متحدین اروپایی متحیر از بیتوجهی آمریکاییها
دولت ترامپ در دورهی دوم ریاستجمهوری خود، به دلیل بیاعتمادی و بینظمی، روابط اروپا و آمریکا را دچار بحران کرده است.

مقامات اروپا همچنان در تلاشاند تا خود را با دولتی تطبیق دهند که در بسیاری از پروندههای کلیدی آنها را نادیده میگیرد. در اوایل آوریل، دونالد ترامپ با اعلام ازسرگیری مذاکرات میان تهران و واشنگتن برای دستیابی به توافق جدید هستهای، همه را شگفتزده کرد. این اقدام پس از هفت سال از زمانی بود که او در دوران نخستین ریاستجمهوری خود توافق هستهای قبلی را پاره کرده بود. در این پرونده، چهارمین ملاقات برای سوم ماه مه در رم برنامهریزی شده است، اما هیچکس در پایتختهای اروپایی و تهران نمیداند که هدف آمریکا چیست و چه کسی باید در این مذاکرات شرکت کند. به غیر از استیو ویتکاف، نمایندهی ویژه رئیسجمهور آمریکا که از تجربهی دیپلماتیک کمی برخوردار است، هنوز هیچ فرد شناختهشدهای در دولت آمریکا برای پیشبرد این مذاکرات وجود ندارد.
در اروپا، بسیاری از مقامات که در دوران نخست ریاستجمهوری ترامپ در پستهای خود قرار داشتند، از رویکرد او آگاه بودند و از این که ترامپ یک «معاملهگر» است، اطمینان داشتند. آنها امیدوار بودند که در دورهی دوم ریاستجمهوری ترامپ، او تجربهی بیشتری از قدرت کسب کرده و روابطش با اروپا حرفهایتر خواهد شد. اما اکنون، این امیدها تقریبا از بین رفته است. مقامات اروپایی برای شناسایی همتایان خود در واشنگتن دچار مشکل هستند و از سردرگمی در مورد سیاستهای آمریکا به شدت شاکیاند.
در فوریهی گذشته، یکی از وزرای کشورهای بالتیک که از واشنگتن برگشته بود، با سردرگمی از تفاوتهای آشکار در گفتوگوهایش با مقامات آمریکایی صحبت کرد: «ما چنین چیزی را با واشنگتن ندیده بودیم. از بیست سال پیش، همیشه این احساس را داشتیم که یک برنامه و استراتژی وجود دارد، اما اکنون هیچ تصویری از وضعیت کلی نداریم. نمیدانیم که چه کسی نمایندهی دولت است.»
با وجود درگیریهای ترامپ در زمینههای مختلف نظیر سیاستهای تجاری و نظامی، اتحادیهی اروپا همچنان در تلاش است تا خود را با رویکرد تغییر یافتهی ترامپ تطبیق دهد. در حالی که مقامات اروپایی انتظار داشتند روابط با واشنگتن در دورهی دوم ریاستجمهوری ترامپ بهبود یابد، واقعیت نشان میدهد که تعاملات بهویژه در زمینهی اقتصادی و نظامی هر روز بیشتر تحت تاثیر بیثباتی قرار میگیرد. از نظر ترامپ، بهتر است که با کشورهای عضو اتحادیهی اروپا به صورت جداگانه مذاکره شود تا با نهادهای مشترک اروپایی.
در همین حال، برخی از مقامات اروپایی مانند کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیهی اروپا، به شدت از بیاعتمادی و بینظمی در سیاستهای آمریکا ناراضیاند و معتقدند که این وضعیت اعتماد را خدشهدار کرده و دیگر بازسازی روابط ممکن نیست. کالاس میگوید: «همچون زمانی که یک گلدان را میشکنید، میتوانید قطعاتش را دوباره بچسبانید، اما دیگر همان گلدان نخواهد بود.»
ترامپ همچنین بارها نشان داده است که برای اتحادیهی اروپا اهمیتی قائل نیست و آن را نهادی میداند که هدفش «فریب دادن» ایالات متحده است. او ترجیح میدهد که با پایتختهای کشورهای عضو اتحادیهی اروپا مذاکره کند تا با نهادهای اتحادیه.
در مقابل، برخی از کشورهای کوچکتر مانند فنلاند و دانمارک به سرعت متوجه تغییرات جدید هستند و مجبور شدند به طور فعالتری با ایالات متحده ارتباط برقرار کنند. نخستوزیر فنلاند، الکساندر اشتوب، در یک سفر هفت ساعته با ترامپ توانست برای مدت طولانیتری با او صحبت کند و این دیدار به رغم مشکلات فراوان دیپلماتیک، به نظر میرسید که موفقیتهایی به همراه داشته است.
به طور کلی، دیپلماتهای اروپایی در این وضعیت جدید، با دشواریهای زیادی در تعاملات با واشنگتن روبهرو هستند و نمیدانند که چگونه میتوانند روابط خود را با دولت ترامپ در این مرحله جدید بازسازی کنند.