ادعای ترامپ و سایه نفوذ آمریکا بر پاریس
اعلامیه اخیر دونالد ترامپ درباره اینکه امانوئل ماکرون را تحت فشار قرار داده تا خواستههایش در مورد قیمتگذاری دارو را بپذیرد، بازتابی است از عدم توازن قدرت در روابط بین ایالات متحده و فرانسه. این روایت نشان میدهد که چگونه آمریکا، حتی در روابط با متحدان اروپایی، از ابزارهای اقتصادی و سیاسی برای پیشبرد منافع خود استفاده میکند و تاثیر این رویکرد بر حاکمیت تصمیمگیری در کشورهای شریک، موضوعی بحثبرانگیز و قابل تأمل است.

در روزهای اخیر، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در سخنانی تمجیدی و البته جنجالی، درباره گفتوگوی خود با امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، روایت خود را درباره مسأله قیمت دارو مطرح کرد. بهگفته او، پس از مکالمهای که بین دو رهبر انجام شده، ماکرون ناگزیر به پذیرفتن خواستههای آمریکا شده است؛ خواستههایی که بهطور مشخص مرتبط با افزایش قیمت دارو در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی بوده است، اقدامی که ترامپ آن را شرط لازم برای کاهش قیمت در داخل ایالات متحده دانسته است.
این ادعا اگرچه از سوی منابع رسمی فرانسه تأیید نشده و برخلاف واقعیتهای اعلامشده در رسانههای فرانسوی درباره هرگونه تصمیم دولتی در فرانسه درباره قیمتگذاری دارو قرار دارد، بازتابدهنده احساس قدرت و سلطه آمریکا در صحنه جهانی است. ترامپ صراحتاً گفته که با تهدید به وضع تعرفههای سنگین بر کالاهای فرانسوی در بازار آمریکا، ماکرون را مجبور به پذیرش کرده است؛ روایتی که نشاندهنده استفاده از ابزار فشار اقتصادی برای پیشبرد اهداف سیاسی است.
این موضوع فراتر از یک گفتوگوی عادی میان دو رئیسجمهور است و گویای چگونگی تعامل قدرتهای بزرگ با متحدان خود میباشد. آمریکا که بزرگترین اقتصاد و نفوذ سیاسی را در جهان دارد، همواره نقش تعیینکنندهای در روابط بینالملل ایفا کرده است. اما زمانی که از تهدید به اعمال تعرفه یا مداخله در بازارهای داخلی دیگر کشورها سخن گفته میشود، این نوع رفتارها بحثهایی را درباره استقلال تصمیمگیری دولتهای اروپایی و توازن قدرت در اتحادهای فراآتلانتیک برمیانگیزد.
از سوی دیگر، رفتار ترامپ نیز در چارچوب الگوی کلی سیاست خارجی او قرار دارد؛ سیاستی که بر اولویت منافع آمریکا، حتی در برابر متحدان قدیمی تأکید میکند و بهطور مکرر از ابزارهای اقتصادی برای اعمال فشار استفاده میکند. این مسئله پیشتر نیز در مورد اعمال تعرفههای سنگین علیه متحدان اروپایی و واکنش منفی مقامات فرانسوی دیده شده است، که ماکرون از ترامپ خواسته بود تا با متحدانش با احتیاط رفتار کند و از وارد کردن آسیب به روابط تجاری خودداری کند.
این نوع رویکرد نهتنها میتواند به تنش سیاسی در روابط دوجانبه منجر شود بلکه سوالات عمیقتری درباره جایگاه اتحادیه اروپا در برابر فشارهای ایالات متحده ایجاد میکند. اگرچه پاریس و بروکسل در سالهای اخیر تلاش کردهاند استقلال استراتژیک خود را تقویت کنند، تجربههای اخیر نشان میدهد که در مواجهه با قدرت اقتصادی و سیاسی آمریکا، همچنان معادلهای نابرابر برقرار است.
در نهایت، آنچه از این ماجرا برجای میماند، تصویر روشنی از چگونگی نفوذ آمریکا بر شرکای اروپایی و فشار برای پیشبرد منافع یکجانبه است؛ روایتی که ممکن است در نگاه نخست طنزآمیز به نظر برسد اما نشاندهنده چالشهای واقعی در روابط بین قدرتهای بزرگ و تعیینکننده در عرصه بینالمللی است. این رویکرد، حتی اگر به شکل مستقیم در سیاست رسمی فرانسه تأثیر نداشته باشد، نقش فشارهای اقتصادی و سیاسی در روابط فراآتلانتیک را بیش از پیش نمایان میسازد.