preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

پیروزی «ممدانی» در نیویورک و بازتاب آن در سیاست فرانسه

پیروزی زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک موجی از واکنش‌ها را در میان جریان‌های چپ فرانسه برانگیخته است. این موفقیت به‌ویژه از سوی نیروهای نزدیک به چپ رادیکال به عنوان تأییدی بر راهبرد «گسست از نظم مستقر» تلقی می‌شود. درحالی‌که جریان‌های مختلف چپ فرانسه هر یک تلاش می‌کنند خود را وارث طبیعی این پیروزی نشان دهند، پرسش اصلی این است که آیا شرایط سیاسی و اجتماعی فرانسه امکان تکرار چنین پدیده‌ای را فراهم می‌کند یا نه.

پیروزی زهران ممدانی، سیاستمدار مسلمان، مهاجرزاده و عضو شاخه مترقی حزب دموکرات آمریکا در انتخابات شهرداری نیویورک، فراتر از مرزهای ایالات متحده بازتاب یافته و اکنون به موضوعی الهام‌بخش در سیاست داخلی فرانسه بدل شده است. از «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» گرفته تا سبزها و سوسیالیست‌ها، همه در تلاش‌اند این رخداد را به سود روایت خود از آینده چپ تفسیر کنند. برای بخشی از چپ رادیکال فرانسه، موفقیت ممدانی تأیید تجربه‌ای است که در آن سیاست طبقاتی و عدالت اجتماعی به همراه مواضع صریح در قبال مسئله فلسطین توانست بر دستگاه سیاسی و رسانه‌ای مسلط غلبه کند.

رهبران جریان «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» این پیروزی را نمونه‌ای از کارآمدی گفتمان «چپ گسست‌گرا» دانسته‌اند که به جای سازش با مرکزگرایی لیبرال، بر بازسازی رابطه با طبقات فرودست تکیه دارد. در این نگاه، ممدانی نماد سیاستی است که از دل جنبش‌های اجتماعی، و نه سازوکارهای سنتی حزب‌محور، برمی‌خیزد. از همین منظر، چهره‌هایی مانند مانون اوبری و ماتیلد پانو تأکید می‌کنند که تنها سیاستی صریح و بی‌تعارف در قبال فقر، نژادپرستی و ستم جهانی می‌تواند در برابر رشد راست افراطی کارآمد باشد.

در مقابل، برخی دیگر از چهره‌های چپ میانه و اکولوژیست‌ها از جمله مارین تون‌دلیه تلاش کرده‌اند پیروزی ممدانی را نشانه‌ای از امکانی برای آشتی میان رادیکالیسم اجتماعی و مسئولیت‌پذیری دولتی جلوه دهند. آنان با اشاره به زمینه چندفرهنگی و سبزگرایانه ممدانی، او را الگویی برای بازسازی مشروعیت چپ در جهان پسالیبرال می‌دانند؛ چپی که نه می‌خواهد از ارزش‌های عدالت اجتماعی فاصله بگیرد و نه از مشارکت در قدرت کناره‌گیری کند.

در این میان، سوسیالیست‌های فرانسه نیز با تکیه بر مفاهیمی چون خدمات عمومی و برابری اجتماعی کوشیده‌اند خود را در امتداد سنت ممدانی معرفی کنند، هرچند با حفظ فاصله از رادیکالیسم انقلابی «تسلیم‌ناپذیرها». اولیویه فور، دبیر اول حزب سوسیالیست، از او به عنوان «سوسیالیستی به سبک آمریکایی» یاد کرده و تلویحاً بر تفاوت او با رهبران چپ تندرو فرانسه تأکید داشته است.

واکنش‌ها در فضای سیاسی فرانسه نشان می‌دهد که موفقیت یک چهره مترقی در آن‌سوی اقیانوس اطلس، به عرصه‌ای برای بازتعریف هویت و استراتژی چپ فرانسوی بدل شده است. برای رادیکال‌ها، این موفقیت مشروعیت نظری و نمادین می‌آورد؛ برای میانه‌روها، گواهی بر امکان اصلاح‌طلبی درون‌سیستمی است. با این حال، اختلاف‌نظر درباره راهبردهای انتخاباتی و نسبت با نظام حزبی همچنان پابرجاست. بخشی از چپ فرانسه با استناد به تجربه اولیه ممدانی در برگزاری «پریمایر مردمی» از آن به عنوان الگویی برای انتخاب نامزد واحد یاد می‌کند، در حالی که دیگران، از جمله رهبران «فرانسه تسلیم‌ناپذیر»، آن را نشانه ناکارآمدی سازوکارهای مشارکتی می‌دانند.

در نهایت، بازتاب پیروزی ممدانی در صحنه سیاسی فرانسه بیش از آن‌که صرفاً واکنشی به یک رویداد خارجی باشد، بازتابی از جست‌وجوی درونی چپ فرانسه برای معنا، جهت و راهبردی تازه در آستانه انتخابات ۲۰۲۷ است. این پیروزی نه لزوماً الگویی قابل تکرار، بلکه آینه‌ای است که تضادها و امیدهای چپ فرانسه را در برابر خود نمایان کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *