زبالههای هستهای در اعماق اقیانوس اطلس؛ تهدیدی خاموش اما پایدار
پروژهی علمی جدید فرانسه در جستوجوی زبالههای هستهای دفنشده در اعماق اقیانوس، برای ارزیابی خطرات زیستمحیطی بلندمدت آنها است.

در دهههای پس از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه ۱۹۹۰، کشورهای اروپایی صدها هزار بشکه زبالهی هستهای را در اعماق اقیانوس اطلس شمالی رها کردند. فرانسه نیز بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۹ در دو عملیات غرقسازی بیش از ۱۴۰۰۰ تن زباله رادیواکتیو شرکت داشت. اکنون، با گذشت بیش از نیم قرن، سرنوشت و تأثیرات این زبالهها هنوز بهدرستی روشن نیست.
با وجود ممنوعیت جهانی این روش از سال ۱۹۹۳، تنها چند بشکه در دههی ۱۹۸۰ تصویربرداری شده و بررسیهای علمی نیز بهصورت محدود و بدون دادههای دقیق انجام شده است. برای نخستینبار، پروژهای علمی با نام Nodssum که توسط پژوهشگران مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه (CNRS) انجام میشود، بهدنبال پاسخ به این ابهامات است. این مأموریت شامل دانشمندان رشتههای مختلف از جمله فیزیک هستهای، زمینشناسی، اقیانوسشناسی و زیستشناسی میشود و هدف آن نقشهبرداری از مناطق دفن زبالهها و بررسی تعامل آنها با محیط زیست دریایی است.
پاتریک شاردون، فیزیکدان هستهای و از هماهنگکنندگان این پروژه، در گفتوگویی با فیگارو میگوید: «در آن زمان، اقیانوسها بهمثابه زبالهدان جهان بودند؛ از زبالههای شیمیایی تا هستهای بدون هیچ هماهنگی در اعماق دریا رها میشدند.» بشکههای ۲۰۰ لیتری فلزی یا بتنی که حاوی زبالههایی مانند تجهیزات آلودهی آزمایشگاهی یا قطعات صنعتی بودند، در عمق ۳۵۰۰ تا ۵۰۰۰ متری، در حدود ۱۲۰۰ کیلومتری سواحل فرانسه رها شده است.
مشخص نیست این بشکهها دقیقاً در چه مناطقی غرق شده است، زیرا کشورها الزامی برای ثبت مختصات دقیق نداشتند. محتویات دقیق آنها نیز مبهم است و اطلاعات موجود تنها به برآورد کلی میزان رادیواکتیویته خلاصه میشود. با این حال، بنا بر تخمینها، این مجموعه حدود ۴۲ پتابکرل رادیواکتیویته تولید کرده است، معادل حدود یکپنجاهم میزان آزاد شده در فاجعهی چرنوبیل.
هرچند برخی ایزوتوپها مانند سزیم ۱۳۴ در گذر زمان از بین رفته است، اما ایزوتوپهای خطرناکی مانند پلوتونیوم ۲۳۹، با نیمهعمری معادل ۲۴۰۰۰ سال، همچنان در محیط باقی خواهند ماند. همچنین ایزوتوپهایی مانند تریتیوم و استرانسیوم ۹۰ بهدلیل تحرک بالا و شباهت شیمیایی به عناصر زیستی، میتواند وارد زنجیرهی غذایی شود.
فاز نخست این پروژهی علمی از اواسط ژوئن آغاز خواهد شد و حدود یک ماه بهطول خواهد انجامید. در این مرحله، ربات پیشرفته Ulyx از ناوگان اقیانوسنگاری فرانسه، منطقهای به قطر ۱۰۰ کیلومتر در حوالی سواحل سابل-دولون را کاوش خواهد کرد. این ربات قادر است با کمک سونار تصاویری با وضوح ۱۰ سانتیمتر بر پیکسل تهیه کند تا بشکهها را در کف دریا شناسایی کند. همچنین امکان عکاسی با وضوح بالا برای ارزیابی میزان پوسیدگی بشکهها فراهم خواهد شد.
با توجه به عمر پیشبینیشدهی ۲۰ سالهی این بشکهها که اکنون به پایان رسیده، تحلیل وضعیت فیزیکی آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. در همین مرحله، نمونههایی از محیط اطراف نیز بهصورت کنترلشده برداشت خواهد شد، چرا که هنوز مشخص نیست سطح آلودگی رادیواکتیو در چه حدی است.
در فاز دوم پروژه که سال آینده انجام خواهد شد، رباتی کنترلشونده یا زیردریایی سرنشیندار برای برداشت نمونههای مستقیم از اطراف بشکهها به عمق فرستاده میشود. هدف، اندازهگیری دقیق حضور رادیونوکلئیدها در آب، رسوبات و موجودات زندهی اطراف است.
پاتریک شاردون، پژوهشگر مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه (CNRS)، در این خصوص به فیگارو هشدار میدهد: «برای شناگران یا ساکنان سواحل که بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر از این منطقه فاصله دارند، خطر مستقیمی وجود ندارد. نگرانی اصلی این است که این آلودگی به زنجیرهی غذایی راه یابد؛ از میکروارگانیسمها تا ماهیهایی که امروزه از اعماق بیشتری صید میشود.»
افزون بر نگرانیهای زیستمحیطی، این پروژه بهدنبال درک بهتر تعامل میان رادیواکتیویته و حیات دریایی نیز هست. شاردون با اشاره به یافتههای سایت چرنوبیل میافزاید: «در دل رآکتور چرنوبیل نیز قارچهایی پیدا شده که به نحوی با رادیواکتیویته سازگار گردیده است. شاید در اعماق اقیانوس هم باکتریهایی را کشف کنیم که میتوانند ماهیت شیمیایی این عناصر را دگرگون کنند. بهبیان دیگر، همانطور که رادیواکتیویته بر زیست اثر میگذارد، حیات نیز میتواند بر رادیواکتیویته تأثیر بگذارد.»