preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

گسست اتحاد ترانس‌آتلانتیک در عصر ترامپ

اتحاد استراتژیک میان اروپا و ایالات متحده به صورت جدی دچار ازهم‌گسستگی شده و نزدیکی دولت جدید آمریکا به روسیه باعث نگرانی عمیق اروپایی‌ها گردیده است.

از زمان بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه 2025، روابط بین ایالات متحده و اروپا وارد مرحله‌ای نگران‌کننده شده است. لورانس ناردون، پژوهشگر مؤسسه‌ی فرانسوی روابط بین‌الملل (Ifri) شکاف استراتژیک و ایدئولوژیک میان این دو قدرت غربی را در مقاله‌ای تحت عنوان «ایالات متحده‌ی ترامپ، دشمنان استراتژیک و ایدئولوژیک اروپا» که در فوریه‌ی 2025 توسط همین مؤسسه منتشر شده است را بررسی می‌کند.

نویسنده در مقاله‌ی خود به مطالعه‌ی تحولات سیاست خارجی آمریکا، که زمانی بر پایه‌ی ارزش‌های مشترک دفاع از دموکراسی و امنیت ترانس‌آتلانتیک قرار داشت، تحت تأثیر «دکترین ترامپ» می‌پردازد. این دکترین با انزواطلبی تهاجمی، امپریالیسم نوین و نزدیکی با روسیه‌ی ولادیمیر پوتین متمایز می‌شود. به نظر ناردون، این تغییرات ژئوپلیتیک اروپا را در موقعیت آسیب‌پذیری قرار داده و این قاره را مجبور به ارزیابی مجدد نقش خود در صحنه‌ی بین‌المللی می‌کند.

در این یادداشت سعی می‎کنیم به ارائه‌ی نکات اصلی مقاله بپردازدیم و بر تصمیمات یک‌جانبه‌ی ایالات متحده، تقسیم‌بندی‌ اروپایی‌ها در مواجهه با این چالش‌ها و چشم‌انداز تسلیح مجدد و تغییر استراتژی این قاره تمرکز کنیم. این زمینه به درک بهتر ابعاد شکاف‌های کنونی میان آمریکای تحت رهبری ترامپ و اروپا، که زمانی شرکای تاریخی یکدیگر بودند، کمک می‌کند.

مقاله‌ی خانم ناردون توضیح می‌دهد که چگونه ترامپ از زمان آغاز دوره دوم خود، تصمیماتی اتخاذ کرده است که بیانگر خصومت ایدئولوژیک فزاینده نسبت به اروپا و ارزش‌های لیبرال آن است. با نگاه به سخنرانی معاون رئیس‌جمهور جِی.دی. ونس در کنفرانس مونیخ در فوریه‌ی 2025 این شکاف بیشتر جلوه می‌کند. ونس اروپا را به دلیل تساهل در برابر مهاجرت و بی‌توجهی به آزادی بیان مورد انتقاد قرار می‌دهد و این انتقادات را با سخنان ولادیمیر پوتین در سال 2007 مقایسه می‌کند. این رویداد به عنوان نقطه‌ی عطفی نمادین در نظر گرفته می‌شود که در آن ایالات متحده، که زمانی مدافع اروپای لیبرال بود، اکنون آن را دشمن خود معرفی می‌کند.

در واقع، همانطور که نشست دیپلمات‌های آمریکایی و روسی در ریاض در فوریه 2025 که هیچ نماینده‌ای از اروپا یا اوکراین در آن حضور نداشت، نشان می‌دهد، سیاست خارجی آمریکا به سمت عادی‌سازی روابط با روسیه متمایل شده است. به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها تسلیم شدن اوکراین در جنگ با روسیه، واگذاری اراضی تصرف شده به روسیه و حذف اوکراین از ناتو را پذیرفته‌اند. این تصمیمات هم‌سو با ادعاهای ارضی ترامپ است که خواهان تقویت تسلط آمریکا بر نقاط استراتژیکی همچون گرینلند و کانال پاناما است، موضوعی مشابه روش‌های امپریالیستی قرن نوزدهم.

در برابر این تغییرات، به نظر می‌رسد اروپا چندپاره و ناتوان از ارائه‌ی پاسخی یکپارچه است. برخی دولت‌ها، به‌ویژه مجارستان و اسلواکی، مواضع طرفدار روسیه اتخاذ کرده‌اند. دیگران نیز مانند آلمان و لهستان از اعزام نیرو به اوکراین خودداری می‌کنند. این چندپارگی توانایی اروپا را برای مقابله با چالش‌های ناشی از این واقعیت‌های جدید ترانس آتلانتیک تضعیف و این قاره را مجبور به تجدید تسلیح به صورت مستقل می‌کند.

ناردون در پایان این گونه نتیجه‌گیری می‌کند که اروپا باید نقش خود را در جهان بازتعریف کند و از وابستگی به ایالات متحده رها شود. او به امکان خروج از ناتو و تقویت روابط با مناطق دیگر، مانند آمریکای لاتین یا چین، برای تثبیت موقعیت استراتژیک خود در برابر یک آمریکا غیرقابل پیش‌بینی و دور اشاره می‌کند.

پیوند مقاله‌ی «ایالات متحده‌ی ترامپ، دشمنان استراتژیک و ایدئولوژیک اروپا» در مؤسسه‌ی فرانسوی روابط بین‌الملل (Ifri)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *