بازگشت دوگانهی چپ و راست به سیاست فرانسه؟
بازگشت احتمالی شکاف چپ و راست در سیاست فرانسه با پایان دوران مکرون، بحثی داغ میان سیاستمداران و تحلیلگران شده است.

پس از دو دوره ریاستجمهوری امانوئل مکرون و راهبرد «مرکزگرایی» او، که بسیاری آن را تلاش برای فراتر رفتن از تقسیمبندی سنتی چپ و راست میدانند، حالا دوباره بحث بازگشت این دوگانه تاریخی در محافل سیاسی فرانسه داغ شده است. آیا عصر سیاستورزی بیقطب رو به پایان است؟
برای سالهای متمادی، چپ و راست نهتنها مفاهیمی در عرصه سیاست بلکه ساختارهایی برای درک و تبیین جامعه فرانسه بوده است. چپ با تمرکز بر عدالت اجتماعی، مبارزه با تبعیض و دفاع از اقشار آسیبپذیر تعریف میشد، در حالیکه راست بهطور سنتی از اقتصاد بازار آزاد، ارزشهای محافظهکارانه و نظم اجتماعی حمایت میکرد. این مرزبندی اگرچه طی دههها دچار دگردیسی شده، اما شالودهای مهم برای تحلیل فضای سیاسی کشور بود.
ظهور امانوئل مکرون در سال ۲۰۱۷، که نه خود را چپگرا میدانست و نه راستگرا، موجب تضعیف این چارچوب شد. او با ترکیب اصلاحات اقتصادی راستگرایانه نظیر حذف مالیات بر ثروت و اصلاح نظام بازنشستگی با سیاستهای اجتماعی چپگرایانه مانند گسترش آموزش ابتدایی و دسترسی زنان به لقاح مصنوعی، به دنبال ارائه مدلی فراایدئولوژیک بود.
این راهبرد در ابتدا بسیار موفق عمل کرد و حزب تازهتأسیس او، «جمهوری بهپیش»، توانست بسیاری از نیروهای سیاسی چپ و راست را به خود جذب کند. در نتیجه، احزاب سنتی مانند سوسیالیستها و جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۲ سقوطی بیسابقه را تجربه کردند: آن ئیدالگو تنها ۱.۷٪ و والری پکرس ۴.۸٪ رأی کسب کردند.
در این فضای جدید، تنها احزاب تندرو یعنی «اجتماع ملی» (RN) به رهبری مارین لوپن و «فرانسهی تسلیمناپذیر» (LFI) به رهبری ژان-لوک ملانشون بودند که از سقوط احزاب میانه سود بردند. با این حال، حتی لوپن نیز بارها تأکید کرده که حزبش نه چپ است و نه راست، بلکه فراتر از این تقسیمبندی سنتی قرار دارد.
اما سال ۲۰۲۴ نشانههایی از بازگشت به نظم پیشین را آشکار کرد. مجمع ملی فرانسه اکنون به سه قطب اصلی تقسیم شده: چپ، راست/مرکز، و راست افراطی. بسیاری از چهرههای مخالف مکرون، به ویژه در حزب جمهوریخواه، معتقدند که پایان دوران او در ۲۰۲۷، به معنای فروپاشی «بلوک مرکزی» خواهد بود و شکاف تاریخی چپ-راست مجدداً بر سیاست فرانسه مسلط خواهد شد.
برونو روتایو، از چهرههای شاخص جناح راست، معتقد است که این بازگشت اجتنابناپذیر است. او در مصاحبهای با نشریهی Valeurs Actuelles اظهار داشته که «سهقطبی شدن سیاست، اصل جایگزینی و چرخش قدرت را تضعیف کرده و برای دموکراسی مضر است». از نظر او، بازگشت به مدل دوقطبی میتواند ثبات و شفافیت بیشتری برای رأیدهندگان به ارمغان بیاورد.
با اینحال، سؤال اینجاست که آیا بازگشت به شکاف چپ و راست واقعاً همان بازگشت سنتی خواهد بود؟ ملانشون، که از مدتها پیش آینده رقابت سیاسی را «بین «اجتماع ملی» (RN) و ما» میبیند، معتقد است که رقابت اصلی نه بین چپ و راست سنتی، بلکه میان پوپولیسم راست و چپ خواهد بود.
از سوی دیگر، چهرههایی مانند گابریل آتال، الیزابت بورن و یائل برون-پیوه، که به بلوک مرکزی وفادار ماندهاند، همچنان نقشآفرینان مهمی در انتخاباتهای پیش رو خواهند بود. آنها همچنان از دیدگاه مکرونی دفاع میکنند و بر لزوم حفظ میانهروی و فراروی از دوقطبیسازی تأکید دارند.
در نهایت، بازگشت شکاف چپ و راست شاید بیش از آنکه به شکلگیری مجدد ساختارهای سیاسی گذشته منجر شود، به بازتفسیر آن مفاهیم منتهی شود. چپ و راست جدید ممکن است دیگر با مفاهیم کلاسیک عدالت اجتماعی یا بازار آزاد تعریف نشود، بلکه بازتابی از چالشهای مدرن مانند مهاجرت، هویت، تغییرات اقلیمی و جهانیسازی باشد.