preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

بایرو در گرداب رسوایی بتئارام

حضور جنجالی بایرو در کمیسیون تحقیق پارلمان، نمادی از انکار، قربانی‌نمایی و بی‌پاسخ‌ماندن خشونت‌های ساختاری در فرانسه است.

فرانسوا بایرو، نخست‌وزیر فرانسه و یکی از چهره‌های باسابقه سیاسی این کشور، اخیراً در برابر کمیسیون تحقیق پارلمان درباره‌ی خشونت‌های مدرسه‌ای حاضر شد؛ حضوری که به‌جای پاسخ‌گویی، به نمایشی از طفره‌رفتن، انکار و حمله‌ی لفظی به مخالفان تبدیل شد.

بایرو که به‌دلیل پرونده‌ی جنجالی خشونت‌های فیزیکی و جنسی در یک مدرسه‌ی خصوصی کاتولیک در منطقه بتئارام زیر ذره‌بین قرار گرفته، در این جلسه نه تنها به روشن‌سازی نقش خود در ماجرا نپرداخت بلکه با رفتاری تهاجمی و تحقیرآمیز نسبت به نمایندگان، مسیر پرسش و پاسخ را عملاً مسدود کرد. وی در آغاز جلسه حتی برخلاف رویه‌ی جلسات پیشین، بی‌اعتنا به قواعد، بیانیه‌ای مقدماتی تند و بلندبالا خواند و خود را قربانی «حملات ناجوانمردانه» و «توطئه‌های سیاسی» معرفی کرد.

او در ادامه، با در دست گرفتن کتابی افشاگر درباره‌ی جناح چپ رادیکال فرانسه، مستقیماً به پل وانیه، نماینده‌ی حزب فرانسه‌ی تسلیم‌ناپذیر و گزارشگر کمیسیون حمله کرد و او را به سوءنیت متهم ساخت. این برخورد در حالی صورت گرفت که از بایرو انتظار می‌رفت درباره‌ی سکوت و بی‌تفاوتی نهادها در برابر تجاوزهای مکرر در مدرسه بتئارام پاسخگو باشد؛ موضوعی که سال‌ها به‌رغم هشدارهای مکرر، نادیده گرفته شده بود.

او در واکنش به پرسش‌ها درباره‌ی پست‌های سیاسی‌اش در منطقه‌ی پیرنه-آتلانتیک، از جمله ریاست شورای استانی، نمایندگی مجلس و شهرداری پو، با انکار و ادعای بی‌اطلاعی از همه چیز، سعی در فرار از مسئولیت داشت. در حالی که یک ناظر مدرسه در سال ۱۹۹۶ به دلیل خشونت محکوم شده بود، بایرو با تمسخر اظهار کرد که «الزامی به خواندن مطبوعات ندارد!» و ادعا کرد که تازه در روز ۱۴ مه ۲۰۲۵ برای نخستین‌بار درباره‌ی این پرونده شنیده است؛ ادعایی که با شواهد روزنامه‌ی «لوموند» مبنی بر گفت‌وگو با او در فوریه همان سال، به‌وضوح نادرست به نظر می‌رسد.

شاید یکی از جنجالی‌ترین بخش‌های این جلسه، واکنش او به خانم فرانسوآز گولونگ، معلم ریاضی و افشاگر اصلی این پرونده بود. بایرو نه تنها تلاش کرد شهادت او را زیر سؤال ببرد، بلکه او را «دروغ‌پرداز» خواند. همچنین، گواهی‌های گوناگون از جمله سخنان ژاندارم ئونتانگس که گفته بود بایرو در جریان مستقیم پرونده قرار داشته، توسط نخست‌وزیر بی‌محابا رد شد و او نیز «افسانه‌سرا» خطاب شد.

در میان دفاعیات ضعیف بایرو، اشاره به بازرسی شتاب‌زده‌ی سال ۱۹۹۶ نیز جالب بود؛ گزارشی سه‌صفحه‌ای که بایرو آن را «جدی» خواند، در حالی که نویسنده‌اش خود در برابر کمیسیون اذعان کرده بود که اگر اکنون گزارش می‌نوشت، به کلی محتوایی متفاوت داشت.

اما شاید نقطه‌ی اوج این جلسه، زمانی بود که پل وانیه از بایرو درباره‌ی ماجرای سیلی معروف او به یک کودک در سال ۲۰۰۲ پرسید. سیلی‌ای که در خیابان و جلوی دوربین‌ها به کودک مظنون به جیب‌بری زده شد. بایرو با افتخار این عمل را «نوازش پدرانه» نامید و گفت: «این خشونت نبود.» همین اظهار نظر ساده، شاید بیش از هر چیزی گویای نگاه بایرو به مسئله‌ی خشونت و نحوه‌ی برخورد او با هشدارهایی است که در طول سال‌ها به دستش رسیده بود.

با آنکه کمیسیون تحقیق هنوز به نتیجه نهایی نرسیده، اما روشن است که فرانسوا بایرو با رفتاری آکنده از انکار، تهاجم و قربانی‌نمایی، نه تنها از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده، بلکه وجهه‌ی خود و اعتماد عمومی به نهاد نخست‌وزیری را بیش از پیش خدشه‌دار کرده است. این جلسه به‌جای روشن‌کردن واقعیت، بار دیگر چهره‌ای را از بی‌پاسخ‌ماندن قربانیان در برابر سکوت قدرتمندان به نمایش گذاشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *