چرا فرانسه میتواند کلید استراتژی اروپایی محافظهکاران آمریکایی باشد؟
محافظهکاران آمریکایی باید رهبری فرانسه را برای تقویت نقش جهانی اروپا و احیای اتحاد قوی با اروپا در اولویت قرار دهند.

رابطهی بین ایالات متحده و اروپا همواره پیچیده بوده است، بهویژه در میان محافل محافظهکار آمریکایی. در سالهای اخیر، محافظهکاران آمریکایی با وجود انتقاداتشان، اروپا را همچنان مهم میدانند. در میان کشورهای اروپایی، فرانسه بهعنوان کشوری با پتانسیل بالا برای بازتعریف نقش اروپا در صحنهی جهانی برجسته میشود. در مقالهی «چرا محافظهکاران آمریکایی باید عاشق فرانسه شوند» نوشته راس دوتت در نیویورک تایمز، او استدلال میکند که محافظهکاران آمریکایی باید رویکرد خود را نسبت به اروپا تغییر دهند و از رهبری فرانسه در زمینههای نظامی و سیاسی حمایت کنند. دوتت پیشنهاد میکند که فرانسه با توانایی نظامی، پایداری جمعیتی و استقلال در زمینهی تأمین انرژی، میتواند کلید تقویت محافظهکاری اروپایی و احیای اتحاد آمریکا و اروپا باشد.
در این مقاله، نویسنده به بررسی نگاه محافظهکاران آمریکایی به اروپا و بهویژه فرانسه میپردازد. در دیدگاه رایج میان جناح راست آمریکا، اروپا به دو شکل دیده میشود: از یک سو، دولتهای اروپایی متهم به ضعف و ناتوانی در مقابل چالشهای جهانی هستند و نیازمند تقویت نقش نظامی خود میباشند. از سوی دیگر، بسیاری از محافظهکاران آمریکایی، اروپا را بهعنوان قارهای رو به زوال و اسیر بروکراسیهای بیفایدهی اتحادیه اروپا میبینند.
در این چارچوب، جناحهای راستگرای اروپا که علیه اتحادیهی اروپا مبارزه میکنند، از حمایت محافظهکاران آمریکایی برخوردارند، اما نویسنده استدلال میکند که این حمایتها کافی نیست. تنها حمایت از پوپولیسم اروپایی نمیتواند به تقویت نقش اروپا در صحنهی جهانی کمک کند، بلکه آمریکا باید بهطور خاص به فرانسه توجه بیشتری کند و از برتری این کشور در اروپا حمایت نماید.
نویسنده به ایدهی شارل دوگل ارجاع میدهد که معتقد بود اروپا نباید بهطور کامل به آمریکا وابسته باشد. این وابستگی باعث تضعیف اروپا شده و ارزش اتحاد بین دو قاره را کاهش میدهد. از نظر نویسنده، فرانسه با داشتن ارتش قویتر در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی، سیاستهای مستقل در حوزهی انرژی، و نرخ زادوولد بالا، توانایی تبدیل شدن به رهبری مؤثر در اروپا را دارد. علاوه بر این، فرانسه به دلیل نداشتن بار سنگین گناههای تاریخی همچون آلمان و همچنین سیاست خارجی مستقلتر از بریتانیا، میتواند نقش کلیدی در بازسازی معنوی و سیاسی اروپا ایفا کند.
نویسنده در پایان به اهمیت تجدید نظر در اتحاد قدیمی بین آمریکا و فرانسه اشاره میکند و تأکید دارد که محافظهکاران آمریکایی باید به جای حمایت از نیروهای پوپولیستی، به دنبال رهبری قدرتمند در فرانسه باشند تا بتوانند از اروپا یک شریک قوی و خودمختار در دنیای جدید قرن بیست و یکم بسازند.