از هشتگ تا همبستگی: تحلیل پویشهای مجازی در حمایت از غزه در اروپا
در پی حملات به غزه، کاربران اروپایی با استفاده از شبکههای اجتماعی، کمپینهایی گسترده در حمایت از مردم فلسطین راهاندازی کردند. این مقاله به بررسی سازوکار، تأثیر و چالشهای این پویشها از منظر نظریههای ارتباطات دیجیتال میپردازد.

در عصر دیجیتال، شبکههای اجتماعی نقش پررنگی در شکلدهی به جنبشهای اجتماعی و سیاسی ایفا میکنند. پویشهای مجازی در حمایت از مردم غزه، بهویژه در کشورهای اروپایی، نمونهای شاخص از همبستگی دیجیتال است که فراتر از مرزهای جغرافیایی گسترش یافته است. این مقاله با بهرهگیری از نظریه فضای عمومی شبکهای و کنش جمعی دیجیتال، به بررسی سازوکارهای شکلگیری، گسترش و اثرگذاری این پویشها میپردازد. همچنین، نقش کنشگران مختلف اعم از فعالان سیاسی، هواداران فوتبال و اینفلوئنسرها مورد تحلیل قرار میگیرد. یافتهها نشان میدهد که این پویشها علاوه بر ایجاد آگاهی و همبستگی، توانستهاند به فشار اجتماعی بر نهادهای قدرت کمک کنند، هرچند با چالشهایی همچون سانسور و انتشار اطلاعات نادرست نیز مواجه بودهاند. این پژوهش تأکید میکند که همبستگی دیجیتال میتواند به عنوان ابزاری موثر در پیشبرد حقوق بشر و عدالت اجتماعی عمل کند.
در سالهای اخیر، بحرانهای سیاسی و انسانی در خاورمیانه و بهخصوص مسئله فلسطین و غزه، توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. به موازات این تحولات، شبکههای اجتماعی به بستری قدرتمند برای ابراز همبستگی و اعتراض تبدیل شدهاند که محدودیتهای جغرافیایی را از میان برداشته است. در کشورهای اروپایی، کاربران شبکههای اجتماعی به ویژه در بسترهایی مانند ایکس (توییتر سابق)، اینستاگرام و تیکتاک، پویشهای گستردهای در حمایت از مردم غزه به راه انداختهاند که در این مقاله به تحلیل آنها پرداخته خواهد شد.
ورزش، فرهنگ، و رسانههای اجتماعی به عنوان کانالهایی که پیامهای سیاسی و انسانی را به طیف گستردهای از مخاطبان منتقل میکنند، در این زمینه نقش مهمی ایفا کردهاند. هواداران فوتبال در اروپا، به ویژه پس از قهرمانی تیم پاریسنژرمن در لیگ قهرمانان ۲۰۲۵، با استفاده از هشتگها و شعارهای دیجیتال، صدای همبستگی خود را به گوش جهانیان رساندهاند.
هدف این پژوهش، تحلیل این پویشهای مجازی از منظر نظریه فضای عمومی شبکهای مانوئل کاستلز و نظریه کنش جمعی دیجیتال بنت و سگربرگ است. پرسش اصلی این است که چگونه این پویشها شکل میگیرند، چه ساختاری دارند و چه تأثیری بر جامعه مدنی و سیاست عمومی اروپا دارند؟
همبستگی دیجیتال و پویش های مجازی :
همبستگی دیجیتال به معنای استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی، بهویژه شبکههای اجتماعی، برای ایجاد پیوندهای حمایتگرانه و کنشهای مشترک در مقیاس فراملی است (Rheingold, 2002). این پدیده به کاربران اجازه میدهد تا در سریعترین زمان ممکن به اخبار و بحرانهای انسانی واکنش نشان دهند و پیامهای خود را در سطح گستردهای منتشر کنند.مطالعات متعدد نشان دادهاند که پویشهای مجازی میتوانند اثرگذاری واقعی بر سیاستهای رسمی و توجه عمومی داشته باشند. به عنوان مثال، جنبشهای دیجیتال مانند «بهار عربی» (Howard & Hussain, 2011) و کمپینهای «Black Lives Matter» (Bonilla & Rosa, 2015) نشان دادهاند که فضای مجازی، ابزاری قدرتمند برای همبستگی و تغییر اجتماعی است.
نقش شبکه های اجتماعی در فعالیت های سیاسی و اجتماعی:
شبکههای اجتماعی، از جمله توییتر، اینستاگرام و فیسبوک، بستری فراهم کردهاند که کاربران میتوانند اطلاعات را به سرعت به اشتراک بگذارند و جنبشهای اجتماعی شکل دهند (Castells, 2012). به ویژه نظریه «فضای عمومی شبکهای» مانوئل کاستلز (Castells, 2008) بر اهمیت این فضاها در ایجاد اعتراضات و بازتعریف قدرت اجتماعی تأکید میکند.
مانوئل کاستلز، جامعهشناس مشهور، در آثارش به ویژه کتاب «جامعه شبکهای» (The Network Society)، مفهوم «فضای عمومی شبکهای» را معرفی میکند که به معنای شکل جدیدی از فضای عمومی در عصر دیجیتال است.فضای عمومی شبکهای، فضایی است که در آن شبکههای ارتباطی دیجیتال (اینترنت، شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و…) به مردم اجازه میدهند تا به صورت گسترده، سریع و بدون واسطه اطلاعات را منتشر کنند، افکار و اعتراضات خود را بیان کنند و به صورت جمعی و همزمان کنش اجتماعی انجام دهند.
نمونه های تاریخی و معاصر پویش های مجازی:
مطالعات موردی متعددی در حوزه پویشهای دیجیتال وجود دارد. از جمله:
بهار عربی (2010-2012): شبکههای اجتماعی نقش حیاتی در سازماندهی اعتراضات و انتقال اخبار داشتند.
جنبش «Black Lives Matter» (2013 تا کنون): استفاده گسترده از هشتگها و ویدئوهای زنده باعث افزایش آگاهی درباره نژادپرستی و خشونت پلیس شده است.
کمپینهای حمایت از مردم فلسطین: مطالعات اخیر نشان میدهد که هشتگهای #FreePalestine و #GazaUnderAttack در سالهای اخیر به شدت در اروپا و سراسر جهان استفاده شدهاند و پیامهای آنها بهسرعت میان کاربران به اشتراک گذاشته شده است.
چارچوب نظری
1. نظریه فضای عمومی شبکهای (Manuel Castells)
مانوئل کاستلز در نظریه خود درباره «فضای عمومی شبکهای» بیان میکند که اینترنت و شبکههای اجتماعی فضایی جدید برای شکلگیری اعتراضات و کنشهای جمعی فراهم کردهاند که فراتر از مرزهای جغرافیایی عمل میکند (Castells, 2008). این فضای عمومی دیجیتال امکان مبادله سریع اطلاعات، سازماندهی بدون سلسلهمراتب سنتی و ایجاد شبکههای همبستگی را میسر میسازد. به این ترتیب، کاربران میتوانند روایتهای خود را در برابر روایتهای رسمی به اشتراک بگذارند و به شکل مؤثری اعتراضات و حمایتهای سیاسی را سازماندهی کنند.
2. نظریه کنش جمعی دیجیتال (Bennett & Segerberg)
این نظریه توضیح میدهد چگونه فناوریهای دیجیتال باعث تغییر در شکل کنش جمعی شدهاند. برخلاف جنبشهای سنتی که بر سازمانهای رسمی و ساختارهای سلسلهمراتبی متکی بودند، کنش جمعی دیجیتال مبتنی بر «شبکههای شخصی» است که افراد بدون نیاز به سازماندهی رسمی، به صورت خودجوش و در مقیاس وسیع اقدام میکنند (Bennett & Segerberg, 2013). در این نوع کنش، افراد میتوانند پیامها و هشتگهای متحد را به سرعت انتشار دهند و مشارکت گستردهای ایجاد کنند.
