کودکان محروم از تعطیلات؛ فقر پنهان در سایهی تابستان
نبود سیاست ملی دربارهی تعطیلات کودکان، نابرابریهای اجتماعی و آموزشی را در فرانسه تشدید و آیندهی کودکان محروم را تهدید میکند.

با آغاز تابستان، بسیاری از کودکان در فرانسه راهی سفر، اردو، خانهی مادربزرگ یا حتی کشورهای دیگر میشوند. اما در پس این تصویر دلنشین از خوشیهای تابستانی، واقعیتی تلخ و پنهان وجود دارد: میلیونها کودک از طبقات فرودست جامعه، تعطیلات را در خانه و پشت صفحهی تلفن یا رایانه میگذرانند. طبق گزارش سال ۲۰۲۴ مرکز مطالعات شرایط زندگی (Crédoc)، ۴۰ درصد خانوادهها توانایی رفتن به تعطیلات را ندارند که در این میان، حدود ۴.۸ میلیون کودک نیز در خانه خواهند ماند.
شکاف طبقاتی در بهرهمندی از تعطیلات تابستانی در حال افزایش است. آمارهای رصدخانهی نابرابریها نشان میدهد که در سال ۲۰۱۸، نیمی از کودکان خانوادههای کمدرآمد به تعطیلات نرفتهاند، در حالی که تنها ۵ درصد از فرزندان مدیران عالیرتبه چنین تجربهای داشتهاند. بررسیهای آماری مؤسسهی ملی آمار (Insee) در سال ۲۰۲۱ نیز نشان میدهد که بیش از ۱۰ درصد کودکان زیر ۱۶ سال حتی یک هفته در سال را هم نمیتوانند از محیط خانه جدا شوند.
طبق تحلیلهای جامعهشناختی، این نابرابریها نهتنها در سفرهای خارجی بلکه در تنوع و تعداد تعطیلات نیز محسوس است. خانوادههای طبقات بالا چندین بار در سال و با برنامههای فرهنگی و اجتماعی متنوع به تعطیلات میروند، در حالی که طبقهی متوسط اکنون کمتر، نزدیکتر و با هزینهی کمتر سفر میکند.
هرچند «حق بهرهمندی از تعطیلات» از سال ۱۹۹۸ در قانون فرانسه به رسمیت شناخته شده، دولتها تاکنون این موضوع را به عنوان اولویتی اجتماعی تلقی نکردهاند. وزارت «اوقات فراغت» که در سال ۱۹۸۱ پس از روی کار آمدن میتران تشکیل شد، تنها سه سال دوام آورد و از آن پس سیاستی جامع در زمینهی تعطیلات کودکان تدوین نشد. مدرسه، کار و فراغت بهصورت جداگانه دیده میشوند، و فراغت از حوزهی توجه دولت خارج مانده است.
اما تعطیلات فقط فرصتی برای استراحت نیست. طبق نظریات جامعهشناختی، اوقات فراغت بخشی از فرآیند اجتماعیشدن و یادگیری کودک است. در تعطیلات، کودکان طبقات بالا در ارتباط با دیگر فرهنگها، بازدید از موزهها، یادگیری مهارتهای اجتماعی و تجربههای جدید رشد میکنند. در مقابل، کودکانی که از این تجارب محروماند، دچار عقبماندگیهای آموزشی و اجتماعی میشوند. پژوهشهای آمریکایی نیز نشان داده است که این فاصلهی آموزشی میتواند در طول چند سال به اندازهی یک یا دو سال تحصیلی برسد.
تعطیلات همچنین فرصتی برای شکلگیری رابطهای متفاوت میان والدین و فرزندان است؛ تجربهای انسانی که در فضای جدید شکل میگیرد و بر رشد عاطفی و اجتماعی کودک تأثیر میگذارد. برای خانوادههای کمدرآمد که قادر به سفر نیستند، این فقدان نهتنها موجب حس محرومیت در کودکان میشود، بلکه والدین را نیز دچار احساس گناه و فشار روانی میکند.
طبق دادههای «رصدخانهی خانوادهها»، ۸۲ درصد والدینی که به تعطیلات نمیروند، خود را بابت این ناتوانی مقصر میدانند. برخی حتی ترجیح میدهند فرزندشان تنها به سفر بروند و خودشان در خانه بمانند. با وجود آنکه کمکهایی نظیر «چک تعطیلات» یا یارانهی دولتی بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ یورو برای خانوادههای کمدرآمد وجود دارد، آگاهی عمومی نسبت به این حمایتها پایین است و بهرهمندی واقعی از آن محدود مانده؛ مثلاً فقط ۱۶۰۰۰ کودک از «پاس کولو» یا برنامهی مساعدتی دولت برای مسافرت خانوادههای کمدرآمد استفاده کردهاند، در حالی که میلیونها نفر واجد شرایط بودهاند.
کمپهای تابستانی که زمانی نماد تعطیلات جمعی طبقات فرودست بودند، اکنون به دلیل افزایش قیمتها و کاهش بودجههای دولتی از دسترس خارج شده است. کمکهای سازمانهایی چون صلیب سرخ یا انجمن «جوانان در فضای باز» هم که سفرهای کوتاهمدت برای کودکان برگزار میکنند، به دلیل کاهش شدید یارانههای دولتی، در تنگنای مالی قرار گرفتهاند.
در حالی که بسیاری از شهرداریها هنوز فعالیتهای فرهنگی و ورزشی رایگان در تابستان برگزار میکنند، مسئلهی اصلی همچنان بر زمین مانده: دولت فرانسه هیچ سیاست ملی برای تضمین دسترسی برابر کودکان به تعطیلات و اوقات فراغت ندارد. در جامعهای که فراغت به نماد پایگاه اجتماعی تبدیل شده، این بیتفاوتی نهتنها نابرابری را بازتولید میکند، بلکه آیندهی آموزشی، عاطفی و اجتماعی میلیونها کودک را نیز به خطر میاندازد.