ژرژ مالبرونو:ابتکار دیپلماتیک مکرون و دومینوی به رسمیت شناختن کشور فلسطین بیشتر حالت مجازی دارد
به دنبال اعلام فرانسه برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین، کشورهایی چون کانادا و انگلیس نیز به این ابتکار پیوستهاند. این حرکت دیپلماتیک به رهبری امانوئل مکرون، با هدف ایجاد یک پویایی بینالمللی و فشار بر رژیم صهیونیستی برای پیشبرد راه حل دو کشوری طراحی شده است. در این میان، تلاشهای دیپلماتیک گستردهای برای تضمین اصلاحات در تشکیلات خودگردان فلسطین و عادیسازی روابط کشورهای عربی با این رژیم در جریان است که میتواند چشمانداز سیاسی منطقه را دگرگون کند. اما برخی کارشناسان مانند ژرژ مالبرونو بر این باورند این شناسایی ها بیشتر حالت مجازی دارند و تصمیم آخر در این خصوص را باید آمریکا و خود رژیم صهیونیستی بگیرد.

ژرژ مالبرونو خبرنگار ارشد روزنامه لوفیگارو در مورد اینکه چرا مکرون در این شرایط چنین تصمیمی اتخاذ کرده است گفت بیشتر برای توجه به وضعیت بسیار اندوهبار در غزه که هر روز دهها کشته فلسطینی در آن ثبت میشود. یک واکنش احساسی بسیار قوی در سطح بینالمللی وجود دارد. به همین دلیل، امانوئل مکرون تصمیمی را که قرار بود در مجمع عمومی سازمان ملل در پایان سپتامبر در نیویورک اعلام کند، کمی تسریع کرد. این اعلامیه قدرتمند از سوی امانوئل مکرون تا اندازهای غافلگیرکننده بود و همانطور که شما به طور خلاصه اشاره کردید، دوشنبه شب با اعلامیهای غافلگیرکنندهتر از سوی کر استارمر، نخستوزیر انگلیس، همراه شد. او اعلام کرد که انگلیس کشور فلسطین را پیش از مجمع عمومی سازمان ملل به رسمیت خواهد شناخت، در صورتی که اسرائیل به شماری از شرایط، از جمله امضای آتشبس و تعهد روشن به مسیر تشکیل کشور فلسطین، عمل نکند. اینها شرایطی هستند که دولت اسرائیل با همه آنها مخالف است و آنها را اجرا نخواهد کرد. بنابراین، میتوان به رسمیت شناختن توسط انگلیس را قطعی دانست. این اولین غافلگیری بود، زیرا درست پس از سفر دونالد ترامپ به اسکاتلند و دیدارش با استارمر رخ داد. انگلیس، به عنوان قدرت قیم پیشین، همواره میان اتحاد و نزدیکی با آمریکا و نقش تاریخی اش در نوسان بوده است. اما استارمر از سوی بخشی از افکار عمومی و احزاب سیاسی و نمایندگان مجلس تحت فشار است. نامهای با امضای ۲۲۱ نماینده در همین راستا به او ارائه شده است. این اولین رویداد دوشنبه شب بود و دیروز، نخستوزیر کانادا نیز اعلام کرد که کانادا در ماه سپتامبر برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین به فرانسه خواهد پیوست. این به معنای پیوستن دو کشور دیگر از گروه G7 است. کانادا از نظر جغرافیایی به آمریکا نزدیک است. از قضا، شخص دونالد ترامپ بیدرنگ کانادا را تهدید کرد و گفت اگر فلسطین را به رسمیت بشناسد، امضای توافق تجاری دشوار خواهد شد. پس میبینیم که امانوئل مکرون توانسته است پویاییای به نفع این به رسمیت شناختن ایجاد کند.
وی افزود امانوئل مکرون در چالش یا قمار دیپلماتیک خود موفق نشده است، اما بیگمان در مسیر موفقیت قرار دارد. زیرا علاوه بر انگلیس، کانادا و فرانسه، به نظر میرسد بلژیک نیز تصمیم خود را گرفته و باید در سپتامبر به رسمیت شناختن فلسطین را اعلام کند. کشورهای دیگری نیز همچنان بسیار مردد هستند. به ویژه استرالیا، ژاپن، نیوزلند و پرتغال. به نظر میرسد مالت نیز به رسمیت خواهد شناخت. بنابراین، شاهد یک اثر دومینویی هستیم.
