آخرین حلقهی فرانسآفریک: گابن و بازتعریف روابط با فرانسه
اخیراً رابطهی گابن و فرانسه با محوریت استقلال راهبردی، کاهش نفوذ نظامی پاریس، و چالشهای فرهنگی میان دو کشور بازتعریف شده است.

در حالی که بسیاری از کشورهای آفریقایی در حال بازنگری در روابط خود با فرانسه هستند، گابن همچنان جایگاهی خاص برای این قدرت مستعمراتی سابق قائل است؛ هرچند که نشانههای گذار به استقلال راهبردی هم در حال افزایش است. ژنرال بریس اولیگی انگما، که در آوریل ۲۰۲۵ با کسب بیش از ۹۰ درصد آرا به ریاستجمهوری رسید، نماد این دوگانگی است: از یک سو احترام و الهام از الگوی ژنرال دوگل و نزدیکی به فرانسه، و از سوی دیگر تأکید بر حاکمیت ملی و استقلال در تصمیمگیری.
روابط نظامی گابن و فرانسه، که زمانی از ستونهای اصلی فرانسآفریک بود، اکنون بهگونهای آشکار در حال تغییر است. شمار نظامیان فرانسوی حاضر در گابن از ۱۲۰۰ نفر در ده سال پیش به تنها ۲۰۰ نفر کاهش یافته و دو نهاد جدید تحت فرماندهی ارتش گابن در پایگاه نظامی قدیمی ایجاد شده است: مدرسهی عالی مدیریت نیروهای دفاعی در لیبرویل (EAFDL) که در ژوئیهی ۲۰۲۴ افتتاح شد، و آکادمی حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی (Aperen) که به آموزش در زمینهی مقابله با شکار غیرقانونی و استخراج غیرمجاز طلا میپردازد.
اگرچه رئیسجمهور گابن تأکید میکند که این تحولات به معنای گسست نیست، اما نمادهایی چون تغییر نام «اردوگاه دوگل» به نام یک ژنرال گابنی، نشانهای از تمایل به بازتعریف رابطه با فرانسه است. او در مصاحبهای با رادیوی بینالمللی فرانسه (RFI) اظهار داشت: «هیچ کشوری در جهان بهتنهایی توسعه نیافته است»، اما همزمان بر لزوم احترام متقابل و بازتعریف نقش فرانسه تأکید کرد.
با این حال، گفتمان ضدفرانسوی که اخیراً در کشورهای همسایه چون مالی، نیجر یا بورکینافاسو رشد کرده، به گابن نیز سرایت کرده است. چهرههایی چون کامی سبا و ناتالی یامب، پیامهای تند ضدفرانسوی و ضداستعماری خود را از طریق شبکههای اجتماعی به مخاطبان گابنی میرسانند. هرچند که این گفتمان هنوز در گابن غالب نشده، اما بازتابهایی قابل توجه دارد، بهویژه در میان نخبگان و بخشهایی از بدنهی حاکمیتی.
در همین راستا، ژان-گاسپار انتوتومه آیی، سیاستمدار گابنی و فارغالتحصیل مدرسهی ملی اداری فرانسه (ENA)، میگوید روابط دو کشور بهلطف عدم سفر فرانسوا اولاند به گابن طی دوران ریاستجمهوریاش، توانست از آسیبهای بیشتر در امان بماند. به گفتهی او، در جریان انتخابات مناقشهبرانگیز ۲۰۱۶، موضع محتاطانهی پاریس – برخلاف حمایت آشکار نیکولا سارکوزی در سال ۲۰۰۹ – از تشدید بحران جلوگیری کرد.
جامعهی گابن هنوز بسیار محافظهکار است و نفوذ کلیساهای اوانجلیک با گرایشهای افراطی روزبهروز بیشتر میشود. بسیاری از گابنیها از دخالتهای مستقیم فرانسه در مسائل فرهنگی خود خسته شدهاند. به نظر آنها فرانسه بهعنوان استعمارگر پیشین، دیگر حق ندارد به گابنیها بگوید چگونه زندگی کنند.
در عین حال، دولت گابن اقداماتی برای استقلال اقتصادی نیز انجام داده است. نمونههایی چون ملیسازی شرکتهای نفتی «آسالا انرژی» و «تالو اویل»، در راستای تقویت کنترل دولت بر منابع حیاتی کشور، بهرغم فشارهای مالی شدید، نشان از تغییر رویکرد گابن دارد. رئیسجمهور انگما در این زمینه میگوید: «اینها نشانهی بازگشت حاکمیت گابن بر قلب اقتصادی کشور است. باید اول به گابن فکر کنیم.»
به گفتهی یک مقام دیپلماتیک فرانسوی، رابطهی فرانسه و گابن اکنون در تعادل شکنندهای قرار دارد. در نشستهای خصوصی، حتی افراد نزدیک به قدرت نیز گاه انتقاداتی جدی به سیاستهای فرانسه وارد میکنند. در واقع، گابنیها تا حدودی مثل مردم نیجر یا مالی فکر میکنند، اما روش اخراج فرانسه را روش خود نمیدانند. به عقیدهی آنها گابن با همه تعامل دارد، به شرطی که به حاکمیت گابن احترام احترام گذاشته شود.
درنهایت میتوان گفت که مشکل اصلی در ذهنیت فرانسویهاست که هنوز نوعی نگاه استعماری دارند. فرانسه هنوز نمیتواند مستعمرات پیشین را برابر خود بداند و با نوعی تحقیر با آنها برخورد میکند. فرانسآفریک هنوز نمرده است، چون فرانسه نمیخواهد بمیرد، و چون بسیاری در آفریقا نیز از تداوم آن بهرهمندند.
در نهایت، اگر فرانسه خواهان حفظ جایگاه خود در آفریقاست، باید این واقعیت جدید را بپذیرد: اکنون زمان آن است که پاریس با جهان تطبیق یابد، نه آنکه جهان را به تطابق با خود وادار کند.