همایش «توسعه دیپلماسی فرهنگی ایران در کشورهای فرانسویزبان» در دانشگاه تهران برگزار شد

همایش «توسعه دیپلماسی فرهنگی ایران در کشورهای فرانسهزبان» بهعنوان نخستین نشست از سلسله نشستهای گروه فرانسه دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، روز دوم دیماه ۱۴۰۴ با حضور جمعی از اساتید، پژوهشگران و علاقهمندان این حوزه در تالار ملل دانشکده مطالعات جهان برگزار شد. این نشست به ابتکار دکتر زهرا داورپناه و با هدف بررسی تجربیات، چالشها و ارائه راهکارهای عملی در حوزه دیپلماسی فرهنگی ایران در کشورهای فرانسهزبان برنامهریزی شده بود.
در آغاز این همایش، دکتر هادی دولتآبادی، استاد دانشکده مطالعات جهان و میزبان برنامه، با اشاره به تاریخچه فرانسهزبانی، بر اهمیت دیپلماسی فرهنگی تأکید کرد. وی گفت: «فرانسهزبانی در تقابل با هژمونی فرهنگی و زبانی آمریکا شکل گرفت و پس از فرایند استعمارزدایی، در بسیاری از کشورها به ابزاری برای دفاع از هویت فرهنگی تبدیل شد.»

او با بیان اینکه کشورهای فرانسهزبان توانستهاند از زبان فرانسه بهعنوان ابزاری برای معرفی فرهنگ و هویت خود بهره بگیرند، افزود: «امروزه فرانسهزبانی در برابر گسترش زبان انگلیسی و سلطه فرهنگی آمریکا مطرح میشود و فرانسویها دفاع از زبان فرانسه را همراستا با حمایت از زبان فارسی و مفهوم چندفرهنگگرایی (Multiculturalisme) میدانند.»
دولتآبادی آینده فرانسهزبانی را در قاره آفریقا ارزیابی کرد و گفت: «زبان فرانسه که زمانی ابزاری استعماری محسوب میشد، امروز میتواند به بستری برای ارتباط میان فرهنگها و تقویت دیپلماسی فرهنگی تبدیل شود. ایران نیز با توجه به جمعیت قابل توجه فرانسهزبان در جهان، میتواند از این زبان بهعنوان ابزاری مؤثر در دیپلماسی فرهنگی خود بهره ببرد.»

در ادامه این همایش، دکتر علی بخشی به تشریح تجربیات و چالشهای خود بهعنوان دیپلمات فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قاره آفریقا پرداخت و یافتهها و مشاهدات میدانی خود را با حاضران در میان گذاشت.
دکتر بخشی پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد، فعالیت حرفهای خود را در حوزه آفریقا از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز کرد و در سال ۱۳۷۲ بهواسطه مطالعات تخصصی خود به وزارت امور خارجه پیوست. او در همان سال نخست بهعنوان کارشناس عازم کشور مالی شد و پس از آن در نیجر و سپس بهعنوان معاون سفیر در ساحل عاج فعالیت کرد. مأموریتهای بعدی وی شامل حضور در بورکینافاسو، بنین و در نهایت سفارت جمهوری اسلامی ایران در سنگال بود. وی پس از مدتی مسئولیت تاریخ شفاهی وزارت امور خارجه را بر عهده گرفت که حاصل آن تدوین کتابهای ارزشمندی در این حوزه بود. دکتر بخشی سپس بهعنوان سفیر ایران در کشورهای ماداگاسکار، موریس، سیشل و کومور (جزایر جنوبغربی آفریقا) خدمت کرد. او تنها دیپلمات ایرانی است که تمام دوره فعالیت حرفهای خود را به قاره آفریقا اختصاص داده است.

وی در ابتدای سخنان خود، برای آشنایی بیشتر حاضران، به معرفی کلی کشورهای آفریقایی و مناسبات آنها با ایران پرداخت و گفت: «بسیاری از مخاطبان، تصویر دقیقی از آفریقا و روابط ایران و این قاره ندارند.» به گفته او، در نگاه بخشی از مردم آفریقا، جهان تنها به سه نژاد عرب، چینی و سفیدپوست تقسیم میشود؛ هرچند در کشورهایی مانند ساحل عاج از واژه «عجم» نیز استفاده میشود.
دکتر بخشی با اشاره به ذهنیت مثبت آفریقاییان نسبت به ایران تأکید کرد: «ایران نه استعمارگر بوده و نه شریک استعمار. این در حالی است که در نگاه آفریقاییها، اعراب بهعنوان شرکای استعمار و اروپاییها بهعنوان ادامهدهندگان آن شناخته میشوند.» وی افزود که این ذهنیت، ظرفیت مهمی برای دیپلماسی فرهنگی ایران ایجاد کرده است.
او با رد نگاه کلیشهای به آفریقا گفت: «برخلاف تصور عمومی، آفریقا یک واحد همگن نیست و حتی دو کشور همسایه نیز ممکن است اشتراکات فرهنگی اندکی داشته باشند؛ بنابراین نمیتوان نسخهای واحد برای دیپلماسی فرهنگی در این قاره پیچید.» وی به تجربه خود در کومور اشاره کرد و توضیح داد که در این کشور، بیش از ۶۰ قبیله با زبانها و نژادهای مختلف زندگی میکنند که زبان مشترک آنها فرانسوی است.
دکتر بخشی در ادامه به معرفی برخی کشورها پرداخت. او کومور را سرزمینی صددرصد اسلامی با جمعیت سیاهپوست سواحلی دانست که با وجود سنیمذهب بودن، آیینهای مذهبی آن شباهتهای زیادی با تشیع و فرهنگ دینی ایران دارد. وی به وجود مسجد تاریخی «شیرازیها» در جزیره مایوت، ساختهشده در قرن شانزدهم میلادی، و حضور نسلهایی از ایرانیان مهاجر در این کشور اشاره کرد و گفت: «واژه شیرازی در کومور مفهومی مثبت و نماد طبقهای محترم و اصیل است، حتی اگر فرد محل دقیق شیراز را نشناسد.»
او درباره ماداگاسکار نیز توضیح داد که نژاد مردم این کشور به اندونزی و مالزی بازمیگردد و طبق پژوهشهای اخیر، کندهکاریهایی با قدمت ۵۰۰ سال و منتسب به آیین زرتشتی در جنوب این کشور کشف شده که موجب افزایش احترام به ایران شده است.
دکتر بخشی سپس به موریس پرداخت؛ کشوری که در ذهن بسیاری از ایرانیان با تبعید رضا شاه شناخته میشود. وی از نگارش کتابی درباره خلع رضا شاه، تبعید او به موریس و سپس انتقالش به آفریقای جنوبی سخن گفت؛ کتابی که بر اساس اسناد داخلی و منابع فرانسوی منطقه تدوین شده است. به گفته او، موریس کشوری با جمعیتی عمدتاً هندیتبار است و واژگان فارسی فراوانی در زبان روزمره مردم آن شنیده میشود. وی افزود: «حدود ۴۰ درصد واژگان مورد استفاده مسلمانان موریس ریشه فارسی دارد و حتی هنگام صحبت به زبان فرانسه، کلماتی مانند نان و خداوند به کار میبرند.»
او همچنین به حساسیت ایران نسبت به حضور پایگاه نظامی آمریکا در دیگو گارسیا اشاره کرد و آن را بخشی از چالشهای ژئوپلیتیکی منطقه دانست.
دکتر بخشی در بخش دیگری از سخنان خود به جمعیت گسترده مسلمانان در غرب آفریقا اشاره کرد و گفت: «کشورهایی مانند مالی، نیجر، بورکینافاسو، گینه و نیجریه دارای اکثریت یا جمعیت قابلتوجه مسلمان هستند.» وی توضیح داد که این مسلمانان عمدتاً صوفیمسلکاند و اگرچه فقه مالکی دارند، اما بسیاری از آیینها و باورهایشان به تشیع نزدیک است. به گفته او، نامگذاری فرزندان با اسامی اهل بیت، جایگاه ویژه خاندان پیامبر و آیینهای مذهبی مشابه با فرهنگ شیعی از جمله این شباهتهاست.
