preloader
به اندیشکده مطالعات فرانسه خوش آمدید

امارات عربی متحده؛ متحد پرحاشیه فرانسه در خاورمیانه

امارات عربی متحده در سال‌های اخیر هم‌زمان با تثبیت جایگاه خود به‌عنوان یکی از شرکای راهبردی فرانسه، با موجی از انتقادات بین‌المللی درباره نقش‌آفرینی‌های نظامی و سیاسی‌اش در بحران‌های منطقه‌ای روبه‌رو شده است. حالا باید دید چگونه هم‌پوشانی منافع امنیتی و اقتصادی میان پاریس و ابوظبی، باعث شده نگرانی‌ها درباره مداخلات خارجی امارات در حاشیه روابط رسمی قرار گیرد و نوعی سکوت سیاسی در برابر پیامدهای این سیاست‌ها شکل بگیرد.

امارات عربی متحده طی دو دهه گذشته کوشیده است تصویری از یک قدرت مدرن، باثبات و اثرگذار در معادلات جهانی ارائه دهد؛ کشوری که با سرمایه‌گذاری‌های کلان، دیپلماسی فعال و روابط نزدیک با قدرت‌های غربی، به‌ویژه فرانسه، جایگاهی فراتر از وزن جغرافیایی خود ساخته است. اما پشت این تصویر رسمی، نقش امارات در تحولات پرتنش خاورمیانه و آفریقا به‌تدریج به یکی از موضوعات بحث‌برانگیز در محافل سیاسی و رسانه‌ای بدل شده است.

در گزارش‌های متعددی که از سوی رسانه‌ها و نهادهای مستقل منتشر شده، امارات به مداخله مستقیم یا غیرمستقیم در درگیری‌های مسلحانه در کشورهایی چون لیبی، یمن و سودان متهم شده است. منتقدان می‌گویند ابوظبی با حمایت مالی، تسلیحاتی و لجستیکی از بازیگران خاص در این بحران‌ها، نه‌تنها به طولانی‌تر شدن درگیری‌ها کمک کرده، بلکه در مواردی روندهای سیاسی مورد حمایت سازمان ملل را نیز تضعیف کرده است. این اتهامات، اگرچه از سوی مقامات اماراتی رد می‌شوند، اما به شکل فزاینده‌ای در گزارش‌های بین‌المللی تکرار شده‌اند.

هم‌زمان، فرانسه به‌عنوان یکی از نزدیک‌ترین متحدان امارات در اروپا، رابطه‌ای چندلایه با این کشور برقرار کرده است؛ از همکاری‌های نظامی و فروش تسلیحات گرفته تا مشارکت‌های اقتصادی، فرهنگی و انرژی. حضور نظامی فرانسه در خاک امارات و قراردادهای بزرگ دفاعی میان دو کشور، نشان‌دهنده اهمیتی است که پاریس برای این شراکت قائل است. در چنین چارچوبی، امارات نه فقط یک شریک منطقه‌ای، بلکه بخشی از راهبرد فرانسه برای حفظ نفوذ در خلیج فارس و فراتر از آن به شمار می‌آید.

این نزدیکی اما پرسش‌های جدی را در فضای عمومی فرانسه و اروپا ایجاد کرده است. منتقدان می‌پرسند چگونه کشوری که خود را مدافع چندجانبه‌گرایی، حقوق بشر و ثبات بین‌المللی معرفی می‌کند، می‌تواند چشم خود را بر اتهامات سنگین علیه یکی از متحدانش ببندد. به باور این گروه، سکوت یا واکنش‌های محتاطانه پاریس در برابر اقدامات امارات، بیش از آنکه ناشی از بی‌اطلاعی باشد، نتیجه ملاحظات راهبردی و اقتصادی است.

از سوی دیگر، مدافعان این رابطه استدلال می‌کنند که سیاست خارجی عرصه انتخاب میان گزینه‌های ایده‌آل نیست، بلکه میدان مدیریت منافع متعارض است. از این منظر، امارات برای فرانسه شریکی قابل اتکا در منطقه‌ای پرآشوب محسوب می‌شود و قطع یا تضعیف این رابطه می‌تواند پیامدهای امنیتی و اقتصادی گسترده‌ای داشته باشد. با این حال، حتی در میان این دیدگاه نیز تردیدهایی درباره هزینه‌های بلندمدت چنین رویکردی مطرح است.

در نهایت، پرونده امارات و فرانسه نمونه‌ای گویا از شکاف میان گفتمان رسمی ارزش‌محور و واقعیت‌های سیاست بین‌الملل است. امارات در حالی خود را بازیگری مسئول در نظم جهانی معرفی می‌کند که نقش آن در برخی بحران‌ها همچنان محل مناقشه است، و فرانسه نیز در تلاش برای حفظ نفوذ و منافع خود، ناگزیر با این تناقض‌ها کنار آمده است. این وضعیت نشان می‌دهد که در سیاست جهانی امروز، مرز میان اتحاد راهبردی و چشم‌پوشی اخلاقی بیش از هر زمان دیگری باریک و مبهم شده است.

امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه روزهای بیستم و یکم و بیست و دوم به امارات عربی متحده می رود تا به رسم پایان سال، از نیروهای فرانسوی مستقر در این کشور بازدید و همزمان با مقامات اماراتی نیز دیدار کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *