نبرد روایتها و مسئولیت حقیقت: گفتوگو با شاهین هزامی درباره سانسور، مقاومت رسانهای و فلسطین
شاهین هزامی خبرنگار مستقل و فعال حامی فلسطین ، پس از آنکه از سوی دولت فرانسه تنها به دلیل حمایت از آرمان فلسطین دستگیر شد، به سوالات ما در مورد رسانه های سنتی غربی در خدمت رژیم صهیونیستی پاسخ داد.

در میانهی یک نسلکشی بیسابقه در غزه که وجدان جهانی را به چالش کشیده، رسانهها بیش از هر زمان دیگری به قضاوت افکار عمومی سپرده شدهاند. روایتسازیهای جهتدار، سکوتهای همدستانه و سانسور ساختاری، بخشی از واقعیت تلخ عملکرد رسانههای جریان اصلی در غرب است؛ واقعیتی که شاهین هزامی، خبرنگار مستقل، سالهاست با آن دست و پنجه نرم میکند.
در این گفتوگو، هزامی با نگاهی تیزبین و بیپروا، از تفاوت فاحش در پوشش خبری بحرانها، نقش مخرب پروپاگاندای غربی، فشار بر خبرنگاران مستقل و مقاومت نوپای جامعه مدنی در فرانسه میگوید. او از شکلگیری شبکههای آلترناتیو، قدرت بیبدیل رسانههای اجتماعی و ضرورت صداقت در حرفه روزنامهنگاری سخن میگوید. این مصاحبه، صدای یکی از وجدانهای بیدار رسانهای در زمانهای است که حقیقت، قربانی سیاست شده است.
س: به عنوان خبرنگار مستقل چه تفاوتی بین پوشش اخبار فلسطین در رسانه های فرانسوی و دیگر بحران های بین المللی می بینید؟
ج: تفاوت عمده در پوشش خبری نسل کشی در فلسطین توسط رسانه های فرانسوی در مقایسه با سایر بحران های بین المللی مانند جنگ اوکراین، موضع گیری حمایتی رسانه های فرانسوی و به طور کلی رسانه های جریان اصلی در غرب از اسرائیل است. از زمان آغاز جنگ در اوکراین، رسانههای فرانسوی و غربی بلافاصله عملیات روسیه در اوکراین را محکوم کردهاند و به ویژه کمپینهای گسترده همبستگی و کمک مالی برای اوکراین، بسیج افکار عمومی، دولتها و همه بازیگران نهادی برای حمایت از مردم اوکراین راه اندازی کرده اند. اما برای فلسطین، به طور سیستماتیک تبرئه جنایات ارتکابی اسرائیل یا حتی بدتر از آن، سکوت همدستانه در برابر جنایات شنیع رژیم صهیونیستی نسلکش انجام میشود. این روش پردازش رسانه با هندسه متغیر چیز جدیدی نیست؛ این امر عمیقاً ریشه در تاریخ استعمار فرانسه و تبلیغات مداوم رسانههای جریان اصلی فرانسه دارد، رسانههایی که دهههاست نقش فعالی در کماهمیت جلوه دادن جنایات اشغالگری صهیونیستی ایفا کردهاند.
س: میتوانید چند نمونه از چگونگی تغییر گفتمان عمومی در فرانسه در مورد فلسطین در پنج سال گذشته را بیان کنید؟
ج: بسیاری از مردم با وجود سکوت رسانهها، از آنچه مردم فلسطین دهههاست از سر میگذرانند، آگاه بودند. اما وقایع اخیر، و به ویژه نسلکشی جاری در غزه، آگاهی را در میان مردم فرانسه افزایش داده است. این آگاهی منجر به بسیج گسترده در شبکههای اجتماعی، خیابانها و انجمنها برای حمایت فعال و مصمم از مردم فلسطین و محکومیت قاطعانه جنایات رژیم صهیونیستی شد. نسل جوان، به ویژه، بیش از هر زمان دیگری بسیج شده و بار دیگر و با درخشش، شکاف عمیقی را که جمعیت فرانسه را از دولت و رسانههای سنتیاش جدا میکند، اثبات کرده است؛ رسانههایی که کاملا از آرمانهای مردمی جدا هستند.