وی با اشاره به ظرفیتهای فرهنگی و مذهبی موجود افزود: «در ادبیات، افسانهها و تئاتر آفریقا ظرفیتهای گستردهای برای همکاریهای فرهنگی و پژوهشی وجود دارد. کار فرهنگی ایران در آفریقا حتی جلوتر از فعالیتهای سیاسی و اقتصادی است، اما هنوز از این ظرفیت بهطور کامل استفاده نشده است.»
دکتر بخشی در پایان ابراز امیدواری کرد که برگزاری چنین نشستهایی به تقویت ارتباط میان مراکز علمی و پژوهشی ایران و کشورهای آفریقایی منجر شود و گفت: «آینده جهان در آفریقا رقم خواهد خورد. تبادل استاد و دانشجو، فرصتهای مطالعاتی و توسعه گردشگری مذهبی میتواند نقش مهمی در تقویت دیپلماسی فرهنگی ایران ایفا کند.»

در ادامه این نشست، دکتر ایوبی با تکیه بر تجربیات گسترده و متنوع خود در حوزه فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی سخن گفت. عشق، شور و تعلق خاطر او به فرهنگ، هنر و ایران بهروشنی در کلامش نمایان بود.
او با اشاره به میراث عظیمی که گذشتگان برای ما بهجا گذاشتهاند، گفت: «پیشینیان ما گنجینههایی بیبدیل در سراسر جهان برایمان برجای گذاشتهاند که کار امروز ما را بسیار آسان کردهاند. اگر نتوانستهایم از این ثروت عظیم بهدرستی بهره ببریم، جای تأسف دارد.» به باور دکتر ایوبی، یکی از میانبرهای مؤثر برای عبور از شرایط دشوار اقتصادی، توسعه گردشگری است. وی توضیح داد: «وقتی گردشگران در سایت وزارت امور خارجه با هشدارهای قرمز و نارنجی مواجه میشوند، از سفر منصرف میشوند. اینها گردشگران تابآور نیستند؛ در حالی که گردشگران مذهبی، گردشگران تابآورند و میتوان از ظرفیت آنها بهره برد.»
دکتر ایوبی در بخش دیگری از سخنان خود به رویکرد فرانسویها در آموزش فرهنگی اشاره کرد و گفت: «فرانسویها معتقدند آموزش هنر و فرهنگ باید از کودکی آغاز شود تا فرد قدرت تشخیص موسیقی، نقاشی و هنر فاخر را پیدا کند.» او افزود: «به همین دلیل است که آنها از هر چیزی هنر میسازند؛ از سینما گرفته تا غذا و زبان. همه اینها ابزارهای دیپلماسی عمومی فرانسه هستند.»
وی با تأکید بر نقش نهادهای علمی گفت: «دانشکده مطالعات جهان تنها نهادی است که میتواند این مسائل را بهصورت دقیق و جزئی مورد کنکاش قرار دهد و سایر دستگاهها، از جمله وزارت امور خارجه، میتوانند از دانش تولیدشده در این مجموعه استفاده کنند.» به گفته او، دانش نظری پیشنیاز عمل مؤثر است و تجربه عملی زمانی ارزشمند میشود که بر بنیان نظری استوار باشد. دکتر ایوبی همچنین به کتاب خاطرات خود اشاره کرد و آن را منبعی قابل استفاده برای پژوهشگران دانست.
او با اشاره به اهمیت ثبت جهانی میراث فرهنگی گفت: «هر مکانی که ثبت جهانی میشود، آمار گردشگری آن تا ده برابر افزایش مییابد.» وی یکی از مهمترین گنجینههای ایران را مشاهیر، زبان و ادبیات فارسی دانست و افزود: «تاکنون حدود ۴۰ اثر ایران در یونسکو ثبت شده و ۵۴ اثر دیگر در نوبت ثبت قرار دارند. یونسکو برنامهای با عنوان لیست مشاهیر دارد که بر اساس آن، شخصیتهایی که سالگرد تولد یا درگذشتشان مضربی از ۵۰ باشد، قابلیت ثبت دارند؛ در حالی که قدمت مشاهیر ما به هزار سال میرسد.» او با اشارهای انتقادی افزود که برخی کشورها مانند کویت و امارات تلاش کردهاند این معیار از ۵۰ به ۲۵ تغییر کند تا امکان ثبت مشاهیر آنها نیز فراهم شود.
دکتر ایوبی با تأکید بر نقش زبان در دیپلماسی گفت: «انگیزه و رؤیا مهماند، اما بدون دانش زبانی قوی نمیتوان کار مؤثر انجام داد.» او با لحنی طنزآمیز افزود: «اگر زبان نبود، ما دیپلماسی خجولانه داشتیم؛ من به خدا هر جا بودم، سفیر فرانسه را خسته کردم!»
وی در ادامه از تجربه مدیریت خود در مؤسسه فرهنگی اکو سخن گفت و آن را دورهای پربار توصیف کرد: «از حمایت و مشاوره نهادها و چهرههای برجسته فرهنگی بهرهمند بودیم؛ از استاد فرشچیان و انجمن سینمای جوان گرفته تا نویسندگان، فیلمسازان و استادان برجستهای چون امیرخانی، میرکریمی، احمد جلیلی، مهدی محقق و محیط طباطبایی.»
دکتر ایوبی همچنین به تجربه برگزاری نمایشگاه «خط و زبان نیاکان» در تاجیکستان اشاره کرد و گفت: «این نمایشگاه با استقبال کمنظیری روبهرو شد؛ از پیر تا جوان، همه با نمونههایی از خط فارسی نزد ما میآمدند.» او نقل کرد که وزیر فرهنگ تاجیکستان در واکنش به این نمایشگاه گفته بود: «امروز رستاخیز حق زبان فارسی است. ما میخواستیم آموزش خط فارسی را در مدارس ابتدایی اجباری کنیم، اما بهدلیل فشارها و لابی روسیه جرئت این کار را نداشتیم؛ این نمایشگاه به ما جسارت داد.»
وی در پایان به تجربه برگزاری برنامههای فرهنگی در منطقه شش پاریس اشاره کرد و گفت: «از ظرفیتهای متنوعی مانند کلیساها، شهرداریها و سینماها برای برگزاری برنامههای فرهنگی استفاده کردم.» دکتر ایوبی سخنان خود را با این جمعبندی به پایان رساند که کار فرهنگی همراه با دانش زبانی، راهها را میگشاید و دیپلماسی را مؤثر میکند.
در ادامه برنامه، نشست پرسش و پاسخ برگزار شد و شرکتکنندگان به طرح دیدگاهها و پرسشهای خود پیرامون مباحث مطرحشده پرداختند. این بخش با استقبال قابل توجه حاضران همراه بود و فضایی پویا، علمی و تعاملی را در همایش رقم زد.
بخش عمدهای از پرسشها به نحوه فعالیت رسانهای در حوزه دیپلماسی فرهنگی ایران در آفریقا و نیز دلایل نبود همکاری پایدار و مستمر با کشورهای آفریقایی اختصاص داشت. در پاسخ، جناب سفیر با اشاره به محدودیتهای سیاسی موجود در ساختار وزارت امور خارجه و نیز چالشهای ناشی از تغییر رویکردها در دولتهای مختلف، به تشریح موانع پیشروی برنامهریزی بلندمدت در این حوزه پرداختند.
در پایان، همایش با جمعبندی مباحث ارائهشده و تقدیر از سخنرانان به کار خود پایان داد. به گفته دانشجویان حاضر، این نشست گامی مؤثر در جهت آشنایی عمیقتر آنان با واقعیتهای میدانی و تعامل مستقیم با کنشگران فعال در حوزه مطالعات منطقهای و دیپلماسی فرهنگی بود؛ تجربهای که میتواند به پیوند هرچه بیشتر آموزش دانشگاهی با عرصه عمل منجر شود.