رقابت هستهای در خاورمیانه؛ تهدید رژیم صهیونیستی و حق ایران برای دفاع
سکوت جهانی در برابر سلاحهای هستهای رژیم صهیونیستی، تهدیدی برای امنیت منطقه و نظام بینالمللی منع اشاعه است.

در سایه درگیریهای جاری در منطقه، مسئلهای نادیده گرفته شده اما بسیار اساسی بار دیگر خود را نمایان کرده است: خطر اشاعه سلاحهای هستهای. بیست و یک کشور عربی و اسلامی، از جمله عربستان سعودی، قطر، مصر، ترکیه و حتی پاکستان (که خود دارای سلاح هستهای است)، طی بیانیهای خواستار ایجاد منطقهای عاری از سلاحهای کشتار جمعی در خاورمیانه شدهاند؛ منطقهای که اسرائیل نیز بدون استثنا باید مشمول آن شود.
این درخواست در حالی مطرح میشود که رژیم صهیونیستی، علیرغم برخورداری از زرادخانه هستهای، عضو معاهده منع اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) نیست و بهرغم افشاگریهای متعدد، همچنان با سیاست «ابهام راهبردی» از پاسخگویی طفره میرود. برنامه هستهای نظامی این رژیم که از دهه ۶۰ میلادی آغاز شد و با گزارشهای رسمی و شهادتهایی چون افشاگری مردخای وانونو (کارمند پیشین تاسیسات هستهای دیمونا) مورد تأیید قرار گرفته، بار دیگر به کانون توجه بازگشته است.
اما این سکوت و حمایت کورکورانه غرب از زرادخانه هستهای اسرائیل در تضاد کامل با رویکردهای سختگیرانه نسبت به برنامه صلحآمیز هستهای ایران قرار دارد. ایالات متحده و متحدانش، به بهانههای واهی، همواره به ایران فشار آوردهاند؛ در حالی که اصلیترین تهدید هستهای خاورمیانه، خود اسرائیل است.
در شرایطی که رژیم صهیونیستی از سال گذشته با حملاتی که هدف آنها به ادعای تلآویو «نابودی ظرفیت هستهای و موشکی ایران» عنوان شده، به خاک ایران تجاوز کرده است، سکوت نهادهای بینالمللی و قدرتهای غربی بار دیگر معیارهای دوگانه را آشکار میسازد. این تجاوزات نه تنها نقض آشکار منشور سازمان ملل و اصل عدم مداخله هستند، بلکه میتوانند پیامدهای وخیمی برای رژیم جهانی منع اشاعه داشته باشد.
محمد البرادعی، رئیس پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در واکنشی هشدارآمیز اعلام کرد که تکیه بر زور به جای دیپلماسی، میتواند معاهده منع اشاعه را نابود کند و کشورهای بیشتری را به سوی ساخت سلاح هستهای سوق دهد. او تأکید کرد که اقدامهای تجاوزکارانه اسرائیل، این پیام را به کشورهای دیگر منتقل میکند که تنها راه تضمین امنیت، داشتن سلاح هستهای است.
در واقع، تجربه تلخ اوکراین – که در سال ۱۹۹۴ در قالب تفاهمنامه بوداپست در مورد تضمینهای امنیتی از زرادخانه هستهای خود صرفنظر کرد – اکنون به الگویی معکوس تبدیل شده است. بسیاری از کشورها، از جمله کره جنوبی، ژاپن، عربستان سعودی و ترکیه، اکنون به صراحت درباره امکان دستیابی به سلاح هستهای سخن میگویند. در کره جنوبی، این موضوع دیگر یک تابو نیست و به یک بحث جدی سیاسی تبدیل شده است.
در این میان، تنزل نقش ایالات متحده به عنوان «پلیس جهانی» و احساس خستگی از هزینههای بینتیجه، موجب شده تا بسیاری از کشورهای منطقه به دنبال راههای مستقل برای تضمین امنیت خود باشند. در این فضا، حفظ توازن قدرت بدون توجه به خواست قدرتهای جهانی، به ضرورتی برای کشورهایی چون ایران بدل شده است.
ایهود باراک، نخستوزیر پیشین اسرائیل، در مقالهای در روزنامه هاآرتص اذعان کرده است که تنها راه واقعی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، تغییر رژیم در تهران است؛ سناریویی که حتی برای ایالات متحده نیز بسیار پرهزینه و پرخطر است. او هشدار میدهد که ادامه تجاوزات اسرائیل میتواند ایران را به تصمیمی استراتژیک برای غنیسازی اورانیوم با درجه تسلیحاتی سوق دهد، بهویژه در شرایطی که یک رژیم هستهای متجاوز و غیرعضو NPT، به شکل بیسابقهای تهدیدی حیاتی برای ایران ایجاد کرده است.
این در حالی است که ایران، برخلاف اسرائیل، همواره عضویت در NPT را حفظ کرده، بازرسیهای گسترده آژانس را پذیرفته و بارها بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود تأکید کرده است. با این وجود، رفتارهای تهاجمی رژیم صهیونیستی و سکوت غرب، ممکن است زمینهساز تجدید نظر ایران در این سیاست صلحآمیز شود.
در نهایت، بیپاسخماندن تجاوزات اسرائیل و حمایت بیقید و شرط آمریکا و برخی کشورهای غربی از این رژیم، نه تنها موجب بیاعتباری سازوکارهای بینالمللی خواهد شد، بلکه میتواند زمینهساز آغاز مسابقهای خطرناک در منطقه برای دستیابی به سلاح هستهای شود؛ مسابقهای که پیامدهای آن، دامنگیر همه خواهد بود.