3. نظریه سرمایه اجتماعی در فضای مجازی
سرمایه اجتماعی به معنای شبکههای ارتباطی، اعتماد و همکاری میان افراد است که موجب تقویت کنشهای جمعی میشود (Putnam, 2000). در فضای مجازی، سرمایه اجتماعی باعث میشود که افراد با اشتراکگذاری اطلاعات و حمایت از یکدیگر، شبکههای حمایتی قویتری ایجاد کنند. این امر در پویشهای حمایت از غزه به وضوح دیده میشود، جایی که کاربران با ایجاد گروهها، صفحهها و کمپینهای مجازی، سرمایه اجتماعی خود را برای تقویت همبستگی به کار میگیرند.
دادههای واقعی و نمونههای پویشهای مجازی حمایت از غزه در اروپا
1-هشتگها و آمار توییتر:
در جریان تشدید بحران غزه در ماههای اول سال ۲۰۲۵، هشتگهای #FreePalestine و #GazaUnderAttack به ترتیب بیش از ۱۲ میلیون و ۸ میلیون بار در شبکه توییتر در اروپا استفاده شدند (بر اساس دادههای شرکت تحلیل رسانههای اجتماعی Brandwatch و CrowdTangle). این حجم گسترده نشاندهنده حضور فعال کاربران اروپایی در فضای مجازی برای حمایت از مردم غزه است.
2-کمپینهای هواداران فوتبال:
پس از قهرمانی پاریسنژرمن در لیگ قهرمانان اروپا، هواداران این تیم در شبکههای اجتماعی تصاویر بنرها و شعارهایی با موضوع حمایت از غزه منتشر کردند. این پویشها در اینستاگرام و توییتر، با استفاده از هشتگ #PSG4Gaza بیش از ۵۰۰ هزار بازدید و تعامل داشتند.
3-پویشهای جمعآوری کمک:
در ماه مارس ۲۰۲۵، یک کمپین جمعآوری کمک آنلاین با عنوان «Support Gaza from Europe» در شبکههای اجتماعی اروپا راهاندازی شد که در کمتر از یک ماه بیش از ۲ میلیون یورو کمک مالی جمعآوری کرد. این کمپین از طریق اینفلوئنسرهای مطرح و صفحات فعال در زمینه حقوق بشر تبلیغ شد.
4-واکنش رسانههای اروپایی:
رسانههای بزرگ اروپا مانند BBC، DW و France 24 پوشش گستردهای از این پویشها و واکنشهای مردمی داشتند و تحلیلهایی درباره نقش ورزش و هواداران فوتبال در تقویت این جنبشهای حمایت از غزه منتشر کردند.
در نهایت باید گفت پویشهای مجازی حمایت از غزه در اروپا نمونه بارزی از تبدیل فناوریهای دیجیتال به ابزارهای مؤثر کنش جمعی و همبستگی انسانی هستند. شبکههای اجتماعی امکان ایجاد و گسترش سریع این پویشها را فراهم کردهاند و به کاربران اجازه دادهاند تا فراتر از محدودیتهای جغرافیایی و سیاسی، صدای خود را به گوش جهانیان برسانند.
این جنبشها نه تنها بر آگاهی عمومی افزودهاند، بلکه در ایجاد فشار اجتماعی بر نهادهای سیاسی و رسانهای نیز نقش ایفا کردهاند. از طرفی، با چالشهایی مانند مقابله با سانسور و انتشار اطلاعات نادرست نیز روبهرو بودهاند که ضرورت تحلیل دقیق و مستمر این فضاها را دوچندان میکند.
نظریههای فضای عمومی شبکهای و کنش جمعی دیجیتال نشان میدهند که چگونه فضای مجازی امکان بازتعریف کنشهای اجتماعی را فراهم آورده و به افراد قدرت داده است تا به صورت خودجوش و بدون ساختارهای سنتی، برای عدالت و حقوق بشر بسیج شوند. در نهایت، این پویشها گواهی بر این هستند که ورزش، فرهنگ و فناوری میتوانند همافزایی ایجاد کنند و زمین فوتبال را به صحنهای برای عدالتخواهی و همبستگی جهانی بدل نمایند.