بازگشت سایهی جنگ به اروپا: بیداری امنیتی قارهی سبز
اروپا با تهدید جنگ، نیاز به خوداتکایی امنیتی را دریافته است و به سمت بازدارندگی نظامی مستقل از آمریکا حرکت میکند.

اروپا که هشتاد سال پیش پایان جنگ جهانی دوم را تجربه کرد، امروز دوباره با واقعیت هولناک جنگ روبهرو شده است. جنگ روسیه و اوکراین، تنشها در قفقاز، اختلافات در مدیترانه و کاهش تعهدات امنیتی آمریکا با بازگشت دونالد ترامپ، اروپا را به سوی درکی نوین از امنیت و ضرورت بازدارندگی سوق داده است. توما گومار، مورخ و مدیر انستیتو روابط بینالملل فرانسه (IFRI)، در گفتوگویی با روزنامه لیبراسیون از تغییر نگاه راهبردی اروپا به مسئلهی جنگ و امنیت سخن میگوید.
به باور گومار، تصور پایان یافتن کامل جنگ در اروپا توهمی بیش نبوده است. هرچند اتحادیهی اروپا توانسته بین اعضای خود صلحی پایدار برقرار کند، اما قارهی اروپا بسیار فراتر از مرزهای اتحادیه است. جنگهای دههی ۱۹۹۰ در بالکان و درگیریهای قبرس در دههی ۱۹۷۰ شواهدی بر تداوم خشونت در این منطقه است. اکنون، با جنگ روسیه و اوکراین و تنشهای نظامی دیگر، جنگ نه فقط خاطرهای تاریخی، بلکه تهدیدی جاری در مرزهای اتحادیهی اروپا است.
تحولات اخیر، بهویژه با توجه به احتمال قطع پشتیبانی نظامی ایالات متحده در دوران ترامپ، اروپا را به بازنگری در سیاست دفاعی خود واداشته است. در ماه مارس، کمیسیون اروپا طرحی ۸۰۰ میلیارد یورویی برای «تسلیح دوباره اروپا» ارائه کرد. به گفتهی گومار، این اقدام نشانهای از «آگاهی فزاینده»ی رهبران اروپایی از نیاز به اتکا به خود در تأمین امنیت است.
در گذشته، اروپا بیشتر به مداخله در خارج از قاره – در خاورمیانه و آفریقا – متمایل بود، اما اکنون در وضعیتی قرار گرفته که همزمان با تهدیدهای تروریستی، با تهدیدهای دولتی نیز مواجه است. چنین همپوشانیای، رویکرد راهبردی تازهای را ایجاب میکند.
بازگشت ترامپ به قدرت، که گرایشی همسو با پوتین دارد، زنگ خطری جدی برای اروپا محسوب میشود. در حالی که فرانسه با تکیه بر توان بازدارندگی هستهایاش همواره دیدی مستقلتر نسبت به امنیت داشته، آلمان وابستگی عمیقی به ساختار ناتو دارد و از این حیث با بحرانی بنیادین مواجه شده است.
از دید ایالات متحده، اروپاییها بدون مشارکت در هزینههای امنیتی، از سایهی حمایت آمریکا بهرهمند شدهاند. اکنون پیام واشنگتن روشن است: «شما باید خود تأمینکنندهی امنیتتان باشید.»
با وجود آنکه کشورهایی مانند فنلاند و سوئد اقدام به انتشار راهنمای «بقا در زمان بحران یا جنگ» کردهاند، برخی کشورها مانند فرانسه هنوز این اقدامات را جدی نمیگیرند. اما به گفته گومار، شوکهای آتی – چه نظامی و چه زیستمحیطی یا بهداشتی – بهزودی جوامع اروپایی را به لرزه خواهد انداخت. آمادگی روانی و سازمانی شهروندان اروپایی برای مواجهه با بحران، یکی از چالشهای کلیدی آینده است. تمرینات دستهجمعی و افزایش تابآوری اجتماعی از جمله اقداماتی هستند که باید بهطور جدی در دستور کار قرار گیرند.
با وجود تفاوتهای ملی، اروپا در مواجهه با تهاجم روسیه نسبتاً یکپارچه عمل کرده است. جز مجارستان، سایر کشورها موضعی واحد اتخاذ کردهاند. با تهدیدهای همزمانی چون پوتین، ترامپ و چین، بسیاری از رهبران اروپایی به این نتیجه رسیدهاند که واکنش ملی دیگر کفایت نمیکند و تنها راه ممکن، همگرایی در سطح اتحادیهی اروپاست.
با این حال، وحدت احساسی و روانی میان مردم کشورهای مختلف اروپا، هنوز موضوعی نامعلوم است و نیاز به تعمیق دارد. اروپا ناگزیر است از مفهوم صرف اقتصادیاش فراتر رفته و به یک بازیگر سیاسی و نظامی واقعی بدل شود، در جهانی که دیگر تضمینی برای صلح وجود ندارد.