رسوایی بزرگ در بیمارستانهای فرانسه: جنایات بیسابقهی یک پزشک کودکآزار
بزرگترین پروندهی کودکآزاری تاریخ فرانسه؛ پزشک متجاوز به ۲۹۹ کودک به ۲۰ سال زندان و محرومیت دائمی محکوم شد.

در یکی از تکاندهندهترین پروندههای تجاوز جنسی در تاریخ فرانسه، ژوئل لو اسکوارنک، جراح سابق فرانسوی، به ۲۰ سال زندان محکوم شد؛ حکمی که بیشینهی مجازات ممکن در نظام قضایی فرانسه است. او به آزار جنسی ۲۹۹ کودک و نوجوان در فاصلهی سالهای ۱۹۸۹ تا ۲۰۱۴ اعتراف کرد. قربانیان، اغلب بیماران خردسال بیدفاعی بودند که در شرایط بیهوشی یا ضعف جسمی، قربانی خشونتهای جنسی این پزشک بیمار قرار گرفتند.
قاضی پرونده، «اُد بورِسی»، در جلسهی دادگاه در شهر وان، در استان برتانی، با لحنی جدی تأکید کرد که این یک «شکار سیستماتیک» علیه آسیبپذیرترین قشر جامعه بوده است. او همچنین حکم کرد که لو اسکوارنک دیگر هرگز اجازهی طبابت یا تماس با کودکان را نخواهد داشت و تنها پس از گذراندن دو سوم محکومیتش میتواند درخواست آزادی مشروط دهد.
اما رسوایی اصلی، نه فقط در اعمال جنایتکارانهی این پزشک، بلکه در ساختارهای قانونی و اداری فرانسه نهفته است که هشدارهای آشکار دربارهی این مجرم را نادیده گرفتند. لو اسکوارنک در سال ۲۰۰۵ به جرم دانلود تصاویر کودکآزاری محکوم شده بود، اما فقط به چهار ماه حبس تعلیقی محکوم شد و همچنان اجازه داشت بدون نظارت با کودکان کار کند. این بیتوجهی نهادها، بستری فراهم کرد برای ادامهی جنایات وی تا سال ۲۰۱۷ که سرانجام با گزارش خانوادهای دربارهی مزاحمت برای یک کودک ۶ ساله در همسایگی، لو اسکوارنک دستگیر شد.
در جریان بازرسی از منزل او، پلیس با گنجینهای از شواهد جنایت روبهرو شد: دهها هارد دیسک پر از تصاویر سوءاستفاده جنسی، دفترچه خاطراتی با جزئیات تجاوزها، و فایلهایی حاوی نام، سن، نشانی و جزئیات تعرض به صدها کودک. در آغاز محاکمه، متهم برخی اتهامات را رد کرد و بخشی از یادداشتهایش را به «فانتزی ذهنی» نسبت داد. اما در ادامه اعتراف کرد که تمام آنچه نوشته بوده حقیقت داشته، حتی ممکن است بیش از آنچه یادداشت کرده، مرتکب جنایت شده باشد.
او با لحنی سرد و بیروح گفت: «بیش از ۳۰ سال بدون عذاب وجدان، با هدف انجام بیشترین میزان تعرض جنسی ممکن، فعالیت میکردم.»
این اعتراف فضای دادگاه را تغییر داد. توجهها از متهم به سمت قربانیان چرخید؛ کودکانی که حالا بزرگسال شده بودند و بسیاری از آنان تا قبل از تماس پلیس، هیچ اطلاعی از آنچه بر آنها گذشته نداشتند. برخی، پس از اطلاع از این جنایات، دچار فروپاشی روانی و به افسردگی مبتلا شدند، زندگی زناشوییشان از هم پاشید، و حتی دو نفر از قربانیان خودکشی کردند.
یک قربانی که اکنون در بیمارستان روانی بستری است، در نامهای به دادگاه نوشت: «من حتی نمیتوانم با این واقعیت کنار بیایم که قربانی بودم. آمدن به اینجا یعنی پذیرفتن واقعیتی که نابودکننده است.»
اغلب قربانیان، حاضر به افشای هویت خود نشدند و بسیاری ترجیح دادند از پشت درهای بسته یا توسط وکلای خود در دادگاه حضور یابند. حتی برخی از آنان سگهای پشتیبان همراه خود داشتند تا تحمل فضای دادگاه برایشان ممکن شود.
با ادامهی جلسات دادگاه، برخی از کسانی که ابتدا حاضر به شرکت نبودند، به جمع قربانیان پیوستند و چیزی شبیه به «خانوادهای در مبارزه» شکل گرفت. آنها نهتنها خواستار مجازات مجرم بودند، بلکه خواهان پاسخگویی مسئولان سیاسی و نظام سلامت فرانسه شدند که در طول دههها، شرایط را برای ادامهی این جنایات مهیا کردند.
یکی از قربانیان گفت: «آگاهی از این تجاوز، بسیاری از مشکلات زندگیام را توضیح داد؛ اینکه چرا همیشه احساس تفاوت داشتم، چرا در کودکی فرار کردم، چرا در مدرسه مورد تمسخر بودم، چرا لکنت زبان داشتم.»
بسیاری دیگر نیز اعتماد خود را به پزشکان از دست دادهاند. یکی از قربانیان از بیهوشی برای عمل جراحی روی پایش امتناع کرده است. خانوادهها نیز در این میان آسیب دیدند. یکی از پدران گفت: «همسرم، پس از آگاهی از آنچه بر پسرمان گذشته بود، دیگر نتوانست تحمل کند و از غم جان باخت.»
با این حال، با وجود گستردگی بیسابقهی جنایات، حکم ۲۰ سال زندان برای برخی قربانیان ناامیدکننده بود. یکی از آنان گفت: «چه پیامی دارد وقتی تجاوز به یک، ده یا حتی ۳۰۰ کودک منجر به حداکثر ۲۰ سال زندان میشود؟»
در نهایت، قاضی اعلام کرد که لو اسکوارنک از سال ۲۰۱۷ تحت درمان روانی قرار دارد و به درک آثار جنایاتش رسیده است. اما در دادگاه، پاسخهای مکانیکی و بیاحساس او نسبت به هر پرونده، اعتماد قربانیان را جلب نکرد. بسیاری گفتند که عذرخواهی او صادقانه نبود، زیرا حتی قربانیان را به یاد نمیآورد.
یکی از قربانیان که روبهروی متهم ایستاده بود، گفت: «شما زندگی من را نابود کردید. چطور باید باور کنیم از کاری که حتی به خاطر ندارید، پشیمان هستید؟»