در ماه ژوئن، مکرون و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، قرار بود کنفرانس بزرگی را با موضوع دو کشور در نیویورک برگزار کنند که به دلیل جنگ بین ایران و اسرائیل به تعویق افتاد. آنچه در پشت پرده، با حوصله و به طور نامرئی انجام شد، این بود که در کنار این اقدام به رسمیت شناختن، دیپلماتهای فرانسوی برای ایجاد یک مسیر و ساختار برای پیشبینی این کشور فلسطین که امروز مجازی است، تلاش کردند. در عمل، این به رسمیت شناختن چیزی را تغییر نخواهد داد، اما به این معناست که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، تعهداتی را پذیرفته است، به ویژه در مورد غیرنظامی کردن کشور آینده فلسطین. این موضوع مهمی است، اما بیشتر نمادین است. همچنین تعهدات بسیار جالبی در مورد موضوعی داده شده که کمتر شناخته شده اما بسیار بحثبرانگیز بود و اسرائیل را بسیار نگران میکرد. برای نمونه، تشکیلات خودگردان به خانوادههای زندانیانی که به دلیل تیراندازی یا اقدامات علیه اشغالگری در اسرائیل بازداشت شده بودند، پول پرداخت میکرد. تحت فشار فرانسه و شماری از کشورهای دیگر، تشکیلات خودگردان در اول ژوئیه، همانطور که در مقالهای که امروز مینویسم شرح دادهام، تصمیم گرفت به این پرداختهای مالی پایان دهد. این نکته مهمی است. همچنین اصلاحاتی در برنامههای درسی مدارس فلسطینی انجام خواهد داد. همچنین تعهدی با همه کشورهای عربی، به ویژه با فشار امانوئل مکرون، برای حرکت به سمت عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل، به شرطی که اسرائیل کشور فلسطین را به رسمیت بشناسد، صورت گرفته است. البته تا آن نقطه راه درازی در پیش است. پس، همه این بسته مهم است و به متقاعد کردن کشورهایی که مردد هستند و از آنها صحبت کردیم، کمک میکند. تاکید بر این نکته ارزشمند است.
در میان این جزئیات که کمتر دیده شدهاند، اتفاق مهمی رخ داد. برای نمونه، دو کشور که حامیان سنتی حماس هستند، یعنی ترکیه و قطر، در چارچوب بیانیهای که در نیویورک توسط بسیاری از کشورها و فرانسه تهیه شد، از حماس خواستند که خلع سلاح شود و جنگافزارهای خود را تحویل دهد. میدانید که این یکی از خواستههای اصلی اسرائیل، آمریکا و همچنین بسیاری از کشورهای عربی و جامعه بینالمللی برای برقراری آتشبس در غزه است. نکته مهمی که باید بر آن تاکید کرد این است که جنبه به رسمیت شناختن وجود دارد که واکنش همه را، از راست و چپ، موافق و مخالف، برمیانگیزد و باعث واکنشهای بسیار شدیدی میشود. اما در پسزمینه، کاری در جهت ایجاد این کشور فلسطینی که امروز فقط مجازی است، در حال انجام است. باید اصلاحات انجام شود و انتخابات برگزار گردد. محمود عباس به این امر متعهد شده است. این موضوع مهمی است و همین باعث میشود کشورهای مردد با خود بگویند که بله، سرانجام اگر بیش از این منتظر بمانیم، دیگر چیزی برای به رسمیت شناختن باقی نخواهد ماند، زیرا اسرائیل احتمالا در غزه به کار تخریبی خود ادامه خواهد داد و در کرانه باختری نیز ممکن است سرزمینهای اشغالی را ضمیمه کند.
مالبرونو افزود باید اذعان کرد که فرانسه در اینجا نقشی را که به ویژه در سال ۲۰۰۳ در جنگ عراق داشت، بازیافته است. در ابتدای هفته شاهد سخنرانی ژان-نوئل بارو در سازمان ملل بودیم. بارو که متخصص منطقه نیست، سخنرانی خوبی را تقریبا بدون یادداشت و با نگاهی اندک به نوشتههایش ارائه داد. سخنرانی او سرشار از احساس و درک تاریخی بود و موضع سنتی فرانسه را که به ایجاد کشور فلسطین و همچنین به امنیت اسرائیل پایبند است، یادآوری کرد. بنابراین، ما شاهد بازگشت دیپلماسی یا دستکم ارادهای از سوی جامعه بینالمللی و شماری از کشورها هستیم، زیرا آمریکا و اسرائیل با همه اینها مخالفند.