س: واکنشهای جامعه مدنی فرانسه (اتحادیههای کارگری، انجمنهای حقوق بشر) به محدودیتهای اخیر اعمال شده بر فعالان این حوزه چه بوده است؟
ج: همانطور که پیش از این گفته شده اتحادیههای کارگری، گروههای حقوق بشری و بسیاری از گروههای مدنی به شدت علیه محدودیتهای اخیر علیه فعالان، مبارزان و حتی روزنامهنگاران طرفدار فلسطین موضع گرفتهاند. آنها به روشنی و بدون ابهام این اقدامات سرکوبگرانه ناعادلانه را که هدف آن خاموش کردن هر صدای مخالفی است، محکوم کردند. به خصوص از آنجایی که در عین حال، مدافعان نسلکشی، یا بدتر از آن، سربازان فرانسوی-اسرائیلی که در غزه مرتکب جنایات جنگی شدند، از زمان آغاز نسلکشی فعلی، نه توسط سیستم قضایی فرانسه و نه توسط مقامات ذیصلاح، هرگز مورد بازخواست قرار نگرفتهاند.
س: نقش رسانههای اجتماعی را در تقویت یا تضعیف روایتهای مستقل درباره فلسطین چگونه ارزیابی میکنید؟
ج:رسانههای اجتماعی نقش عمدهای در افشای جنایات رژیم صهیونیستی داشتهاند و در افزایش آگاهی جمعی در میان مردم فرانسه و به ویژه جوانان نقش کلیدی داشتهاند. آنها باعث تقویت غیرقابل انکار گزارشهای مستقل شدهاند و در جنگ رسانهای که ما علیه رسانههای خبری جریان اصلی فرانسه و غرب به طور کلی در پیش گرفتهایم، یک دارایی ضروری محسوب میشوند. بدون رسانههای اجتماعی، بسیاری از جنایات مرتکب شده توسط رژیم صهیونیستی نسلکش هرگز آشکار نمیشد و نتانیاهو، معمار اصلی این نسلکشی، احتمالا هرگز موضوع حکم بازداشت صادر شده توسط دیوان کیفری بینالمللی قرار نمیگرفت. رسانههای اجتماعی به شکستن انحصار روایت رسانههای سنتی کمک کردهاند.
س: آیا فشار بر خبرنگاران مستقل منجر به شکلگیری شبکههای انتشار اطلاعات جایگزین شده است؟
ج: بدون شک. سرکوب، به ویژه هنگامی که ناعادلانه و وحشیانه باشد، همیشه به مقاومت منجر میشود آن هم زمانی که مردم مغرور، باوقار و قوی باشند. در فرانسه، مانند هر جای دیگر جهان، فشار اعمال شده بر روزنامهنگاران مستقلی مانند من منجر به تشکیل شبکههای جایگزین ساختاریافتهای شده است که قادرند با کارایی خیرهکنندهای تبلیغات روزانه رسانههای جریان اصلی را خنثی کنند. این پویایی مقاومت، ایجاد فضاهای اطلاعاتی آزادتر و اصیلتر و نزدیکتر به واقعیتهای میدانی را ممکن ساخته است.
س: تجربه شخصی شما از همکاری با رسانههای بینالمللی غیرفرانسوی که اخبار فلسطین را پوشش میدهند، چه بوده است؟
ج: رسانههای خاورمیانه، به ویژه در آسیا، در مورد مسئله فلسطین بسیار بیطرفتر بودهاند. آنها در سکوت پیرامون جنایات رژیم صهیونیستی، بسیار کمتر از این حمایت و همدستی کردهاند. واضح است که رسانههای غربی نقش بسیار نگرانکنندهای در انتشار و عادیسازی ایدئولوژی افراطی اشغالگر داشتهاند و همچنان دارند. این نکتهای است که برای هر ناظر صادقی آشکار است و یادآوری مکرر آن برای درک سازوکارهای همسویی رسانهها در خدمت اشغال، مهم است.
س: چه توصیه حرفهای به روزنامهنگاران جوانی که میخواهند فلسطین را به شیوهای متعادل پوشش دهند، دارید؟
ج: اولین توصیهای که میکنم، و یک توصیه اساسی است، این است که در مواجهه با فشار مقامات سیاسی بالا، لابیها و رسانهها تسلیم نشوید. آنها سعی خواهند کرد شما را ساکت کنند، شما را بدنام کنند، شما را به زانو درآورند، شما را به حاشیه برانند، اما مهمتر از همه، شما نباید تسلیم شوید. هر روزنامهنگار متعهد نقشی حیاتی در آزادسازی فلسطین، مبارزه با بیعدالتی و مبارزه برای حقیقت دارد. عزم، پشتکار و صداقت باید سلاحهای اصلی شما در این نبرد رسانهای و تاریخی باشند.