پاسخ امنیتی یا توجه به سلامت روان نوجوانان؟
حادثهی نانت نیاز به بازنگری در سیاستهای امنیتی مدارس و تمرکز بر بحران سلامت روان جوانان را برجسته کرده است.

حادثهی تلخ روز پنجشنبه ۲۴ آوریل در دبیرستان خصوصی «نتردام دو توتزِد» در نانت، که طی آن ژوستین پ، نوجوان ۱۶ ساله، یکی از همکلاسیهای خود را با چاقو به قتل رساند و سه نفر دیگر را زخمی کرد، بار دیگر بحث بر سر امنیت مدارس و سلامت روان نوجوانان را در فرانسه به راه انداخته است. در حالی که بخشی از طبقهی سیاسی بر ضرورت تشدید تدابیر امنیتی در مدارس تأکید دارد، بسیاری از کارشناسان آموزشی و متخصصان بر اهمیت توجه به ریشههای روانی چنین فجایعی تأکید میکنند.
بلافاصله پس از حادثه، برونو روتایو، وزیر کشور، از «وحشیانه شدن جامعه» سخن گفت و فرانسوا بایرو، نخستوزیر، خواستار ارائهی پیشنهادهایی برای تقویت امنیت مدارس ظرف چهار هفته شد. یکی از گزینههایی که مطرح شد، نصب گیتهای فلزیاب در ورودی مدارس بود؛ ایدهای که پس از حملهی مرگبار سال ۲۰۲۳ در آراس و قتل معلمی به نام دومینیک برنار نیز بر سر زبانها افتاده بود.
از آن زمان، اقداماتی چون نصب هشدارهای ضدنفوذ و عملیات تصادفی بازرسی کیفها در مدارس خاص آغاز شده است. طبق گزارشها، تاکنون حدود ۱۰۰۰ عملیات بازرسی انجام شده و نزدیک به ۱۰۰ سلاح سرد کشف شده است. همچنین، وزارت آموزش ملی تصمیم گرفته است دانشآموزانی را که سلاح حمل میکنند، به شورای انضباطی احضار و به دادستان معرفی کند.
با این حال، این تدابیر با چالشهای جدی مواجه است. کارکنان مدارس قانوناً اجازهی بازرسی کیف دانشآموزان را ندارند و نیاز به حضور پلیس یا ژاندارمری است؛ امری که حتی مقامات دولتی نیز به دشواری اجرایی آن اذعان دارند. همچنین، نصب گیتهای فلزیاب برای مدارس با هزاران دانشآموز، هم پرهزینه است و هم ناکارآمد، زیرا همهی انواع سلاحها را نمیتوان با این تجهیزات شناسایی کرد.
طبق گزارش روزنامهی لوموند، یوئانا داگورن، پژوهشگر دانشگاه بوردو، میگوید: «باور به این که خطر تنها از بیرون وارد مدرسه میشود، سادهانگارانه است. یک دانشآموز میتواند با هر وسیلهای – از وسایل کلاس هنر گرفته تا تجهیزات شیمی – مرتکب خشونت شود.» به عقیدهی او، پاسخ امنیتی تنها به صورت سطحی ماجرا را میبیند و دلایل عمیقتر را نادیده میگیرد. داگون بر اهمیت شناسایی زودهنگام نشانههای خطر در دانشآموزان تأکید میکند: «پیشگیری از بروز چنین فجایعی، نیازمند توجه به سلامت روان و نشانههای هشداردهنده است.»
برونو بوبکیویچ، دبیرکل اتحادیهی مدیران مدارس، نیز میگوید: «فکر این که بتوانیم همه چیز را کنترل کنیم، توهمی بیش نیست.» او، مانند دیگر اعضای جامعهی آموزشی، بیش از آنکه نگران نبود تدابیر امنیتی باشد، بر وضعیت روانی نوجوان قاتل تمرکز دارد؛ نوجوانی که دادستان نانت او را «تنها»، «شیفتهی هیتلر» و «متمایل به خودکشی» توصیف کرده است.
از سوی دیگر، شماری از مسئولان آموزشی و نمایندگان سیاسی چپ نیز معتقدند که این حادثه بیش از آنکه نشانهی یک بحران امنیتی باشد، بازتابی از بحران گستردهی سلامت روان در میان جوانان است؛ بحرانی که پس از همهگیری کووید-۱۹ تشدید شده است. ژان-لویی استالدر، رئیس فدراسیون اسپِلک (سندیکای مدارس خصوصی)، میگوید: «این تراژدی نه به مشکل مدرسه بلکه به بحران روانی در جامعه اشاره دارد.»
انجمن والدین دانشآموزان مدارس خصوصی نیز خواستار پرداختن به این مسئلهی بنیادین شده است. معلمان بارها بر ضرورت تقویت ساختارهای سلامت روان در مدارس تأکید کردهاند؛ ساختارهایی که پیش از این هم با کمبود شدید نیرو روبهرو بوده است. در مدارس خصوصی، مشکل شدیدتر است: پرسنل پزشکی و روانشناسی با بودجهی مدارس تأمین میشوند و کارمندان دولتی محسوب نمیشوند، امری که به نابرابری میان مدارس دامن میزند.
والری ژینه، دبیرکل اتحادیهی آموزش خصوصی FEP-CFDT، تأکید میکند که این نابرابری خطرناک است: «برخی مدارس به خوبی به نیروهای حمایت روانی دسترسی دارند، در حالی که دیگران از این امکانات محروماند.»
الیزابت بورن، وزیر آموزش، نیز روز جمعه اذعان کرد: «این تراژدی اهمیت سلامت روان جوانان را آشکار کرد. باید بدانیم چگونه میتوانیم دانشآموزان در معرض خطر را شناسایی، هدایت و حمایت کنیم.» وزارت آموزش هماکنون در حال آمادهسازی نشستی با محوریت سلامت مدرسه است که قرار است در اواسط ماه مه برگزار شود، گرچه برخی از اتحادیههای مدارس خصوصی از این که در تدارکات آن مشارکت داده نشدهاند، ابراز نارضایتی کردهاند.
به نظر میرسد که مقابلهی مؤثر با این گونه فجایع، بیش از هر چیز، مستلزم بازنگری در سیاستهای حمایتی از سلامت روان دانشآموزان باشد، نه صرفاً تشدید تدابیر امنیتی.