تردید در بازدارندگی هستهای: اروپا و چالشهای جدید
پس از به قدرت رسیدن ترامپ، بحثهایی در اروپا دربارهی بازدارندگی هستهای و وابستگی به آمریکا شکل گرفته، و پیشنهادهای جدیدی برای همکاریهای هستهای کشورهای اروپایی مطرح شده است.

با مطرح شدن تردیدها دربارهی تعهد دونالد ترامپ به ناتو، بحثهایی در اروپا پیرامون جایگزینی چتر هستهای آمریکا با تسلیحات هستهای بریتانیا و فرانسه شکل گرفته است. بهویژه، صدراعظم آیندهی آلمان، فردریش مرتز، با پیشنهاد گفتوگو در رابطه با افزایش بازدارندگی هستهای آلمان از طریق فرانسه و بریتانیا، به این بحثها دامن زده است. این پیشنهاد در زمانی مطرح میشود که نخستوزیر لهستان، دونالد توسک، با اشاره به وضعیت پیچیدهی ژئوپلیتیک اروپا، از احتمال اسقرار تسلیحات هستهای در لهستان سخن گفته است. همچنین، رئیسجمهور لهستان، آندژی دودا، نیز اعلام کرده که ممکن است آمریکا برخی از تسلیحات هستهای خود را از اروپای غربی به لهستان منتقل کند.
با مطرح شدن این پیشنهادها، نگرانیهایی پیرامون تعهد آمریکا به ناتو و بازدارندگی هستهای مشترک که بخش اصلی مادهی ۵ ناتو است، شکل گرفته. اگرچه ترامپ و مقامات آمریکایی همچنان بر تعهد خود به ناتو و بازدارندگی هستهای تأکید دارند، اما لحن ضد اروپایی ترامپ، موجب نگرانی و تردید در میان متحدان سنتی آمریکا شده است.
در حال حاضر، فرانسه و بریتانیا تنها قدرتهای هستهای غربی در اروپا هستند. برای سایر کشورها مانند آلمان، پیوستن به باشگاه هستهای، علاوه بر هزینههای گزاف، خروج از پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای را نیز به دنبال دارد و میتواند تهدیدی جدی برای مسکو محسوب شود.
فرانسه دارای بمبافکنها و زیردریاییهای هستهای است و بریتانیا تنها به زیردریاییهای هستهای وابسته است. اما تنها زرادخانهی هستهای فرانسه بهطور کامل از نظر فنی و سیاسی مستقل از ایالات متحده است. فرانسه هرگز به گروه برنامهریزی هستهای ناتو نپیوسته و تنها رئیسجمهور فرانسه کنترل کامل استفاده از تسلیحات هستهای را در دست دارد.
در عین حال، دکترین هستهای فرانسه بهطور دقیق تعریف نشده است. این ابهام بخشی از سیاست بازدارندگی است. از سال ۲۰۲۰، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، گاهی از «منافع حیاتی ملی فرانسه» با ابعاد اروپایی سخن گفته، اما این ابعاد دقیقاً مشخص نشده است. او اخیراً خواستار استفاده از بازدارندگی هستهای فرانسه برای حمایت از متحدان اروپایی شده است.
اما سؤال اصلی این است که آیا بازدارندگی هستهای فرانسه میتواند از کشورهای کوچکتر اروپایی مانند استونی و لیتوانی در برابر حملات روسیه محافظت کند؟ طبق نظر کارشناسان، احتمالاً منافع حیاتی فرانسه به چنین کشورهایی نمیرسد. بازدارندگی هستهای فرانسه عمدتاً برای مقابله با تهدیدات بزرگتر مانند تهدیدات روسیه طراحی شده است و دخالت فرانسه در حملات کوچکتر و سریع روسیه بعید به نظر میرسد.
در عین حال، فرانسه و بریتانیا به دلیل نزدیکی جغرافیایی و منافع ملی خود، بیشتر از آمریکا مایل به گسترش بازدارندگی خود به اروپا هستند. اگرچه بازدارندگی هستهای فرانسه به عنوان یک ابزار اصلی بازدارندگی گستردهی ناتو تلقی نمیشود، اما همچنان با ایجاد سطحی از عدم قطعیت برای روسیه میتواند سیاست هستهای ناتو را تقویت کند.
موضوع مهم دیگر، انتخابات آیندهی فرانسه است. اگر مارین لوپن، رهبر جناح راست افراطی، به ریاستجمهوری برسد، ممکن است دیدگاههای او دربارهی منافع ملی فرانسه محدودتر شود و این موضوع میتواند اعتبار بازدارندگی هستهای گستردهی فرانسه را کاهش دهد.
در نهایت، سؤال اصلی برای ناتو این است که چگونه میتوان بازدارندگی خود را در برابر روسیه در حالی که آمریکا از اروپا دور است، حفظ کرد و متحدان را متقاعد کرد که آمریکا همچنان حاضر است تا برای منافع اروپاییان هزینه کند. این موضوعات در حالی مطرح میشود که بحثهای زیادی پیرامون این موضوع شکل گرفته است که آیا آلمان نیاز به ایجاد زرادخانهی هستهای خود دارد یا نه. اگرچه این بحثها تاکنون محدود به گروههای خاص بوده، اما به نظر میرسد که این موضوع به جریان اصلی بحثهای امنیتی اروپا وارد شده است.
با این حال، برخی کارشناسان بر این باورند که گسترش همکاریهای هستهای با فرانسه و میزبانی تسلیحات هستهای در پایگاههای آلمانی ممکن است بهترین راهکار باشد. در عین حال، نگرانیهایی نیز وجود دارد که اگر اروپا بیش از حد بر تواناییهای دفاعی خود تکیه کند، ممکن است آمریکا تصمیم به خروج از اروپا بگیرد.