: هر اقدام تازه در پرونده ایران و اسرائیل، خوراک تبلیغاتی تازه‌ای برای مخالفانش فراهم می‌کند.

در دو سال گذشته، بحران‌های پیاپی—از جنگ اوکراین و بحران انرژی گرفته تا درگیری اسرائیل و ایران—سیاست خارجی اتحادیه اروپا را وارد دوره‌ای بی‌سابقه از فشار و چنددستگی کرده است. فرانسه تحت رهبری مکرون کوشیده میانجی‌گری فعال و استقلال نسبی اروپا را تبلیغ کند و خودش را محور «قدرت استراتژیک اروپایی» معرفی کند.

این مسیر جاه‌طلبانه البته موانع زیادی داشته:

  • نبود بودجه دفاعی مشترک قدرتمند
  • اختلاف منافع انرژی
  • تردید عمومی نسبت به گسترش نقش نظامی اروپا

همین چندگانگی باعث شده دستاوردهای مکرون در سیاست خارجی غالباً نمادین تلقی شود و کمتر بتواند حمایت پایدار داخلی را تضمین کند.

مکرون به‌طور سنتی سیاست خارجی را یکی از معدود حوزه‌هایی می‌داند که رئیس‌جمهور فرانسه می‌تواند در آن بدون تداخل مجلس یا مخالفت احزاب داخلی، ابتکار عمل داشته باشد.
پس از ضربه‌های سنگین انتخاباتی (از انتخابات پارلمان اروپا ۲۰۲۴ تا شکست‌های محلی)، او عملا سیاست خارجی را به آخرین سنگر قدرت و مشروعیت خود تبدیل کرده است. این رویکرد به مکرون اجازه داده همچنان در رسانه‌ها و نشست‌های بین‌المللی نقش «رهبر اروپا» را بازی کند و با نمایش اقتدار جهانی، بحران مشروعیت داخلی را دست کم به صورت موقت مدیریت کند.

هرچند سیاست خارجی فعال به او قدرت نمادین می‌دهد، اما سه خطر بزرگ در کمین این راهبرد است:

بی‌تفاوتی یا خستگی افکار عمومی
مردم فرانسه درگیر مشکلات واقعی معیشتی، تورم و بحران خدمات عمومی هستند. در نظرسنجی‌های اخیر، اکثریت رأی‌دهندگان تأکید کرده‌اند:

«سیاست خارجی نباید اولویت اول دولت باشد.»
این بی‌تفاوتی به‌تدریج باعث می‌شود حتی دستاوردهای دیپلماتیک هم نتوانند محبوبیت داخلی را احیا کنند.

فرسایش سیاسی
هر بحران خارجی، ریسک شکست یا تحقیر را هم دارد. اگر برای مثال ابتکار فرانسه در بحران ایران و اسرائیل شکست بخورد، یا اوکراین به طور گسترده عقب نشینی کند رسانه‌ها و مخالفان داخلی فورا این ناکامی را به حساب مکرون خواهند گذاشت.

تضاد با متحدان اروپایی
جاه‌طلبی مکرون برای «رهبری اروپا» بارها حساسیت آلمان و شرق اروپا را تحریک کرده است. اگر این شکاف‌ها عمیق‌تر شود، فرانسه منزوی‌تر و سیاست خارجی او بی‌اثرتر خواهد شد.

در نهایت، آینده سیاسی مکرون بیش از هر چیز به پیوند سیاست خارجی و داخلی وابسته است؛ اگر تورم و بحران انرژی تشدید شود یا نارضایتی‌های اجتماعی گسترش یابد، حتی موفق‌ترین ابتکارات خارجی هم کافی نخواهد بود.

اگر جناح راست افراطی مارین لوپن یا چپ رادیکال بتوانند موج خستگی افکار عمومی از بحران‌های خارجی را تبدیل به رأی کنند، اکثریت پارلمانی طرفدار مکرون سقوط خواهد کرد.

در مقابل، اگر مکرون موفق شود چهره یک رهبر بین‌المللی قوی را با بهبود نسبی اوضاع اقتصادی ترکیب کند، هنوز شانس دارد ائتلاف‌های میانه‌رو را منسجم نگاه دارد و از انتخابات زودهنگام جان سالم به‌در ببرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *