تلاش اروپا برای دورکردن آمریکا از محور روسیه
اروپا با ابتکار دیپلماتیک تلاش میکند نقشآفرینی خود را در بحران اوکراین بازتعریف کند و از سازش آمریکا با روسیه جلوگیری نماید.

در حالی که جنگ روسیه و اوکراین وارد سومین سال خود شده، بازیگران جهانی هر یک به دنبال راهحلی برای پایاندادن به این بحران هستند. در این میان، فرانسه با رهبری امانوئل مکرون در تلاش است تا نهتنها صدای اروپا را به میز مذاکرات بازگرداند، بلکه رویکرد کاخ سفید را نیز در قبال ولادیمیر پوتین تحتتأثیر قرار دهد.
نشست اخیر در کاخ الیزه با حضور مقاماتی از فرانسه، بریتانیا، آلمان، اوکراین و ایالات متحده برگزار شد. از جمله شرکتکنندگان مهم میتوان به مارکو روبیو، وزیر خارجهی ترامپ، استیو ویتکوف فرستادهی ویژهی ترامپ، و آندری یرماک، مشاور ارشد زلنسکی اشاره کرد. هدف اصلی این نشست، ایجاد اجماعی جدید پیرامون صلحی پایدار در اوکراین و بازگرداندن اروپا به روند تصمیمسازی بود که مدتی است میان واشنگتن و مسکو محدود شده است.
در حالی که دو طرح اصلی برای صلح مطرح است—یکی مورد حمایت روسیه و آمریکای ترامپ، و دیگری طرح اروپایی-اوکراینی—فرانسه در پی متقاعدکردن ترامپ برای اتخاذ موضعی سختگیرانهتر علیه پوتین است. تلاشهایی نیز برای تقویت «ائتلاف داوطلبان» متشکل از حدود سی کشور حامی اوکراین صورت گرفته تا نیرویی بازدارنده برای نظارت بر آتشبس احتمالی و جلوگیری از حملات آیندهی روسیه ایجاد شود.
اما مشکل اصلی، نزدیکی خطرناک میان نمایندگان ترامپ و کرملین است. استیو ویتکاف که فاقد تجربه دیپلماتیک است و پیشتر در حوزهی ساختوساز فعالیت داشته، پس از دیداری چهار ساعته با پوتین در سنپترزبورگ، ادعا کرده است که رئیسجمهور روسیه خواهان «صلحی دائمی» در اوکراین است. او در بازگشت به پاریس، با اصرار بر طرحی بحثبرانگیز خواهان واگذاری رسمی پنج منطقهی اوکراینی تحت کنترل یا نفوذ روسیه—کریمه، لوهانسک، دونتسک، زاپوریژیا و خرسون—به مسکو شده است. ویتکاف ادعا میکند که چنین توافقی نهتنها پوتین را راضی خواهد کرد، بلکه راه را برای ازسرگیری روابط اقتصادی و سیاسی میان مسکو و واشنگتن باز میکند.
اما این طرح از سوی اروپا و بهویژه اوکراین بهشدت رد شده است. زلنسکی با قاطعیت اعلام کرده که تمام مناطق یادشده بخشی از قلمرو حاکمیتی اوکراین هستند و هیچگونه واگذاری ارضی پذیرفتنی نیست. او تأکید کرده که فشارها باید بر روسیه متمرکز باشد، نه بر قربانی تجاوز.
در همین حال، پوتین که با اتکا به موفقیتهای میدانی اخیر، بهویژه در مناطق شرق اوکراین، موقعیت خود را تقویت کرده، در مذاکرات نیز لحنی تهاجمیتر اتخاذ کرده است. مسکو، که تاکنون از پذیرش پیشنهادهای آتشبس طفره رفته، با متهمکردن اروپا به «کارشکنی»، تلاش میکند فضای گفتوگو را به نفع خود شکل دهد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، نیز با حمله به اروپا، مدعی شده که اروپاییها خواهان ادامه جنگ هستند.
در این میان، شکاف آشکاری میان اروپا و آمریکا بر سر چگونگی پایان دادن به جنگ اوکراین آشکار شده است. برای ایالات متحده اولویت «ازسرگیری مجدد» روابط با روسیه است و صلح در اوکراین ابزاری برای تحقق این هدف خواهد بود. جان بولتون، مشاور امنیت ملی پیشین ترامپ، بهصراحت گفته که ترامپ «دلبستگیهایی» به روسیه دارد اما پوتین او را جدی نمیگیرد.
از سوی دیگر، برخی تحولات در خاورمیانه نیز بر روند مذاکرات اوکراین سایه انداخته است. سفر اخیر استیو ویتکhف به روسیه در حالی انجام شد که بعد از آن برای گفتوگو دربارهی برنامهی هستهای ایران به پاریس آمد. اما آغاز مذاکرات غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن، باعث شد تا فرستادهی آمریکایی راهی مسکو شود و تلاش کند از نفوذ پوتین در ایران برای پیشبرد پروندهی هستهای استفاده کند. به تعبیر یکی از دیپلماتهای اروپایی، «روسیه و ایران دستبهدست هم دادهاند تا از فرصت استفاده کرده و ترامپ را گروگان خود کنند».
در مجموع، نشست اخیر پاریس نشان داد که اروپا دیگر نمیخواهد صرفاً نظارهگر باشد و میکوشد دوباره نقش فعالتری در مدیریت بحران اوکراین ایفا کند. اما چالش اصلی، همگرایی منافع واشنگتن و مسکو، و خطر واگذاریهای بیهزینه به پوتین توسط ترامپ است—روندی که قطعاً به نفع روسیه خواهد بود و اروپا مجبور است دیگر برای دفاع از خود بدون ایالات متحده تلاش کند.