برونو روتایو به دنبال تثبیت جایگاه ریاستجمهوری برای خود
برونو رتایو پس از شش ماه حضور در وزارت کشور فرانسه، در تلاش است جایگاه سیاسی خود را برای انتخابات ریاستجمهوری تثبیت کند.

پس از شش ماه حضور در وزارت کشور فرانسه، برونو رتییو اکنون تلاش میکند چهرهای برای حضور در انتخابات آتی ریاستجمهوری از خود بسازد. او که در رقابت برای ریاست حزب جمهوریخواهان (LR) قرار دارد، روز پنجشنبه با دفاع از عملکرد خود طی «شش ماه پرفشار» در دولت، وعدهی آغاز «طرحهای جدید» بهویژه در زمینهی مهاجرت را داد.
مسیر سیاسی روتایو بیش از هر چیز حاصل یک همگرایی نادر سیاسی بود: از انحلال پارلمان گرفته تا انتصاب یک نخستوزیر از حزب جمهوریخواهان. این رویدادها، اگرچه فرصتهایی طلایی برای رتایو به همراه داشت، اما با ابهاماتی جدی نیز همراه بود.
با گذشت زمان و در آستانه نخستین ارزیابی رسمی عملکرد او، این پرسش اساسی مطرح میشود: باید ماند یا رفت؟ یا دقیقتر: چرا ماند و کی رفت؟
روتایو با مشکلاتی نظیر نبود اکثریت در پارلمان، اجبار به همبستگی درون دولت فرانسوا بایرو، و اختلافات ایدئولوژیک با دفتر نخستوزیری و برخی وزرا روبهروست. با این حال، در وزارت کشور بر پذیرش الزامات این شرایط ویژه، که یادآور نوعی همزیستی سیاسی است، تأکید میشود و از «تسلیم به بیعملی» خبری نیست. به گفته خود روتایو: «باید راههای عبور را پیدا کرد.»
این راهها میتوانند از مسیر مقررات یا قانونگذاری بگذرند، هرچند کار آسانی نیست. در رابطه با سیاست مهاجرتی، اطرافیان وزیر به این موضوع اعتقاد دارند که با قوانین فعلی نمیتوان معجزه کرد، اما تأکید مداوم بر موضوع اعطای اقامت و سختگیری در روندهای موجود، به مرور نتایج مثبتی خواهد داشت.
در عمل، وزارت کشور با ارائهی مقررات جدید توانسته است برخی روندها را اصلاح کند. اما فشارها و محدودیتها همچنان زیاد است، بهویژه از سوی نخستوزیری که دیدگاههایی متفاوت درباره مهاجرت و امنیت دارد.
رتایو از یک سو باید وفاداری خود به دولت فعلی را حفظ کند و از سوی دیگر، نمیتواند پایگاه سنتی جمهوریخواهان را که رویکردی محافظهکارانهتر دارند، نادیده بگیرد. به همین دلیل، گاه سخنان او در دفاع از امنیت و سختگیری در قبال مهاجرت، بیشتر رنگ و بوی انتخاباتی پیدا میکند تا صرفاً اجرایی.
او طی این ماهها تلاش کرده است تصویری جدی و کارآمد از خود ارائه دهد، خصوصاً با تمرکز بر مسائلی مانند مقابله با ناامنی، مهاجرت غیرقانونی، و مبارزه با افراطگرایی. اما روتایو به خوبی میداند که این عملکرد برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری در آینده کافی نیست؛ او نیازمند تثبیت مشروعیت سیاسی و ائتلاف گستردهتری است.
در هفتههای آینده، رتایو باید تصمیم بگیرد: آیا در دولت باقی بماند و خطر فرسایش تدریجی وجههی سیاسیاش را بپذیرد، یا با خروجی هوشمندانه، کمپین ریاستجمهوری خود را زودتر از موعد آغاز کند؟
برخی از مشاوران او توصیه میکنند که پیش از ورود به کارزار انتخابات، باید با قدرت بیشتری از دولت فاصله بگیرد و بر هویت مستقل خود تأکید کند؛ بهویژه در شرایطی که رأیدهندگان راست سنتی همچنان به دنبال چهرهای هستند که بتواند در برابر رقبایی چون مارین لوپن و اریک زمور قد علم کند.
به هر روی، این روزها در کاخ بوو، وزیری در تلاش است تا میان وفاداری و جاهطلبی تعادل برقرار کند — مأموریتی دشوار که میتواند سرنوشت سیاسی او را برای سالهای آینده تعیین کند.