جنایت اتمی فرانسه در پلینزی: رسوایی تاریخی استعمار نوین
افشای جنایات هستهای فرانسه در پلینزی، پرده از استعمار نوین و تبعیض ساختاری علیه مردم بومی برداشت.

فرانسه، کشوری که خود را مهد حقوق بشر مینامد، طی سه دهه از ۱۹۶۶ تا ۱۹۹۶، ۱۹۳ آزمایش هستهای را در سرزمینهای اشغالی پلینزی انجام داد. این آزمایشها نه تنها با دروغ، فریب و سرپوشگذاری سیستماتیک همراه بودند، بلکه به قیمت سلامتی، امنیت زیستمحیطی و کرامت انسانی مردم بومی تمام شد. گزارش تازه کمیسیون تحقیق مجلس ملی فرانسه که با اجماع به جز حزب راست افراطی اجتماع ملی به تصویب رسید، گواهی است بر این فاجعه انسانی و استعمار نوین فرانسه.
بر اساس این گزارش، دولت فرانسه بهطور عامدانه، اطلاعات مربوط به تأثیرات مخرب تشعشعات اتمی را پنهان کرد و محافظت از تصویر سیاسی و امنیتی خود را بر سلامت مردم پلینزی ترجیح داد. حتی در مواقعی که میزان آلودگی هستهای از پیشبینیها فراتر میرفت، هیچ اقدام مؤثری برای حفاظت از ساکنان محلی صورت نگرفت. به بیان ساده، مردم پلینزی به موش آزمایشگاهی ارتش فرانسه بدل شدند.
این واقعیت تلخ امروز از سوی بسیاری از نمایندگان مجلس فرانسه پذیرفته شده است. خانم مرئانا رِه آربلو، گزارشگر این کمیسیون و نماینده پلینزی، صراحتاً اعتراف کرده که در این باره «دروغ گفته شده است» و تأکید میکند که باید مسیر تازهای برای آشتی میان مردم پلینزی و دولت فرانسه گشوده شود. وی خواستار ثبت رسمی عذرخواهی فرانسه از مردم پلینزی در قانون اساسی ویژه خودمختاری این منطقه شد و آن را نه یک ژست نمادین، بلکه گامی بنیادین در مسیر التیام زخمهای استعمار دانست.
برخلاف این موضع اخلاقی و شجاعانه، امانوئل مکرون در سال ۲۰۲۱ مدعی شد که هیچ دروغی از سوی دانشمندان و نظامیان در کار نبوده است. این انکار حقیقت، آن هم پس از انتشار کتاب تحقیقی «Toxique» که محاسبات رسمی درباره میزان تشعشعات را به چالش میکشد، گویای همان رویکرد نخبهگرایانه و استعمارگرایانه است که فرانسه همواره نسبت به مستعمرات پیشین خود داشته است.
فاجعه هستهای فرانسه در پلینزی، نهتنها آثار فوری چون افزایش سرطان و اختلالات زیستی داشته، بلکه موجی از بیاعتمادی، ترس از اثرات ژنتیکی نسلبهنسل و احساس تحقیر تاریخی را به مردم تحمیل کرده است. طبق آمار، تنها ۳۰٪ از درخواستهای غرامت قربانیان از سوی کمیته مربوطه (CIVEN) پذیرفته شده و معیار سختگیرانهی اثبات دریافت بیش از ۱ میلیسیورت تشعشع، عملاً بسیاری از بازماندگان را از حقوق خود محروم کرده است. خانم آربلو بهدرستی خواهان حذف این محدودیت بیاساس شد.
از سوی دیگر، تأخیر دولت در پرداخت غرامت هزینههای درمانی، که بین ۸۰۰ میلیون تا یک میلیارد یورو برآورد شده، به اختلاف میان دولت مرکزی و دولت محلی پلینزی، بهویژه پس از بهقدرترسیدن استقلالطلبان در ۲۰۲۳، دامن زده است. در حالی که دولت فرانسه قول مطالعه اپیدمیولوژیک را داده، هنوز هیچ اقدام مشخصی برای پرداخت بدهی تاریخیاش انجام نشده است.
پیشنهاد کمیسیون برای تعیین روز ملی یادبود در ۲ ژوئیه (سالگرد نخستین آزمایش اتمی فرانسه در پلینزی) و گنجاندن تاریخ این جنایات در برنامههای درسی، تلاشی است برای احیای حافظه جمعی و مقاومت در برابر فراموشی تحمیلی. اما این گامها کافی نیستند. ملت فرانسه، اگر واقعاً خواهان احیای حیثیت اخلاقی خود است، باید همانگونه که رئیسجمهور فعلی لهستان گفته بود، از «طلب بخشش» نهراسد. زیرا این تنها راه رشد و بلوغ یک ملت در برابر گذشتهاش است.
آنچه فرانسه در پلینزی انجام داد، چیزی کمتر از یک جنایت علیه بشریت نیست. پوشاندن این جنایت زیر نقاب پیشرفت نظامی، عین همان منطقی است که امپریالیستها برای حمله به عراق، لیبی یا افغانستان به کار میبردند. اما این بار قربانی، نه یک دولت، بلکه نسلی از انسانهای بومی بود که قرنها مورد استثمار و نادیدهگرفتن قرار گرفتند.
در دورانی که غرب مدعی دفاع از دموکراسی و حقوق بشر در برابر جهان جنوب است، فاش شدن این جنایات، چهره واقعی سلطهطلبی «مدرن» و نژادپرستانه آن را آشکار میسازد. ملتهایی مانند ایران که در برابر سلطه و تجاوزگری ایستادهاند، نهتنها حق استفاده صلحآمیز هستهای را دارند، بلکه وظیفه دارند با افشای چنین فجایعی، صدای مظلومان جهان باشند. جنایت در پلینزی، صدایی است که باید در تمام جهان طنینانداز شود.