preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

سناریوهای احتمالی پایان جنگ اوکراین

آینده‌ی اوکراین با توجه به سوابق تاریخی و احتمال سناریوهای مختلف سیاسی در این کشور بسیار پیچیده و تلخ خواهد بود.

جنگ در اوکراین که بیش از سه سال است به طول انجامیده، با تلاش‌های بین‌المللی برای دستیابی به راه‌حلی پایدار روبه‌روست. دونالد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده به دنبال پایان دادن به این بحران است. ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، پیشنهاد ایالات متحده برای آتش‌بس ۳۰ روزه‌ی بدون قید و شرط را پذیرفته است تا زمینه برای مذاکرات صلح فراهم شود، اما ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، تاکنون با آن موافقت نکرده است. گفت‌وگوها میان ایالات متحده و روسیه در خاورمیانه ادامه دارد. هم‌پیمانان اروپایی زلنسکی، از جمله فرانسه، که مصمم هستند جلوی تسلیم شدن کی‌یف را بگیرند، نقش مهمی در شکل‌دهی به نتیجه‌ی نهایی خواهند داشت. اما هنوز مشخص نیست که توافق میان روسیه و اوکراین چه شکلی به خود خواهد گرفت. نگاهی به سوابق کلیدی قرن بیستم نشان می‌دهد که چندین گزینه محتمل پیش رو است.

یکی از گزینه‌های محتمل، امکان حمله‌ی مجدد روسیه و ایجاد یک دولت دست‌نشانده در اوکراین تحت نفوذ مسکو است. چنین سناریویی می‌تواند به نوعی همزیستی خصمانه اما نسبتاً مسالمت‌آمیز منجر شود. این مدل شباهت زیادی به کشور‌های بالتیک در زمان جنگ جهانی دوم دارد. در سال ۱۹۳۹، اتحاد جماهیر شوروی به رغم توافقات اولیه با کشورهای بالتیک، آن‌ها را تحت اشغال خود درآورد و در سال ۱۹۴۰ این کشورها را به طور رسمی ضمیمه‌ی خاک خود کرد. بسیاری از نخبگان فکری و اداری این کشورها تبعید یا از بین برده شدند. امروز، مقامات کشورهای بالتیک تلاش ترامپ برای نزدیکی به پوتین را با پیمان نازی-شوروی مقایسه می‌کنند. از نظر آن‌ها اوکراین نیز ممکن است همان سرنوشت را تجربه کند و استقلال خود را از دست دهد.

سناریوی دیگر مشابه وضعیت فرانسه در سال ۱۹۴۰ است که با تسلیم شدن ارتش فرانسه و تشکیل دولت ویشی، عملاً زیر سلطه‌ی آلمان نازی درآمد. احتمال ایجاد یک دولت دست‌نشانده در اوکراین نیز وجود دارد، با این تفاوت که اوکراین تاکنون موفق شده است مقاومت کند و ارتش آن همچنان در حال جنگیدن با روسیه است. به همین دلیل، برخی تحلیل‌گران معتقدند که اوکراین هنوز جنگ را نباخته است و احتمال پیروزی همچنان وجود دارد.

یکی دیگر از الگوهای محتمل برای اوکراین، همانند فنلاند در سال ۱۹۳۹ است که با مقاومتی شدید موفق شد استقلال خود را حفظ کند، هرچند بخشی از سرزمین‌های خود را به اتحاد جماهیر شوروی واگذار کرد. فنلاند در طول جنگ سرد به شکلی از استقلال نسبی دست یافت که تحت تاثیر سیاست‌های شوروی قرار داشت، وضعیتی که به آن «فنلاندیزاسیون» می‌گویند. برخی تحلیل‌گران معتقدند که پوتین نیز به دنبال ایجاد چنین وضعیتی در اوکراین است.

همچنین می‌توان به مثال کره‌ی جنوبی اشاره کرد. جنگ کره در سال ۱۹۵۳ با یک آتش‌بس به پایان رسید که کشور را به دو بخش تقسیم کرد. اگرچه اوکراین با کره‌ی جنوبی تفاوت‌های زیادی دارد، اما امکان دستیابی به یک توافق مشابه نیز وجود دارد. با این حال، برخلاف کره، اوکراین فاقد تضمین‌های امنیتی مانند حضور نظامی ایالات متحده است، موضوعی که وضعیت این کشور را دشوارتر می‌کند.

در نهایت، سناریوی قبرس نیز قابل بررسی است. در سال ۱۹۷۴، ترکیه به بهانه‌ی حمایت از اقلیت ترک‌نشین، به قبرس حمله کرد و تا به امروز بخشی از این جزیره را اشغال کرده است. چنین سناریویی می‌تواند الگویی برای آینده اوکراین باشد، به ویژه اگر روسیه تصمیم بگیرد بخش‌های اشغالی اوکراین را همچنان تحت کنترل خود نگه دارد.

در مجموع، آینده‌ی اوکراین به شدت به شرایط بین‌المللی و تصمیمات قدرت‌های بزرگ بستگی دارد. این که آیا این کشور می‌تواند استقلال خود را حفظ کند یا به یک منطقه‌ی تحت نفوذ روسیه تبدیل شود، همچنان به عنوان یکی از بزرگترین معماهای سیاست بین‌الملل باقی می‌ماند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *