preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

نقش مسئله فلسطین در شکل‌دهی فضای سیاسی فرانسه

مسئله فلسطین در فرانسه، از یک موضوع دوردست سیاست خارجی به یکی از عناصر پرتنش فضای داخلی این کشور بدل شده است. ترکیب جمعیتی خاص فرانسه، که میزبان بزرگ‌ترین جوامع یهودی و مسلمان اروپای غربی است، همراه با تحولات اخیر در غزه، زمینه‌ساز قطب‌بندی تازه‌ای میان نیروهای سیاسی و اجتماعی شده است. تصمیم دولت مکرون برای به‌رسمیت شناختن فلسطین، حضور پررنگ چهره‌هایی مانند ریما حسن در عرصه رسمی و گسترش جنبش‌های دانشگاهی حامی فلسطین، این موضوع را به ابزار بسیج انتخاباتی و نماد عدالت‌خواهی نزد اقشار حاشیه‌ای و مسلمان تبدیل کرده است. پیامد این روند نه‌تنها در سیاست خارجی، بلکه در آرایش انتخاباتی و منازعات هویتی فرانسه نیز به‌وضوح قابل مشاهده است.

در سال‌های اخیر، مسئله فلسطین از یک موضوع صرفاً خارجی به یکی از محورهای مهم و پرتنش سیاست داخلی فرانسه تبدیل شده است. ریشه این حساسیت را می‌توان در ترکیب جمعیتی خاص فرانسه و تاریخ پرتنش آن جست‌وجو کرد. این کشور میزبان بزرگ‌ترین جوامع یهودی و مسلمان در غرب اروپا است و میراث استعماری‌اش در شمال آفریقا، همراه با حافظه تاریخی نسبت به سال های جنگ جهانی دوم، سبب شده که نزاع اسرائیل و فلسطین بار احساسی و سیاسی سنگینی در فضای عمومی داشته باشد. برای بسیاری از اقشار، به‌ویژه در محله‌های مهاجرنشین، همبستگی با فلسطین امتداد طبیعی گفتمان ضد‌استعماری و عدالت‌خواهانه است.دولت فرانسه در سال ۲۰۲۵ موضعی کم‌سابقه اتخاذ کرد. امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه اعلام کرد کشورش در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سپتامبر، رسماً کشور فلسطین را به‌رسمیت خواهد شناخت. این تصمیم که فرانسه را در میان معدود کشورهای صنعتی با چنین موضعی قرار می‌دهد، در سطح نمادین اهمیت بالایی دارد، هرچند اثر عملی آن بر وضعیت میدانی در غزه محدود خواهد بود. با این حال، این اقدام بی‌تأثیر بر صحنه داخلی نبود و هم‌زمان شکاف‌ها و حساسیت‌ها را آشکارتر کرد.

از سوی دیگر، دولت در سال‌های اخیر با محدودکردن فعالیت برخی گروه‌های حامی فلسطین و حتی ممنوعیت تظاهرات مرتبط، انتقادات زیادی را برانگیخته است. فعالان می‌گویند این محدودیت‌ها انگیزه‌ای سیاسی دارد و دولت تلاش می‌کند صدای اعتراضی را که در دانشگاه‌ها، خیابان‌ها و شبکه‌های اجتماعی گسترده شده، کنترل کند. به‌ویژه در دانشگاه‌های فرانسه، نسلی تازه از فعالان فلسطین‌خواه پا گرفته که پیوند میان عدالت جهانی و مسائل داخلی فرانسه را برجسته می‌کند.

چهره‌هایی همچون ریما حسن، فعال فرانسوی–فلسطینی و نماینده پارلمان اروپا، به نماد این رویکرد تبدیل شده‌اند. حسن با صراحت از مفاهیمی چون «آپارتاید» و لزوم تشکیل یک دولت دوملیتی سخن می‌گوید و توانسته است صدای فلسطین را از حاشیه به مرکز مناظرات رسمی سیاسی بکشاند. حضور او در فهرست انتخاباتی جنبش «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» نشان داد این موضوع می‌تواند به ابزار بسیج انتخاباتی نیز بدل شود، به‌خصوص در میان رأی‌دهندگان مناطق محروم و حاشیه‌ای که نسبت به مسائل بین‌المللی هم‌دلانه واکنش نشان می‌دهند.

با این حال، تصمیم مکرون برای به‌رسمیت شناختن فلسطین و گسترش فضای حمایت عمومی از این موضوع، در جامعه فرانسه با واکنش یکسان همراه نبود. بخش‌هایی از جامعه یهودی این اقدام را نشانه‌ای از فاصله گرفتن دولت از امنیت اسرائیل تعبیر کردند و نسبت به تشدید تنش‌های اجتماعی هشدار دادند. هم‌زمان، گروه‌های مسلمان آن را پیروزی اخلاقی و سیاسی دانستند. این واکنش‌های متضاد نشان می‌دهد که مسئله فلسطین در فرانسه صرفاً یک پرونده سیاست خارجی نیست، بلکه نقطه تلاقی هویت‌ها، خاطرات جمعی و رقابت‌های حزبی است.

در سطح پارلمانی نیز، شکل‌گیری «گروه دوستی فرانسه–فلسطین» در مجمع ملی که ابتدا با مخالفت روبه‌رو شده بود، به نشانه‌ای از تغییر تدریجی در فضای رسمی سیاست‌گذاری بدل شد. این تغییرات، چه در سطح دولت و چه در نهادهای قانون‌گذاری، بیانگر آن است که مسئله فلسطین اکنون در مرکز برخی از مهم‌ترین تصمیمات و رقابت‌های سیاسی فرانسه قرار گرفته و می‌تواند بر آرایش نیروها در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۷ تأثیری تعیین‌کننده بگذارد.

تحولات سیاسی بین‌المللی به‌ویژه جنگ غزه، باعث شده تا گفتمان حامی فلسطین در میان جامعه مسلمانان و چپ‌گرایان فرانسه پویا شود. تحلیل خبرگزاری رویترز نشان می‌دهد که مواضع حامی فلسطین در بین رأی‌دهندگان مسلمان، حتی بخش‌هایی از آرای احزاب سنتی را به‌سوی فرانسه تسلیم ناپذیر سوق داده است. در نتیجه، این جنبش توانسته سرمایه اجتماعی مهمی را که پیش‌تر در دوره‌های انتخاباتی حضور نداشت ، به صحنه سیاست بیاورد.

بازتاب این موضوع در انتخابات و رویدادهای میدانی قابل مشاهده است. به‌طور مثال، مواضع رادیکال‌تر در مورد غزه سبب شده موجی از تظاهرات در سراسر کشور شکل بگیرد؛ همین موج باعث شد گروه‌های بزرگ اتحادیه‌های کارگری از Solidaires تا CFDT به اعتراض علیه خشونت و جنگ فراخوان دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *