preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

ناکامی مکرون در بازی دیپلماسی علیه ایران

ناکامی‌های دیپلماتیک فرانسه، تلاش‌های بی‌ثمر مکرون برای مهار ایران و پیروی کورکورانه از سیاست‌های آمریکا و اسرائیل را نشان می‌دهد.

امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، بار دیگر تلاش کرد با تکیه بر ادعای قدیمی پاریس مبنی بر «قدرت متعادل‌کننده» در بحران‌های جهانی، نقش یک میانجی دیپلماتیک را ایفا کند. اما در دنیایی که نه اروپا را جدی می‌گیرند و نه فرانسه را، این گونه تلاش‌ها بیشتر شبیه نمایش‌های بی‌ثمر هستند تا ابتکارات تأثیرگذار.

در نشست اخیر ناتو در لاهه (۲۴ و ۲۵ ژوئن)، انتظار می‌رفت مکرون با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، دیداری خصوصی داشته باشد تا درباره مسائل مهمی همچون ایران، غزه و اوکراین گفت‌وگو کند. اما این دیدار هرگز انجام نشد و مکرون با پذیرش این واقعیت گفت که اصلاً فرصتی برای گفت‌وگو با ترامپ پیدا نکرده است. این عدم ارتباط نماد فروپاشی «رابطه ویژه» ادعایی میان فرانسه و ایالات متحده است؛ رابطه‌ای که از ابتدا نیز بیشتر توهم بود تا واقعیت.

دونالد ترامپ در حاشیه نشست ناتو بار دیگر مکرون را تحقیر کرد و او را «مردی که همیشه اشتباه می‌کند» توصیف کرد. ترامپ در حالی که متحدان اروپایی را محتاج حمایت نظامی آمریکا معرفی می‌کرد، از اینکه توسط دبیرکل ناتو «پدر» خطاب شود، لذت می‌برد. این صحنه‌ها برای مکرون که سودای نقش‌آفرینی جهانی دارد، چیزی جز تحقیر آشکار نبود.

فرانسه در شرایطی تلاش می‌کند خود را میانجی مذاکرات هسته‌ای با ایران جا بزند که حتی از برنامه‌ریزی حملات نظامی اسرائیل و آمریکا علیه ایران در ۱۳ و ۲۲ ژوئن بی‌خبر بوده است. این حملات با نقض آشکار حقوق بین‌الملل انجام شد، اما نه تنها فرانسه اعتراضی نکرد، بلکه تلاش کرد تا نقش «عقلانیت» را بازی کند و ایران را به پای میز مذاکره بکشاند.

پیشنهاد مکرون برای مذاکره با ایران تحت چارچوب موسوم به «E3» (فرانسه، آلمان، بریتانیا) در عمل نادیده گرفته شد و واشنگتن ترجیح داد مستقیماً از طریق بمباران سایت‌های هسته‌ای ایران، پیام خود را ارسال کند. حتی زمانی که ترامپ احتمال مذاکرات مستقیم با ایران را در هفته پایانی ژوئن مطرح کرد، سخنانش چنان مبهم و تردیدآمیز بود که نشان می‌داد هیچ قصد جدی برای رسیدن به توافقی واقعی در کار نیست.

در مقابل، فرانسه سیاستی اتخاذ کرده که به وضوح بازتاب‌دهنده مواضع اسرائیل است: مخالفت مطلق با هرگونه غنی‌سازی اورانیوم در ایران، حتی با اهداف صلح‌آمیز، و افزودن مسئله موشکی به پرونده هسته‌ای. این سیاست نه تنها موجب تخریب فضای دیپلماتیک شده، بلکه نشان می‌دهد پاریس نقش «ابزار اسرائیل» را در این بحران ایفا می‌کند. همان‌طور که برخی تحلیل‌گران غربی نیز اذعان دارند، پافشاری فرانسه بر مواضع حداکثری باعث از بین رفتن هرگونه اعتماد از سوی ایران شده و مذاکرات را از مسیر اصلی خارج کرده است.

همزمان، مکرون مدعی است که به دنبال سه آتش‌بس در نقاط بحرانی جهان است: ایران و اسرائیل، نوار غزه، و اوکراین. اما کنفرانسی که قرار بود در ۱۳ ژوئن برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین و توقف قتل‌عام مردم غزه برگزار شود، بدون تعیین زمان جدید به تعویق افتاد. این شکست دیگر نشان می‌دهد که «ائتلاف داوطلبان» شامل فرانسه، آلمان، بریتانیا و لهستان، نه تنها موفق به تغییر تاریخ نشد، بلکه به نمادی از بی‌عملی و انفعال اروپا تبدیل شده است.

در حوزه اوکراین نیز فرانسه همچنان دنباله‌روی آمریکاست. علی‌رغم ادعای مکرون مبنی بر لزوم نقش مستقل اروپا، در عمل هیچ تصمیمی بدون تأیید واشنگتن اتخاذ نمی‌شود. این وضعیت به روشنی نشان می‌دهد که پاریس نه تنها در معادلات جهانی به حاشیه رانده شده، بلکه تلاش‌هایش برای ایفای نقش میانجی نیز بی‌ثمر باقی مانده است.

در نهایت، سیاست‌های فرانسه در قبال ایران به جای آنکه مسیری برای صلح و دیپلماسی باز کند، بیشتر در خدمت اهداف اسرائیل و آمریکا قرار گرفته است. نادیده گرفتن حقوق مشروع جمهوری اسلامی ایران در زمینه بهره‌برداری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای و تمرکز بر خواسته‌های نامشروع رژیم صهیونیستی، تنها موجب بی‌اعتمادی، تشدید تنش‌ها و شکست مذاکرات خواهد شد.

فرانسه دیگر آن قدرت دیپلماتیکی نیست که خود را بدان می‌بالد. آنچه امروز از پاریس دیده می‌شود، سایه‌ای است از گذشته، در حالی که ایران با حفظ عزت، بر حقوق خود ایستاده و حاضر نیست در برابر فشارها و تحقیرها تسلیم شود. مکرون می‌تواند به بازی‌های دیپلماتیک خود ادامه دهد، اما واقعیت منطقه و جهان دیگر تابع خواست‌های اروپا نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *