preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

رکورد جدید کودکان بی‌خانمان در فرانسه

افزایش کودکان بی‌خانمان در فرانسه به رکوردی بی‌سابقه رسیده است؛ بحرانی ناشی از فقر، مسکن، مهاجرت و بی‌عملی سیاسی.

در میانه‌ی تابستان ۲۰۲۴، آمار تکان‌دهنده‌ای از سوی یونیسف فرانسه و فدراسیون کنشگران همبستگی منتشر شد: در تاریخ ۱۸ اوت، بیش از ۲۱۵۹ کودک در فرانسه شب را بدون سرپناه گذراندند. این رقم نسبت به سال گذشته ۶ درصد و نسبت به سال ۲۰۲۰ بیش از ۱۳۰ درصد افزایش داشته است. وعده‌ی وزیر مسکن وقت در سال ۲۰۲۲ مبنی بر «عدم وجود کودک بی‌خانمان در فرانسه» امروز به واقعیتی تلخ بدل شده است.

نمونه‌های عینی، چهره‌ی انسانی این بحران را آشکار می‌سازد. طبق گزارشی که در لوموند منتشر گردیده است، «ویویان»، مادری ۲۳ ساله از گینه که پسر چهار ساله‌اش در مسیر مهاجرت در لیبی متولد شد، پس از رد درخواست پناهندگی و از دست دادن جایگاهش در یک مرکز اضطراری، شب‌ها را میان بیمارستان، ایستگاه قطار و خانه‌ی دوستان سر می‌کرد تا فرزندش بتواند سال تحصیلی را به پایان برساند. در پاریس، با وجود تماس‌های روزانه با شماره‌ی ۱۱۵، هیچ سرپناهی برایشان فراهم نشد و تنها با کمک انجمن مدنی «Utopia 56» توانستند شب‌ها را در ساختمانی موقت سپری کنند. نگرانی او امروز سلامت فرزند، ثبت‌نام مدرسه و یافتن سرپناهی پایدار است: «فقط عشقم را برای پسرم دارم، اما این کافی نیست.»

بر اساس گزارش تازه، ۵۰۳ کودک زیر سه سال در این آمار قرار دارند؛ رقمی که نسبت به سال ۲۰۲۲ نزدیک به ۴۰ درصد افزایش یافته است. این ارقام حتی شامل خانواده‌هایی نمی‌شود که به دلیل اشباع مداوم خط ۱۱۵، هرگز موفق به تماس نمی‌شوند یا امیدی به دریافت سرپناه ندارند. همچنین، کودکان مهاجر بدون همراه نیز از این آمار بیرون مانده‌اند؛ گروهی که تنها در مارس ۲۰۲۴ بیش از ۱۰۶۷ نفرشان شناسایی شدند.

آدلین ئازان، رئیس یونیسف فرانسه، با خشم می‌گوید: «این ارقام فاجعه‌بارند. مردم نمی‌توانند باور کنند در کشوری ثروتمند مانند فرانسه کودکانی در خیابان زندگی کنند. اما حقیقت این است که هر روز بر شمارشان افزوده می‌شود و حتی در سال جاری دست‌کم ۳۱ کودک جان خود را از دست داده‌اند. ما نیازمند یک شوک سیاسی هستیم.»

دلایل این وضعیت ترکیبی است از بحران مسکن، کاهش ساخت و توزیع خانه‌های اجتماعی، رشد تورم و فقر، افزایش اخراج‌های مسکونی که با قانون کاسباریان ـ برژه ۲۰۲۳ تسهیل شد، و نیز دشواری در تمدید یا دریافت مجوز اقامت. در حالی‌که تعداد مکان‌های اضطراری در سطح ۲۰۳ هزار ثابت مانده است، این سیستم دیگر پاسخگوی حجم تقاضا نیست. در نتیجه، دولت برخلاف قانون «اقدام اجتماعی و خانواده‌ها» عمل می‌کند که الزام به اسکان فوری و بی‌قید و شرط افراد در وضعیت اضطرار دارد.

روایت خانواده‌ها نشان می‌دهد که چگونه این سیاست‌ها بر زندگی کودکان تأثیر مستقیم دارد. زوجی مهاجر، در طول بارداری و پس از تولد نوزادشان، در ۴۹ هتل مختلف جابه‌جا شدند و در نهایت تنها به دلیل بستری شدن کودک توانستند چند شب اضافه در هتل بمانند. «ابراهیم» و «ساران» با دو پسر خردسال، یکی از آنها مبتلا به مشکل مغزی، پس از ماه‌ها تماس مداوم با ۱۱۵ تنها یک بار به مدت پانزده روز اسکان داده شدند. آنان شب‌ها روی صندلی اتوبوس‌های شبانه یا کارتن‌های خیابانی می‌خوابیدند و بارها قربانی سرقت و خشونت شدند. ابراهیم با خشم می‌گوید: «فرزندانم در فرانسه به دنیا آمده‌اند، آیا شایسته چنین زندگی‌اند؟ برابری و برادری کجاست؟»

این وضعیت نه تنها جسم کودکان را تهدید می‌کند، بلکه روان و آینده‌ی آنان را نیز تحت فشار قرار می‌دهد. اورلی ال ئاساک-مارزوراتی، مدیر مرکز اقدام اجتماعی پروتستان در پاریس، معتقد است: «کودکان بی‌خانمان کودکی‌شان را از دست می‌دهند. آنها باید مترجم خانواده باشند، مسئولیت‌های بزرگسالانه بپذیرند و در مدرسه نیز بار سنگینی تحمل کنند. بی‌خانمانی به نوعی ناتوانی اجتماعی بدل می‌شود؛ از نبود جای آرام برای درس‌خواندن تا پنهان‌کردن شرایطشان از ترس تمسخر همکلاسی‌ها.»

اوضاع در سرزمین‌های فرادریایی فرانسه حتی وخیم‌تر است. در مایوت و لا رئونیون، به‌ویژه پس از طوفان «چیدو» در سال ۲۰۲۴، قانونی جدید به دولت اجازه داده است ساکنانی را که خانه‌های غیررسمی‌شان تخریب می‌شود، بی‌سرپناه بگذارد. در کلان‌شهرها نیز بحران به شهرهای کوچک و متوسط سرایت کرده است. در شهر تور، «الکساندرا» با دو فرزندش تنها سه شب از ۱۱۵ اسکان گرفت و سپس به کمک جمعی از معلمان و والدین توانست سیزده شب در هتل بماند. او می‌گوید: «فرزندانم وحشت دارند دوباره در خیابان بخوابند.» با این حال، این جمع مردمی به دلیل کمبود منابع مجبور شد چند خانواده‌ی دیگر را بی‌پناه رها کند.

ناتالی لاتور، مدیرکل فدراسیون کنشگران همبستگی، تأکید می‌کند: «تشکیل کمیسیون‌های هماهنگی میان نهادها مفید است، اما بدون منابع مالی و اراده‌ی سیاسی هیچ تحولی رخ نخواهد داد. دولت نمی‌تواند فقط به آمار بی‌سابقه‌ی ظرفیت‌ها اشاره کند؛ واقعیت این است که این ظرفیت‌ها پاسخگوی نیاز جامعه نیست.»

بحران کنونی، زنگ خطری جدی برای سیاست اجتماعی فرانسه است. کشوری که همواره بر اصول جمهوری‌خواهی چون آزادی، برابری و برادری تأکید داشته، امروز با پدیده‌ای روبه‌روست که مستقیماً این ارزش‌ها را به چالش می‌کشد: کودکانی که شب را در خیابان‌های تاریک می‌گذرانند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *