preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

فرانسه و به رسمیت شناختن فلسطین: گامی نمادین یا تحولی واقعی؟

فرانسه با حمایت عربستان به‌دنبال شناسایی فلسطین است، اما واقعیت میدانی و فشارهای اسرائیل مانع تحقق آن است.

در آستانه‌ی کنفرانس بین‌المللی سازمان ملل درباره‌ی صلح در فلسطین که از ۱۷ تا ۲۱ ژوئن به میزبانی پاریس و ریاض در نیویورک برگزار می‌شود، دولت فرانسه تلاش دارد بار دیگر امید به تحقق راه‌حل دو‌کشوری را احیا کند. هم‌زمان با آماده‌سازی مقدمات این رویداد، نامه‌ای از محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، روی میز امانوئل مکرون قرار گرفت که در آن وعده‌هایی در راستای صلح، اصلاحات داخلی و بازسازی مشروعیت فلسطینی داده شده است.

عباس در این نامه با لحنی کم‌سابقه، خواهان آزادی فوری گروگان‌ها توسط حماس شده و اعلام می‌کند که دولت فلسطینی آینده، نه‌تنها مسئولیت امنیت کامل سرزمین خود را برعهده خواهد داشت، بلکه قصد ندارد به یک «دولت نظامی» بدل شود. او همچنین تأکید کرده است که حماس نباید در ساختار حکومتی فلسطین نقشی ایفا کند و از آمادگی برای پذیرش نیروهای عربی یا بین‌المللی تحت نظارت شورای امنیت به منظور حفظ ثبات سخن گفته است.

مهم‌ترین بخش این نامه، وعده‌ی برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری و قانون‌گذاری در ظرف یک سال آینده است. امری که از سال ۲۰۰۶ تاکنون هیچ‌گاه تحقق نیافته و همواره با شک و تردید به آن نگریسته شده است. با این حال، الیزه این تعهدات را «بی‌سابقه» و «مشهود» خوانده و آن را نشانه‌ای از «اراده‌ی واقعی» برای حرکت به‌سوی راه‌حل دوکشوری تلقی کرده است. به‌زعم پاریس، این نامه می‌تواند نقطه‌ی آغازی باشد برای روندی که به رسمیت شناختن دولت فلسطین بینجامد.

با این حال، بسیاری از ناظران با دیده‌ی تردید به این نامه می‌نگرند. ناصر القدوه، وزیر خارجه‌ی پیشین فلسطین، طی سخنرانی‌ای در بنیاد ژان ژورس در پاریس گفت: «عباس قول‌هایی می‌دهد، اما به‌سختی می‌توان به آن اعتماد کرد.» از نگاه برخی تحلیل‌گران، این نامه بیش از آنکه نویدبخش تحول باشد، تلاشی است از سوی رهبری تضعیف‌شده‌ی تشکیلات خودگردان برای بازگشت به صحنه‌ی بین‌المللی و بازسازی جایگاه خود پس از سلطه‌ی حماس بر نوار غزه و عملیات طوفان‌الاقصی.

فرانسه در ماه‌های گذشته به‌طور فزاینده‌ای بر موضوع فلسطین متمرکز شده و حتی رئیس‌جمهور مکرون در بازگشت از سفر مصر در آوریل گذشته، صراحتاً اعلام کرد: «باید به‌سوی به رسمیت شناختن دولت فلسطین برویم و در ماه‌های آینده این گام را برخواهیم داشت.» او در ازای این اقدام، به‌دنبال حمایت کشورهای عربی برای به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی است. اما ادامه‌ی بمباران وحشیانه‌ی غزه توسط ارتش صهیونیستی، که بارها با محکومیت جهانی مواجه شده، این ابتکار را زیر سؤال برده و احتمال تحقق آن را کاهش داده است.

عربستان سعودی نیز اعلام کرده که بدون به‌رسمیت شناختن فلسطین از سوی اسرائیل، حاضر به عادی‌سازی روابط با تل‌آویو نیست. در این چارچوب، مشارکت محمد بن‌سلمان در کنفرانس نیویورک مشروط به به رسمیت شناختن فلسطین از سوی فرانسه شده است. اما پاریس همچنان در برابر فشارهای دیپلماتیک رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از این اقدام ایستادگی می‌کند و تلاش دارد حمایت کشورهایی چون بریتانیا، کانادا، ژاپن، استرالیا، نیوزیلند و برخی کشورهای اروپایی مانند بلژیک، پرتغال، دانمارک و لوکزامبورگ را نیز جلب کند.

اگر فرانسه نتواند این اجماع بین‌المللی را فراهم کند، گزینه‌ی دوم روی میز مکرون، پیشبرد یک فرمول «تدریجی» است: تعهد به به رسمیت شناختن فلسطین در ظرف یک‌سال، مشروط به اصلاحات در ساختار تشکیلات خودگردان و خلع‌سلاح حماس. این مسیر به‌نوعی ادامه سیاست‌های «واقع‌گرایانه» مکرون است که در ماه‌های اخیر کوشیده به‌سوی یک چارچوب اجرایی مشخص حرکت کند.

هدف اصلی کنفرانس نیویورک، در واقع، نه آغاز روندی بی‌پایان همچون گذشته، بلکه «اجرای نهایی» راه‌حل دوکشوری است. در این میان، پاریس چشم‌انتظار به سوی پایتخت‌های عربی است تا در نهایت بتواند قطعنامه‌ای ارائه دهد که هم به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی برخی کشورها را هدف گیرد و هم به رسمیت شناختن فلسطین را عملی سازد.

همچنین موضوع فلسطین به احتمال زیاد در دستور کار اجلاس سران گروه هفت در کانادا نیز قرار خواهد گرفت. مکرون امیدوار است در آنجا بتواند رهبران غربی، به‌ویژه دونالد ترامپ، را به اقداماتی عملی نظیر فشار برای آتش‌بس در غزه، پشتیبانی از اعزام نیروهای عربی به نوار غزه، یا حتی حمایت ضمنی از شناسایی فلسطین متقاعد کند.

در حالی‌که آوار فلسطینیان همچنان زیر آتش اسرائیل ادامه دارد و غزه به ویرانه‌ای تبدیل شده، هر گونه کنفرانس یا بیانیه بدون اقدام عملی، بیش از آنکه امیدبخش باشد، طعم تلخ تکرار وعده‌های بی‌ثمر را دارد. با این حال، اگر شناسایی دولت فلسطین توسط فرانسه همراه با فشار واقعی برای پایان دادن به اشغال و جنایات جنگی باشد، می‌تواند به نقطه عطفی در مسیر دیرپای استقلال فلسطین بدل شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *