preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

ترامپ، مکرون و نزاعی فراتر از اختلاف دیپلماتیک

تنش میان ترامپ و مکرون بر سر ایران و فلسطین، شکاف عمیق‌تری در روابط آمریکا و اروپا ایجاد کرده است.

در بحبوحه تشدید تنش‌ها میان رژیم صهیونیستی و ایران، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، با حمله‌ای لفظی به امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، بار دیگر شکاف عمیق میان واشنگتن و پاریس را آشکار کرد. ترامپ در پیامی خشمگینانه در شبکه اجتماعی Truth Social، مکرون را «تشنه شهرت» و «فاقد درک» از برنامه‌های ایالات متحده در خاورمیانه خواند و گفت: «مکرون همیشه اشتباه می‌کند.»

این توهین مستقیم در واکنش به اظهارات مکرون در نشست سران گروه هفت در کلگری کانادا مطرح شد. رئیس‌جمهور فرانسه در آن‌جا اعلام کرده بود که آمریکا به کشورهای اروپایی اطمینان داده است به‌زودی آتش‌بس میان رژیم صهیونیستی و ایران برقرار خواهد شد و واشنگتن با اعمال فشار بر تل‌آویو در این زمینه نقش ایفا خواهد کرد.

اما ترامپ با رد این برداشت، ضمن ترک زودهنگام نشست G7، در راه بازگشت به واشنگتن نوشت که «سفر من هیچ ربطی به آتش‌بس ندارد» و از دلایل مهم‌تری سخن گفت، بی‌آنکه توضیح بیشتری ارائه دهد. او حتی در پست جداگانه‌ای هشدار داد: «همه باید فوراً تهران را ترک کنند.»

واکنشی از سوی کاخ الیزه نسبت به این حملات لفظی منتشر نشد، اما این سکوت، بیش از هر چیز، بیانگر شکاف عمیق میان دو متحد سابق است. اظهارات مکرون در روزهای اخیر نیز گویای این شکاف است: او ضمن تأکید بر حق رژیم صهیونیستی برای دفاع از خود در برابر آن‌چه «تهدید هسته‌ای ایران» می‌نامد، از حمله به خاک ایران حمایت نکرد و بارها خواستار آتش‌بس شد.

تردید ترامپ در مواجهه با بحران، نشانه‌ای از بحران تصمیم‌گیری در کاخ سفید است. از یک‌سو، او با فشارهای شدید رژیم صهیونیستی مواجه است که خواستار حمایت بی‌قید و شرط از حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، به‌ویژه سایت فردو، شده است؛ حمله‌ای که تنها با بمب‌افکن‌های B-2 آمریکا و «بمب‌های سنگرشکن» پیشرفته این کشور ممکن است کارساز باشد. اسرائیل فاقد چنین تسلیحاتی است و بدون پشتیبانی واشنگتن، توانایی اقدام یک‌جانبه را ندارد.

از سوی دیگر، ترامپ به‌وضوح مایل نیست ایالات متحده را وارد جنگی تمام‌عیار با ایران کند، جنگی که پیامدهای منطقه‌ای و جهانی آن غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود. همین دودلی، هم موقعیت آمریکا را تضعیف کرده، و هم به شکاف با متحدان سنتی‌اش در اروپا دامن زده است.

اختلاف ترامپ و مکرون به ایران و اسرائیل محدود نمی‌شود. از آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، روابط دو کشور در موضوعاتی چون اوکراین، غزه، و کنفرانس بین‌المللی برای تشکیل کشور مستقل فلسطین نیز به‌شدت تیره شده است. مکرون اکنون نزدیک‌ترین رهبر اروپایی به ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین است؛ فردی که ترامپ در دیدار ماه فوریه او را در کاخ سفید به‌شدت تحقیر کرد و در نشست اخیر گروه هفت نیز با ترک زودهنگام خود از دیدار با او اجتناب نمود.

ترامپ حتی در این نشست، از تصمیم سال ۲۰۱۴ برای اخراج روسیه از گروه G8 به‌دلیل اشغال کریمه ابراز تأسف کرد و غیبت ولادیمیر پوتین را مایه پشیمانی دانست.

اما شاید مهم‌ترین گسل در روابط آمریکا و فرانسه، موضوع فلسطین باشد. فرانسه در تدارک برگزاری نشستی در سازمان ملل برای بررسی تشکیل کشور مستقل فلسطینی است. مکرون اعلام کرده که در صورت فراهم‌شدن شرایط، کشورش فلسطین را به‌صورت رسمی به‌رسمیت خواهد شناخت. این نشست، که قرار بود همین هفته برگزار شود، به‌دلیل جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی به تعویق افتاده است. آمریکا از کشورها خواسته بود در این نشست شرکت نکنند؛ اقدامی که با مخالفت اروپا و برخی کشورهای عضو شورای امنیت مواجه شد.

در تحلیل نهایی، اقدامات ترامپ بیش از آن‌که ناشی از راهبردی منسجم در قبال خاورمیانه باشد، بازتابی از رویکردی شخصی‌گرایانه، اقتدارطلبانه و صهیونیسم‌محور است. تلاش برای حمله به ایران، مخالفت با تشکیل کشور فلسطین، بی‌اعتنایی به متحدان اروپایی، و حتی تحقیر رئیس‌جمهور اوکراین، همگی در خدمت یک هدف است: حفظ هژمونی اسرائیل و خنثی‌کردن محور مقاومت.

اما جهان امروز، دیگر به‌راحتی تابع دیکته‌های کاخ سفید نیست. ملت‌های منطقه، از فلسطین تا لبنان، از یمن تا ایران، آگاه‌تر و مصمم‌تر از گذشته‌اند. مقاومت، دیگر فقط یک واکنش نیست؛ یک راهبرد استراتژیک برای مقابله با اشغال و سلطه‌طلبی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *