preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

جدال استقلال و وابستگی در پلی‌نزی فرانسه

سفر مانوئل والس به پلی‌نزی فرانسه بحث استقلال را تشدید کرد، اما وابستگی اقتصادی چالش جدی برای جدایی‌طلبان است.

سفر اخیر مانوئل والس، وزیر سرزمین‌های فرادریایی فرانسه، به پلی‌نزی فرانسه بار دیگر بحث‌های سیاسی درباره‌ی استقلال این مجمع‌الجزایر را شعله‌ور ساخت. این سفر که بلافاصله پس از امضای توافق‌نامه بوژیوال درباره‌ی آینده‌ی سیاسی کالدونیای جدید صورت گرفت، با واکنش‌های گوناگونی در میان فعالان سیاسی پلی‌نزی همراه بود؛ از امیدواری‌های محتاطانه جناح‌های استقلال‌طلب تا نگرانی‌های جدی گروه‌های طرفدار خودمختاری در چارچوب جمهوری فرانسه.

پلی‌نزی فرانسه، با ساختار جمعیتی پیچیده و رأی‌گیری قبیله‌محور، سال‌هاست شاهد حضور دو جریان اصلی سیاسی است: استقلال‌طلبان به رهبری حزب «تاوینی هوییرااتیرا» و استقلال‌طلبان که ماندن در چارچوب جمهوری فرانسه را ترجیح می‌دهند. برای استقلال‌طلبان، مانند آنتونی ژروس، رئیس فعلی مجلس محلی، توافق‌نامه‌ی بوژیوال –که راه را برای شکل‌گیری نوعی ساختار فدرالی برای کالدونیای جدید هموار می‌کند– نشانه‌ای از تغییر رویکرد فرانسه تلقی می‌شود. او معتقد است: «این توافق هرچند به استقلال اشاره ندارد، اما پنجره‌ای از امید را به سوی آینده‌ای متفاوت گشوده است».

موئتی بروترسون، رئیس‌جمهور محلی پلی‌نزی و چهره‌ای میانه‌رو در حزب استقلال‌طلب، نیز بر این باور است که توافق‌نامه‌ی بوژیوال اگرچه برای کالدونیا تدوین شده، اما می‌تواند پایه‌ای برای گفت‌وگو درباره‌ی چارچوب سیاسی منحصربه‌فرد پلی‌نزی باشد. با این حال، در طرف مقابل، استقلال‌طلبان چون لانا تتوانویی، سناتور حزب «تاپورا هوییرااتیرا»، این توافق را «باز کردن جعبه‌ی پاندورا» می‌دانند؛ حرکتی که می‌تواند میل به جدایی را در میان مردم تقویت کند. او هرچند خواستار واگذاری برخی اختیارات حاکمیتی مانند قضاوت به دولت محلی است، اما تأکید می‌کند که این خواسته باید در چارچوب جمهوری فرانسه تحقق یابد.

از زمان ثبت پلی‌نزی فرانسه در فهرست سرزمین‌های غیرخودگردان سازمان ملل در سال ۲۰۱۳، پاریس رویکردی مبنی بر گفت‌وگوی دوجانبه با دولت محلی اتخاذ کرده، اما این گفت‌وگوها پیشرفت چندانی نداشته است. والس در سفر خود به پنج جزیره، از جمله هوآ پائو و هیوا اوا، تصریح کرد که دغدغه اصلی مردم مسائل عملی‌تری چون اشتغال، آموزش، ماهیگیری و امنیت غذایی است نه استقلال.

در همین حال، اسکار تمر، رهبر تاریخی استقلال‌طلبان، به‌رغم ۸۰ سال سن، همچنان در رأس حزب تاوینی قرار دارد. اما خودداری او از گفت‌وگو درباره‌ی استقلال در رسانه‌های محلی، نارضایتی حتی در میان برخی اعضای حزبش برانگیخته و فضا را برای حمله سیاسی خودمختارگرایان مهیا کرده است. آنها استقلال را با «سقوط در خلأ» مقایسه می‌کنند. در این میان، برخی سیاستمداران مانند مئرانا رید آربلوت، نماینده‌ی استقلال‌طلب مجلس، تأکید می‌کنند که استقلال تنها یکی از مسیرهای ممکن در فرآیند استعمارزدایی است و نباید این دو را یکی دانست.

در واقع، بسیاری از مسئولان محلی وابستگی اقتصادی شدیدی به دولت مرکزی دارند. فرناند تاهیاتا، شهردار جزیره توبوآی، صراحتاً می‌گوید که «همه چیز در اینجا با بودجه‌ی دولت فرانسه می‌چرخد». این نکته‌ای است که ته‌وا روفرش، سناتور نزدیک به دولت مکرون، نیز بر آن تأکید می‌کند و هشدار می‌دهد که استقلال، نه تنها اقتصادی بلکه از نظر انسانی نیز برای مردم فاجعه‌بار خواهد بود.

در سال ۲۰۲۴، دولت فرانسه نزدیک به ۱.۹ میلیارد یورو کمک مالی به پلی‌نزی اختصاص داده است؛ بودجه‌ای که صرف پروژه‌هایی چون افتتاح شبکه آب آشامیدنی در مارکز، پناهگاه‌های طوفان‌محور در توآموتو و نیروگاه خورشیدی در جزایر آسترال شده است. نیکول سانکر، نماینده‌ی خودمختارگرا، اذعان می‌کند که بدون کمک پاریس، اداره‌ی شهرداری‌ها ممکن نخواهد بود.

در جزایر مارکز، حس تعلق به فرانسه با نوعی بی‌اعتمادی به مرکزیت تاهیتی همراه است. جوزف کایا، شهردار اوآ پائو، صریحاً اعلام می‌کند که «ما مارکزی هستیم و می‌خواهیم در جمهوری فرانسه باقی بمانیم». در حالی که پروژه‌هایی نظیر ساخت موزه‌ی محلی در این منطقه به دلیل اختلاف میان دولت محلی و شهرداری‌ها متوقف مانده، این سخنان بازتابی از تمایل به تمرکززدایی درون‌سرزمینی نیز هست.

در نهایت، گرچه توافق‌نامه‌ی بوژیوال مستقیماً به پلی‌نزی مربوط نمی‌شود، اما به روشنی آینه‌ای شده برای بازتاب آرزوها، بیم‌ها و دوگانگی‌های سیاسی این مجمع‌الجزایر، در میانه‌ی مسیر میان وابستگی و استقلال.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *