بحران خاموش سلامت روان در فرانسه
در حالی که کمبود داروهای روان پزشکی در فرانسه به مسئله ای سراسری و حاد تبدیل شده است واقعیت عمیق تری در پس این بحران نهفته است؛ ضعف هماهنگی نهادهای سلامت، فرسایش شبکه های محلی و ناتوانی نظام سلامت در پاسخ سریع به نیازهای مردمی. داروخانه ها و بیمارستان ها با کمبود منابع، بروکراسی سنگین و فشار اجتماعی فزاینده دست و پنجه نرم می کنند. پیامد این شرایط تنها دشواری در تهیه دارو نیست بلکه نشانه ای از شکاف میان برنامه ریزی متمرکز دولت و واقعیت میدان سلامت است. شکافی که هر روز بیشتر آثار خود را در سلامت بیماران و فرسودگی کادر درمان نشان می دهد.

در هفتههای اخیر، گزارش تازه آژانس ملی ایمنی داروها در فرانسه بار دیگر یکی از حساسترین موضوعات نظام سلامت این کشور را به صدر اخبار بازگردانده است: بحران در دسترسی به داروهای روانپزشکی. اگرچه در ظاهر، مسئلهای فنی و موقتی در زنجیرهی تولید و توزیع دارو عنوان میشود، اما در واقع بازتابی از ضعفهای ساختاری و مدیریتی است که سالهاست نظام سلامت فرانسه را تحت فشار قرار داده و اکنون در شکل ملموستری بروز یافته است.
در داروخانههای سراسر کشور، کمبود دارو بهویژه در حوزه روانپزشکی به وضعیتی فرساینده تبدیل شده است. بیماران روزها میان داروخانهها در جستوجوی دارویی هستند که دیگر بهسادگی یافت نمیشود. برخی داروسازان میگویند سفارشها هفتهها به تأخیر میافتد و سامانههای توزیع مرکزی پاسخگوی نیاز واقعی مناطق نیستند. حتی در پاریس و شهرهای بزرگ، بسیاری از داروخانهها مجبورند فهرست انتظار تشکیل دهند. در مناطق روستایی یا حاشیهای، که شمار داروخانهها کمتر و زیرساخت توزیع محدودتر است، این وضعیت شکل حادتری پیدا کرده و بیماران ناچارند برای تهیهی یک دارو چندین کیلومتر سفر کنند.
در بیمارستانها نیز فشار سنگینی احساس میشود. واحدهای روانپزشکی، که همواره با چالش کمبود نیروی انسانی و ازدحام بیماران مواجه بودهاند، حالا در تأمین داروهای ضروری نیز با بحران روبهرو شدهاند. پزشکان از تعویق درمانها، جایگزینی ناخواستهی داروها و افزایش اضطراب بیماران گزارش میدهند. به گفتهی یکی از مسئولان بیمارستانهای عمومی، آنچه در حال رخ دادن است، فقط کمبود دارو نیست، بلکه کمبود اعتماد و ضعف در ساختار مدیریتی است.
این بحران بازتابی از دشواریهای عمومیتر در دسترسی مردم به نظام سلامت فرانسه است. طبق آمار منتشرشده از سوی اداره کل بهداشت فرانسه « Santé publique France» در سال ۲۰۲۴، حدود ۴۴ درصد فرانسویها در درک و استفاده از اطلاعات مربوط به سلامت خود با مشکل بودند. این رقم در میان افراد دارای وضعیت اقتصادی ضعیف یا بیماریهای مزمن حتی به بیش از ۵۰ درصد میرسد. افزون بر آن، ۲۹ درصد مردم در ارتباط با پزشکان و کادر درمان احساس دشواری دارند و نمیتوانند بهدرستی نیاز یا نگرانی خود را بیان کنند. همچنین ۷۳ درصد از مردم در مسیریابی نظام سلامت دچار سردرگمیاند؛ آنها نمیدانند در شرایط بحرانی باید به کجا مراجعه کنند یا چگونه خدمات مناسب را دریافت نمایند. در حوزهی سلامت دیجیتال نیز، ۷۲ درصد از شهروندان اذعان کردهاند که مهارت کافی در استفاده از خدمات الکترونیک درمانی را ندارند.
این آمارها نشان میدهد که بحران دارویی اخیر تنها بخش کوچکی از یک مشکل عمیقتر است: شکاف میان ساختار اداری نظام سلامت و واقعیت زندگی بیماران. در شرایطی که دولت بر دیجیتالیسازی، مقرراتسازی و تمرکز تصمیمها تأکید میکند، بخش بزرگی از مردم از سادهترین مسیرهای دسترسی به اطلاعات و خدمات درمانی بازماندهاند. بسیاری از داروسازان و پزشکان از روندهای اداری طولانی، نبود هماهنگی میان نهادهای دولتی و کمبود برنامههای پیشگیرانه انتقاد میکنند. در نتیجه، هنگامی که یک اختلال در تأمین دارو رخ میدهد، نظام پاسخدهی به بحران کند، تکهتکه و فاقد انسجام عمل میکند.
تأثیر این وضعیت تنها در آمارها خلاصه نمیشود؛ در زندگی روزمرهی بیماران بهوضوح احساس میشود. بسیاری از افرادی که به درمانهای روانپزشکی وابستهاند، در هفتههای اخیر درمان خود را ناپیوسته ادامه دادهاند. این وضعیت، بهویژه برای بیماران مزمن یا کسانی که در معرض نوسانات خلقی و روانی قرار دارند، میتواند به بازگشت علائم یا نیاز به بستری مجدد منجر شود. از سوی دیگر، داروسازان با کمبود نیرو و افزایش حجم مراجعان مواجهاند و ناچارند زمان بیشتری را صرف توضیح، جایگزینی یا مدیریت خشم و اضطراب بیماران کنند.
در همین حال، مقامات رسمی وعده دادهاند که «وضعیت در حال بهبود است» و «برنامههای هماهنگی با تولیدکنندگان در جریان است». با این حال، این وعدهها در نگاه مردم و کادر درمان تکرار آشنا و نه چندان اطمینانبخشی است. برای بسیاری از کارشناسان حوزه سلامت، این بحران نشانهای از روندی طولانیتر است: کاهش ظرفیت اجرایی، تمرکز تصمیمگیری در سطوح بالا، و نبود درک واقعگرایانه از نیازهای میدانی. در سالهای اخیر، سیاستهای سلامت فرانسه بیش از آنکه بر تقویت شبکههای محلی، آموزش عمومی یا پایداری تأمین دارو متمرکز باشد، بر جنبههای اداری، اصلاحات بودجهای و کنترل هزینهها تکیه کرده است.
نتیجه چنین سیاستی اکنون در قالب کمبود داروها، سردرگمی بیماران، و فرسودگی کادر درمان خود را نشان میدهد. برای بسیاری از ناظران، مسئله دیگر تنها دسترسی به دارو نیست، بلکه موضوعی اساسیتر است: کاهش اعتماد عمومی به ظرفیت دولت در حمایت از سلامت شهروندان. این احساس بیاعتمادی، که از دوران همهگیری کووید تا امروز تقویت شده، اکنون به یکی از چالشهای اصلی جامعهی فرانسه تبدیل شده است.
اگرچه پیشبینیها از بهبود تدریجی در ماههای آینده سخن میگویند، اما در سطح جامعه، احساس ناپایداری همچنان پابرجاست. بحران دارویی اخیر شاید تنها نماد کوچکی از شکاف بزرگتری باشد که میان وعدههای سیاستگذاران و تجربهی واقعی شهروندان در برخورد با نظام سلامت شکل گرفته است، شکافی که پر کردن آن، بیش از بودجه یا فناوری، به درکی انسانیتر از سلامت و مدیریت نیاز دارد.