preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

مارین لوپن در مسیر ترامپ؟

مارین لوپن با اتخاذ رویکردی مشابه ترامپ، سیستم قضایی فرانسه را هدف گرفته؛ اما موفقیت این استراتژی هنوز نامشخص است.

مارین لوپن، رهبر راست افراطی فرانسه که سال‌ها کوشیده بود چهره‌ی حزب خود را معتدل‌تر جلوه دهد، این روزها با اتخاذ لحن و رویکردی خشمگینانه و الهام‌گرفته از دونالد ترامپ، بار دیگر وارد صحنه‌ی سیاسی فرانسه شده است. پس از آنکه دادگاهی در پاریس او را به جرم سوءاستفاده‌ی مالی از بودجه‌ی پارلمان اروپا محکوم و از نامزدی در انتخابات‌های عمومی محروم کرد، لوپن با ادبیاتی آشنا برای طرفداران ترامپ، از «شکار جادوگران»، «بمب هسته‌ای علیه مردم» و «استبداد قضایی» سخن گفت و مدعی شد که با طرفدارانش همچون «انسان‌های فرودست» رفتار می‌شود.

این تغییر لحن، چرخشی چشمگیر در استراتژی لوپن محسوب می‌شود. او که طی ۱۵ سال گذشته با دقت فراوان سعی داشت چهره‌ی رادیکال و جنجالی «جبهه‌ی ملی» را تعدیل کند و حزبش را با نام جدید «اجتماع ملی» به جریان اصلی سیاست فرانسه نزدیک‌تر کند، حالا با قرار گرفتن در موضع قربانی و حمله به «سیستم»، اصلاحات قبلی خود را موقتاً کنار گذاشته است.

اتهامات لوپن ریشه در تحقیقات ۹ ساله‌ای دارد که نشان داد او بودجه‌ای که برای فعالیت‌های نمایندگی در پارلمان اروپا تخصیص یافته بود را برای کمک مالی به حزب در آستانه‌ی ورشکستگی خود منتقل کرده است. دادگاه تأکید کرد که هیچ سیاستمداری فراتر از قانون نیست و باید پاسخگوی اعمال خود باشد. با این حال، لوپن ترجیح داده درباره‌ی جزئیات این اتهامات سکوت کند و به جای دفاع حقوقی، روایت خود را از «توطئه علیه مردم» ارائه کند.

سؤال کلیدی این است که آیا این استراتژی در فرانسه مؤثر خواهد بود؟ تجربه‌ی دونالد ترامپ نشان داد که حمله به نهادهای دموکراتیک می‌تواند باعث بسیج پایگاه اجتماعی خشمگین شود. ترامپ با ترویج نظریه‌های توطئه، توانست حمایت گسترده‌ای جلب کند و سال‌ها گفتمان سیاسی آمریکا را تحت تأثیر قرار دهد. لوپن نیز امیدوار است با الگوگیری از این روش، نه تنها هواداران سنتی خود را حفظ کند، بلکه رأی‌دهندگان خشمگین از نخبگان سیاسی را نیز جذب کند.

با این حال، زمینه‌های اجتماعی و سیاسی فرانسه با آمریکا تفاوت‌های مهمی دارد. در فرانسه، نسبت به آمریکا بی‌اعتمادی عمومی به سیستم قضایی کمتر است و حمله آشکار به نهادهای مستقل، به ویژه قوه قضاییه، می‌تواند برای یک سیاستمدار پرهزینه باشد. همچنین، خاطره‌ی جنگ جهانی دوم و حساسیت‌های تاریخی در رابطه با راست افراطی باعث شده که افکار عمومی فرانسه نسبت به شعارهای ضدسیستمی، به ویژه از سوی رهبران راست افراطی، محتاط‌تر باشد.

علاوه بر این، حمایت ترامپ از لوپن و دیگر رهبران راست افراطی اروپا ممکن است برای آنان بیش از آنکه سودمند باشد، آسیب‌زا باشد. اظهارات ترامپ در رابطه با ناتو، سیاست‌هایش درباره‌ی اوکراین و نزدیکی‌اش به ولادیمیر پوتین، بسیاری از رأی‌دهندگان اروپایی را نگران کرده است. در شرایطی که بحران اوکراین همچنان در مرکز توجه افکار عمومی قرار دارد، هرگونه همذات‌پنداری آشکار با ترامپ می‌تواند در فرانسه به کاهش اعتبار لوپن بینجامد.

از سوی دیگر، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، در ماه‌های اخیر بارها نسبت به ظهور آنچه « ارتجاع بین‌الملل» خوانده هشدار داده است؛ ائتلافی از رهبران راست افراطی که با شعارهای ضد مهاجرتی و ضد نهادهای دموکراتیک، نظم جهانی لیبرال را به چالش می‌کشند. در این چارچوب، مکرون سعی دارد لوپن و متحدانش را در چشم افکار عمومی بخشی از این جریان جهانی به زعم خود بی‌ثبات‌کننده معرفی کند.

در نهایت، موفقیت یا شکست استراتژی جدید لوپن بستگی زیادی به تحولات آتی خواهد داشت. اگر او بتواند خشم اجتماعی را در برابر نخبگان بسیج کند بدون آنکه اکثریت رأی‌دهندگان را بترساند، ممکن است از این شرایط سود ببرد. اما اگر افکار عمومی این حملات را تهدیدی علیه نهادهای دموکراتیک بداند، خطر انزوای سیاسی برای او بسیار جدی خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *