preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

پایان دوران مکرونیسم؟ شکاف فزاینده میان الیزه و جناح راست فرانسه

اختلافات میان جناح راست سنتی و دولت مکرون با نزدیک شدن به انتخابات ۲۰۲۷، چشم‌انداز پایان مکرونیسم را تقویت کرده است.

در حالی که دولت فرانسه با چالش‌های داخلی و بین‌المللی متعددی مواجه است، اختلافات میان جناح راست و دولت امانوئل مکرون به شکلی روزافزون در حال تشدید است. سخنان صریح اخیر سخنگوی جناح راست در دولت، سوفی پریما، مبنی بر پایان قریب‌الوقوع «مکرونیسم»، به شدت موجب خشم و اعتراض حامیان رئیس‌جمهور فرانسه شده است.

پریما که چهره‌ای نزدیک به ژرالد دارمانن (وزیر دادگستری) و ژرار لارشه (رئیس سنا) محسوب می‌شود، در اظهاراتی که واکنش‌های تندی به همراه داشت، پیش‌بینی کرد که «مکرونیسم» در ماه‌های آینده به پایان خواهد رسید. وی افزود: «با پایان دوره‌ی دوم ریاست‌جمهوری در سال ۲۰۲۷، دوره‌ای خاتمه خواهد یافت و پرسش اصلی این است که پس از آن، چه باید کرد و چگونه باید آینده را بازسازی کرد.»

این سخنان بلافاصله با موجی از انتقاد در جناح ریاست‌جمهوری مواجه شد؛ برخی از نمایندگان و چهره‌های نزدیک به ماکرون، این اظهارات را «خطا» توصیف کرده و حتی خواستار عذرخواهی رسمی پریما شدند. با این حال، ژرار لارشه که خود از قدیمی‌ترین چهره‌های راست فرانسه و رئیس مجلس سنا است، با تأیید ضمنی این مواضع گفت: «مکرونیسم جریانی گذراست و تنها گلیسم بوده که از دل تاریخ سیاسی فرانسه عبور کرده است.»

لارشه در گفتگو با لوفیگارو یادآور شد که مشروعیت مکرون غیرقابل انکار است، اما آنچه به آن نیاز داریم، بازگشت به اصولی است که توسط ژنرال دوگل بنا نهاده شد؛ اصولی که هنوز پایه‌های جمهوری پنجم را شکل می‌دهد. واکنش بعضی از حامیان مکرون نیز به این سخنان، طعنه‌آمیز بود: «مطمئن باشید لارشر‌یسم اصلاً هرگز متولد نشده!»

این تنش‌ها نشان می‌دهد که رابطه‌ی میان امانوئل مکرون و ژرار لارشه مدت‌هاست دچار انجماد سیاسی شده است. اگرچه این دو گهگاه دیدارهایی رسمی برای مشورت درباره‌ی مسائل حساس – مانند بحران کالدونیای جدید – دارند، اما اعتماد متقابل میانشان مدت‌هاست از بین رفته است. لارشه در محافل خصوصی نسبت به حضور تلویزیونی اخیر رئیس‌جمهور در شبکه TF1 ابراز تردید کرده و آن را نشانه‌ای از «پایان دوران» توصیف کرده است.

در این میان، حزب جمهوری‌خواهان (LR) با قدرت‌گیری دوباره به رهبری برونو روتایو، در حال بازتعریف موقعیت سیاسی خود است. روتایو که مورد حمایت لارشه نیز بوده، در حال آماده‌سازی این حزب برای رقابت جدی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۷ است. تقابل او با چهره‌هایی چون لوران ووکیه و حتی ادوار فیلیپ، نخست‌وزیر پیشین و متحد بالقوه مکرونیست‌ها، اکنون صحنه‌ی جدیدی از جدال در جناح راست ایجاد کرده است.

از سوی دیگر، فضای همکاری میان جمهوری‌خواهان و دولت مکرون نیز روز به روز دشوارتر می‌شود. در نشست اخیر نمایندگان جناح مکرونیست، سخنان پریما با واکنش‌های تندی مواجه شد و نمایندگان این جناح در شبکه‌های اجتماعی نیز به آن تاختند. یکی از مشاوران نزدیک به مکرون هشدار داد که جمهوری‌خواهان با خیال بازگشت به قطب‌بندی سنتی چپ/راست در حال حرکت‌اند و این برخلاف میراث مکرونیسم – همکاری فراتر از خط‌کشی‌های حزبی، تمرکز بر اروپا و اقتصاد بازار محور – است.

در همین راستا، گرایش‌های ضدمکرونیستی در میان وزرای راست‌گرای کابینه نیز روز به روز پررنگ‌تر می‌شود. برونو روتایو، بلافاصله پس از نشست شورای دفاع ملی که به مسئله‌ی نفوذ اسلام‌گرایان اختصاص داشت، برنامه‌هایی متفاوت با سیاست‌های دولت ارائه کرد و قصد دارد در سفر به او-دو-سن – منطقه‌ای که فرماندار آن از نزدیکان دارمانن است – مجدداً این موضوع را پیگیری کند.

در همین حال، ژرالد دارمانن، وزیر دادگستری، نیز با انتقاداتی از سوی مکرون مواجه شده؛ چرا که او پیشاپیش از پروژه‌ی ساخت زندانی با امنیت فوق‌العاده در گویان خبر داده بود، امری که بسیاری از مقامات محلی را خشمگین کرده است. با این حال، وزیر دادگستری اعلام کرده که بر مواضع خود در قبال مبارزه‌ي سخت‌گیرانه با قاچاق مواد مخدر و پایان دادن به «سادگی» در نظام کیفری پافشاری خواهد کرد.

در واقع، آنچه امروز در صحنه‌ی سیاست فرانسه شاهد آن هستیم، رقابت دو استراتژی برای آینده‌ی کشور است: از یک سو، باقی‌ماندگان اردوگاه مکرون که به دنبال استمرار پروژه‌ی میانه‌روی و فراملی‌گرایی او هستند و از سوی دیگر، جناح راست سنتی که با بازگشت به اصول گلیستی، در پی ساختن آلترناتیوی قابل اتکا برای دوران پس از مکرون است.

با قدرت‌گیری روزافزون چهره‌هایی چون روتایو و کاهش تدریجی وزن ادوار فیلیپ در نظرسنجی‌ها، تقابل این دو جریان در آستانه انتخابات ۲۰۲۷ به یکی از اصلی‌ترین محورهای سیاسی فرانسه تبدیل شده است. شاید بتوان گفت که در فرانسه‌ی امروز، مکرونیسم نه با یک شکست انتخاباتی، بلکه با مرگ تدریجی ناشی از شکاف‌های درون‌ساختاری خود، در مسیر پایان قرار گرفته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *